|

فرش قرمز برای مخالفان

اگر «هژمونی» را سیطره معنوی و «اتوریته» را چیرگی اقتدار بدانیم، از وضعیت موجود جامعه این‌گونه برداشت می‌شود که دولت سیزدهم در همین یکی، دو سال دولت‌داری خود، نه هژمونی داشته و نه اتوریته.

احمد غلامی نویسنده و روزنامه‌نگار

اگر «هژمونی» را سیطره معنوی و «اتوریته» را چیرگی اقتدار بدانیم، از وضعیت موجود جامعه این‌گونه برداشت می‌شود که دولت سیزدهم در همین یکی، دو سال دولت‌داری خود، نه هژمونی داشته و نه اتوریته. در‌صورتی‌که برای ابراهیم رئیسی بیش از اقتدار دولت، سیطره معنوی اهمیت داشته است و از این‌رو او هرگز نگران آرای پایین خود نبوده و باور داشته با ایجاد هژمونی از سوی حامیان و پشتیبانان خود یعنی نهادهای رسمی، می‌تواند هژمونیک شده و حتی بر جریان‌هایی که به او رأی نداده یا پای صندوق رأی نرفته‌اند نیز حکم براند. آنچه یک دولت هژمونیک و با اتوریته را به ابراهیم رئیسی نوید می‌داد، حمایت همه‌جانبه حامیان او، مجلس و نهادهای رسمی بود که در ظاهر یک دولت یکدست را به نمایش می‌گذاشتند. غافل از اینکه این نمایش تک‌نفره عاملیت دولت را از بین خواهد برد؛ چرا‌که با جرئت می‌توان گفت اگر آنتاگونیسم یا همان تضاد و تخاصم‌های مرزی را از روابط و نسبت روابط با یکدیگر حذف کنیم، سیاست ناممکن خواهد شد. از این منظر، دولت‌های سابق خاصه دولت اصلاحات با آن همه مخالفان سرسخت، عاملیت بیشتری از این دولت داشتند و در برابر کارشکنی‌ها نه‌تنها هژمونی‌ خود را از دست ندادند، بلکه توانستند بعد از فجایعی که دولت احمدی‌نژاد به وجود آورده بود، کاتالیزور به قدرت رسیدن دولت روحانی باشند. این وضعیت از آنجایی ناشی می‌شود که دولت رئیسی ساخته شده است همچون صورتی تجسم‌یافته در ماده. در این الگو، صورت یا ایده قبل از فرایند ساختن وجود دارد؛ یعنی دولت در برابر آنچه او را ساخته منفعل است. دولت رئیسی می‌خواهد بر اساس همین الگویی که ساخته شده، جامعه مطلوب خود را بسازد و آن را اداره کند: الگوی «صورت-دولت»* که مهم‌ترین خصیصه‌اش نسبت حکومت‌کننده و حکومت‌شونده است. در واقع دولت می‌خواهد عنوان «عمل‌ورز» را به خود اختصاص بدهد و جامعه منفعلانه صورتی را که دولت برایش برساخته بپذیرد. چنین راهبردی پیش از رسیدن ابراهیم رئیسی به ریاست‌جمهوری در کردار و گفتارش عیان بود. او بر حامیانی تکیه کرد که همچون دولت برساخته‌اش قصد داشتند جامعه‌ای بسازند که پیشاپیش الگوی آن را در ذهنشان طراحی کرده بودند، اما نه‌تنها چنین اتفاقی رخ نداد بلکه دولت سیزدهم با جامعه‌ای روبه‌رو شد که اصلا خواب آن را نمی‌دید.  تفاوت الگویی از پیش‌ساخته با واقعیت موجود، دولت سیزدهم را دچار سردرگمی و انفعال کرده است و از این‌رو دولت هر زمان در ارتباط با جامعه دست به عمل می‌زند گرفتار این دوگانگی است؛ تفاوت بین الگو و واقعیت که در نهایت با عقب‌نشینی دولت همراه است. اگر وضعیت موجود را با یکی از نظریه‌های سیاسی بخواهیم توضیح بدهیم هیچ نظریه‌ای به‌ اندازه «دولت ضعیف، جامعه قوی» جوئل میگدال به کارمان نمی‌آید. 

در وضعیت کنونی دولت سیزدهم ناگزیر است برای احیای خود به کارهای خلاف‌آمد عادت دست بزند، از‌جمله چشم‌انتظار پیروزی مخالفان خود در مجلس باشد. با حضور نمایندگان مخالف در مجلس فضای سیاسی کشور خواه‌ناخواه به سمت فضایی آنتاگونیستی پیش می‌رود که دولت رئیسی همواره از آن گریزان بوده است.

 اگر دولت سیزدهم بخواهد با هر وسیله و ترتیبی مجلس را از حامیان خود پر کند، کار دولت و حامیانش را باید تمام‌شده خواند. پیروزی در حکم تیر خلاص به دولت سیزدهم خواهد بود که یک‌دوره‌ای‌بودن آن دور از انتظار نیست. در واقع مجلس دوازدهم فرصت دوباره‌ای برای احیای دولت سیزدهم و مهم‌تر از همه احیای دوباره سیاست در جامعه سیاسی ایران خواهد بود. البته که فضای کنونی حاکم بر جامعه چنین استدلالی را قبول ندارد . در هر صورت مجلس دوازدهم یکی از راه‌های احیای دولت سیزدهم و سیاست است. اتفاق دیگری که می‌تواند موجب احیای دولت رئیسی شود و مهم‌تر از همه امکان بازگشت سیاست به جامعه را افزایش خواهد داد، انتخابات پیش‌روی آمریکا و حضور جمهوری‌خواهان در دولت آمریکا‌ست که چندان هم دور از انتظار نیست و آنتاگونیسم بین دولت ایران و آمریکا را دوباره شعله‌ور خواهد کرد.

 در این مقطع است که تصمیمات رئیسی در مواجهه با دولت تازه بر سر کار آمده آمریکا اگر از جنس خواسته‌هایی باشد که مردم انتظار دارند دوباره دولت به‌مثابه دولت محل توجه قرار خواهد گرفت. اما بعید است دولت سیزدهم همچون دولت‌های گذشته چندان مواضع مستقلی در مواجهه با سیاست‌های جهانی داشته و قادر باشد تمایل و اراده خود را به نهادهای دیگر تحمیل کند. پس دور از انتظار نیست که دولت سیزدهم و احزاب حامی آن از‌جمله پایداری‌ها طبق کلیشه‌های رایج و سابق قدم بردارند. اما آنچه دولت رئیسی و حامیانش را هراسان و نگران کرده، وضعیت اقتصادی قشرهای فرودست جامعه است.

 تحولات پس از حوادث سال‌های ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ در جامعه ایران سبب شده تا دولت سیزدهم روزهای سختی را پیش‌رو داشته باشد؛ چراکه احیای دولت رئیسی در گرو مخالفانش است و اگر دست رد به سینه مخالفان خود بزند، باید به یک‌دوره‌ای‌بودن دولت سیزدهم رضایت بدهد که البته این اتفاق هم به نفع جامعه خواهد بود و هم به نفع سیاست داخلی.

* این تعبیر از دولوز و گاتاری است.    

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها