|

عاشورا و رسالت هیئت‌های مذهبی

علی محمدرضایی: قرآن کتابی است که اگر درست فهمیده شود، آموزه‌های آن راهنما و مایه هدایت زندگی بشر است؛ خداوند می‌فرماید: «وَنُنَزِّلُ مِنَ ٱلْقُرْءَانِ مَا هُوَ شِفَآءٌ وَرَحْمَة لِّلْمُؤْمِنِینَ وَلَا یَزِیدُ ٱلظَّٰلِمِینَ إِلَّا خَسَارًا» و ما آنچه را براى مؤمنان مایه درمان و رحمت است، از قرآن نازل مى‌کنیم، [ولى‌] ستمگران را جز زیان نمى‌افزاید. مولانا در دفتر سوم مثنوی در تفسیر این آیه آورده است: زان که از قرآن بسی گمره شدند‌/ زان رسن قومی درون چه شدند؛ یعنی بسیاری به وسیله قرآن گمراه شدند و این کتاب را به حبل و طنابی تشبیه کرده که می‌بایست انسان را از چاه نجات دهد، ولی گروهی به وسیله این طناب به درون چاه می‌روند.

در سراسر قرآن این دو گروه از انسان‌ها به چشم می‌خورند. قرآن کریم عالی‌ترین مدح‌ها و بزرگ‌ترین مذمت‌ها و نکوهش‌ها را درباره انسان بیان کرده است. انسان مورد توصیف قرآن از آسمان‌ها، زمین و فرشته‌ها بالاتر است و همان انسان از دیو و چارپایان پست‌تر است. خداوند در سوره «التین» پس از چهار سوگند می‌فرماید: «لَقَدْ خَلَقْنَا ٱلْإِنسَٰنَ فِىٓ أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ» یعنی انسان به حسب خلقت، طوری آفریده شده که صلاحیت دارد به رفیع‌ترین درجات عروج کند و در کنار پروردگارش به خلود برسد و از سوی دیگر می‌فرماید: «ثُمَّ رَدَدْنَٰهُ أَسْفَلَ سَٰفِلِینَ» سپس (همین انسان را که در بهترین تقویم آفریدیم)، او را پست‌تر از همه پست‌ها گردانیدیم.

در فرهنگ قرآنی، انسان همه کمالات را بالقوه دارد و باید آنها را به فعلیت برساند و شرط آن ایمان، تقوا یعنی پیشگیری از بسیاری از کارها و عمل صالح یعنی کوشش در راه خداست.

آوردگاه کربلا صحنه نمایش این دو گروه انسان است که نگاه‌شان به دنیا، آرمان‌ها، اهداف‌شان و روحیه‌های‌شان کاملا متفاوت است. رهبر یک گروه حسین بن علی علیه‌السلام است که در اوج کرامت، انسانیت، شرف و جوانمردی است و در رأس گروه دیگر، یزید بن معاویه است که در پست‌ترین، زشت‌ترین و ناپاک‌ترین جایگاهی قرار دارد که انسان در آن سقوط می‌کند. به قول عباس محمود عقاد، نویسنده کتاب «ابو الشهداء»، حسین در دستیابی به شرافت، کرامت انسانی، غیرت بر حق‌مداری و ستیز با نفاق و سازش به پیروزی رسید و از سوی دیگر نیز یزید در پست‌ترین مراحل سقوط انسانی، آزمندی، شکم‌بارگی، پستی و فرومایگی، ذلت و تن‌دادن به خردترین چیزهای مقتضای درندگی و هوا و هوس پیروز شد. کافی‌ است تک‌تک یاران هر دو اردوگاه را با هم مقایسه کنید؛ برای مثال ابوالفضل العباس را در لشکر حسینی و عمر بن سعد را در لشکر یزید؛ عباس را با ایثارش، جوانمردی‌اش، کرامتش، شهامتش، تعهدش و عمر بن سعد را به دیوانه قدرت بودن، ترسو و سرسپردگی‌اش و زشت‌خوی و بداندیش بودنش.

در لشکر یزید گروهی فرصت‌طلب، جیره‌خوار، مسخ‌شده، بدون اراده و سرگردان در پست‌ترین جایگاه انسانیت بودند که با ناآگاهی اسیر تبلیغات دستگاه اموی شده بودند. امام سجاد ضمن کلامی بیان داشتند 30 هزار نفر به تو هجوم آوردند، همه خود را امت محمد می‌دانستند و با کشتنت آهنگ «تقرب به خدا» را داشتند. در سپاه حسین بن علی با منش والا و شجاعت به دنبال دفاع از دین، حمایت از امام علیه‌السلام و آزادی و رهایی از ستم و جنایت اموی بودند و در یک کلام سپاه حسین بن علی «مجمع الفضائل» و لشکر یزید بن معاویه «مجمع الرذائل» بودند.

عاشورا نمونه عینی و حقیقی «احسن تقویم» و «اسفل سافلین» بودن انسان است. امام حسین علیه‌السلام با بهره‌وری از معارف قرآن کریم و آموزه‌های وحیانی آن، مانند پیامبران الهی، به شکلی روشن و عمومی از آن استفاده کرد؛ به طوری که آن حضرت ملقب به وارث الانبیا شد و به مکارم اخلاقی ازجمله خدامحوری و توکل، آزادی و اختیار، صبر و پایداری، شجاعت و شهامت، عزتمندی و ذلت‌گریزی، ایثار و محبت، ولایت‌مداری و آراستگی به کمالات، حیات دوباره بخشید. در آن سوی میدان نیز یزیدیان با پیروی از هوای نفس، تمام رذائل اخلاقی را مرتکب شدند و دست به زشت‌ترین اقدامات زدند.

باید مهم‌ترین رسالت و هدف هیئت‌های مذهبی، تشریح و تبیین ویژگی‌ها، موضع‌گیری‌ها، حرکت‌ها، کینه‌ورزی‌ها و مهرورزی‌های این دو گروه انسان باشد. کربلا صحنه بی‌نظیر نمایش این دو گروه از انسان است که در تاریخ همانند آن وجود ندارد. لازم است با بازخوانی تاریخ عاشورا، آن را فهمید و به مردم فهماند و با تأمل در آن، به پیام فرا‌تاریخی، کارآمد و نکته‌آفرین آن توجه کرد. یکی از آسیب‌های جدی بیشتر هیئت‌های مذهبی، پرداختن به ظاهر عاشورا و ورودنکردن به محتوای آن است و بدون توجه جدی و دقیق به عناصر تشکیل‌دهنده هر دو اردوگاه و ویژگی‌های آنان و درس‌ها و پیام‌های آن برای جامعه امروز ما، عاشورا را فقط در ظلم به امام و یارانش خلاصه می‌کنند؛ درحالی‌که عاشورا سراسر حماسه‌آفرینی امام حسین و یارانش است و همه حرکت‌ها و سخنان امام حسین بر پایه عقلانیت بود؛ ولی متأسفانه در بسیاری از هیئات مذهبی برداشتی احساسی از عاشورا ارائه می‌شود.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها