غیبت پدافند غیرعامل؛ حضور آفند عامل
تجاوز 12روزه رژیم غاصب قدس نشان داد که در امر توجه به پدافند غیرعامل کمبودهای جدی در کشور وجود دارد و بدون آنکه سازمان یا مؤسسهای در این باب متهم شود، باید گفت کمکاری فراوان در این زمینه صورت گرفته و پس از آتشبس تجاوز یادشده، پدافند غیرعامل همچنان از یاد رفته است.
تجاوز 12روزه رژیم غاصب قدس نشان داد که در امر توجه به پدافند غیرعامل کمبودهای جدی در کشور وجود دارد و بدون آنکه سازمان یا مؤسسهای در این باب متهم شود، باید گفت کمکاری فراوان در این زمینه صورت گرفته و پس از آتشبس تجاوز یادشده، پدافند غیرعامل همچنان از یاد رفته است.
از سویی مشاهدات میدانی در ظواهر جامعه نشان میدهد که اصولا در کار شهرسازی، شهرداریها، مالکان و سازندگان به ضوابط پدافند غیرعامل توجه نکردهاند. مثل احداث ساختمان 20 طبقه در کوچه شش متری روی حریم گسل که روی آخرین سقف آن برای خودنمایی یا زیبایی یا هر مقصود دیگر تاجمانندی مشرف بر کوچه با مصالح سنگین ساختمانی ساختهاند که با اولین لرزش سقوط کرده و در کوچه یا خیابان راهبندان ایجاد میکند و هرگونه کمکرسانی را غیرممکن خواهد کرد. یا اصولا لولهکشیهای گاز در زیر همه خیابانها و کوچهها که در اولین حرکت زلزله یا حوادث دیگر، انفجار یا آتشسوزی به راه میاندازد و باید شبکه قطع شود و چهبسا آتشسوزی بسیار گسترده و خارج از مهار شود.
در این خصوص مثالهای فراوانی نهتنها از توجهنکردن به پدافند غیرعامل وجود دارد بلکه نشان میدهد شبیه موجودی که دچار خودآزاری باشد (مازوخیسم) عمدا آفندهای عامل را علیه خود به کار گرفتهایم و هرکدام از این آفندهای علیه خود در زمان خود موجب بروز خسارتهای بسیار میشود. یعنی آنکه نهتنها پدافند غیرعامل علیه حوادث را به کار نگرفتهایم، بلکه به آفندهای عامل علیه خودمان و به زیان خودمان دست زدهایم و البته این فقط از منظر شهر و شهرسازی نیست، ساختمان پلاسکوی تهران و متروپل آبادان فقط نمونههای کوچکی از این آفندها هستند. یکی از این آفندهای مازوخیستی احداث تونل نواب است که در بین مأموران پلیس به تونل وحشت معروف است.
تونلی که تا عمق 32 متری زیرزمین میرود و در طول تونل هیچ راهی به هوای آزاد ندارد و نمیتوان از میانه تونل به بیرون رفت. این تونل آماده ایجاد حوادث مختلفی است که میتواند همه خودروهای داخل تونل را دچار حادثه کند. مصیبت مضاعفی که تعمدا ایجاد کردهاند، مسدودکردن ارتباط مسیر شرقی از مسیر غربی است که با مصالح بتنی انجام شده است و ظاهرا دلیل آن را مسائل امنیتی ذکر میکنند، یعنی بهخاطر امنیت، ناامنی ایجاد میکنیم. حداقل اگر این انسداد صورت نمیگرفت، امکان کمکرسانی از مسیری دیگر وجود داشت. و جالب است که در هیچ بزرگراهی روی زمین مسیرها از یکدیگر جدا نیستند، مگر با گاردریل که بهتازگی به ابتکار ناقص شهرداری و سود پیمانکاران، وسط بزرگراهها بلوکهای بزرگ موسوم به نیوجرسی چیدهاند که جداسازی کنند. فردی که خود را پیمانکار معرفی میکرد، به نویسنده گفت که تونل توحید ابتدا یک پل با دسترسیهای مختلف بود که من آن را به تونل تبدیل کردم. به او گفتم که از ساخت پل 70 میلیاردی، مبلغ هفت میلیارد سود میکردی ولی از تونل 700 میلیاردی، 70 میلیارد سود میکنی. واقعیت آن است که بهجای تونل امکان ساخت پل با یک هزینه 10 درصد در فضای آزاد و امکان دسترسیهای مختلف وجود داشت ولی حسب اصل آفند مازوخیستی چنین تونلی ساخته شده است.
این را شاهد مثال آوردم زیرا بهتازگی مسئولان شهرداری گفتهاند تونلی به طول 9 کیلومتر از میدان سپاه تا بزرگراه بعثت احداث میکنند. صدالبته این هم مشابه تونل توحید با صرف هزینههای گزاف خواهد بود و منشأ بروز حوادث ناگوار. البته ظاهرا شهرداری مصمم است چنین اقداماتی انجام دهد و این تونل مانند تونل بزرگراه تهران- شمال مرجعی برای حادثهآفرینی خواهد بود. نمیدانم دانسته یا ندانسته؛ اصل اصالت خودروی شخصی ابداع آمریکا را برای زندگی برگزیدهایم و همه شهر و مردم را فدای خودروی شخصی کردهایم.اشارهای که به تونلهای بزرگراه تهران شمال کردم، به این سبب است که هم در حال حاضر و هم بعدا که اتوبان تهران - شمال تکمیل شود، این تونلها مرکز توقف خودروها به مدتهای طولانی خواهد شد. کما اینکه اینک وقتی اتوبان چهاربانده که خودروها با سرعت 120 کیلومتر در آن میرانند به جاده قدیم چالوس میرسد، بهدلیل امکان تردد فقط یک خودرو در جاده و دلایل دیگر صف طویلی از خودروهای منتظر ورود به جاده قدیم چالوس حتی تا تهران تشکیل میشود و به همین دلیل پلیس راهور در بسیاری اوقات ورودی به اتوبان تهران – چالوس را متوقف میکند. بعدا که بزرگراه تکمیل شد، همین مشکل در ورودی به جاده کناره و ورود به چالوس اتفاق خواهد افتاد و مسافران در تونلها محبوس میشوند و علاوه بر امکان خفگی هر حادثهای در تونل منجر به ضایعات فراوان انسانی و مالی خواهد شود.
اتفاقا موضوع یادشده را در دو مقطع مختلف زمانی با دو وزیر راه و مسکن که یکی اصولگرا و دیگری اصلاحطلب است، در میان گذاشتم و هر دو وزیر این مطالب را تصدیق کردند و در پاسخ اینجانب که چه خواهد شد، یکی از آقایان با خونسردی گفت مردم میمیرند!
این فقط یک مراجعه و گفتوگوی ساده با وزرا نبود، بلکه راهکاری برای جلوگیری از تراکم در تونلها پس از تکمیل بزرگراه تهران - شمال ارائه دادم که در هر دو مورد ضمن تصدیق شفاهی، کار بلاعمل ماند. ظاهرا تصمیم بر آن است که بزرگراه کامل شود و آنگاه منتظر معطلماندن طولانی مردم در تونلها و آزار آنها و احیانا حوادث تلخ باشند یا پلیس راهور ورود به بزرگراه را ممنوع کند. ادامه کار با روش فعلی یعنی تدارک آفند عامل خودآزاری بهجای پدافند غیرعامل. البته تدارک این نوع آفند عامل خودآزاری، در کشور ما کم نیست. سالانه هشت میلیارد دلار صرف خرید بنزین میکنیم تا مردم در راهبندانهای طولانی منتظر بمانند و هوی آلوده استنشاق کنند و به بیماریهای مزمن دچار شوند و بهجای تدارک امکانات حملونقل عمومی، چنین خودآزاری کنیم.
یا مازوت را تصفیه و گوگردزدایی نمیکنیم تا گاز اکسید سولفور ناشی از سوخت آن موجب بیماری مردم و طبیعت شود. اخیرا هم مجلس حذف چهار صفر از پول ملی از جمله داراییهای مردم را تصویب کرده تا دولت به اجرا بگذارد و بانک مرکزی هم پیشاپیش چکبانکهای بدون چهار صفر را به چاپ رسانده است. فردا مردم متوجه میشوند که مثلا بهجای 100 میلیون ریال دارایی 10 هزار ریال یا قران دارند. قبول کنیم که یک شوک روانی و یک آزردگی در سطح جامعه پیدا میشود که پایان آن قابل محاسبه نیست و صدالبته اگر بر تورم نیفزاید بههیچوجه خاصیت مثبتی نخواهد داشت و این تصمیم هم مصداق سادیسم دولت است که عکسالعمل آن بهصورت آزار مازوخیستی به دولت خواهد رسید. اگر دقت کنیم در کار تصمیمگیری اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تدارک خودآزاری بسیار شده و میشود و معلوم نیست سازمان پدافند غیرعامل در برابر این نوع آفندهای عامل مردمآزار چه تدبیری میاندیشد. اگر نمیتواند پدافند غیرعامل را گسترده کند، حداقل در مقابل این آفندها بایستد که خود کار سترگی است.
آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.