|

دیپلماسی زور و زود!

یکی از خصایص ریشه‌دار در سیرت جمعی ما ایرانیان، شتاب‌زدگی در تحصیل نتیجه از طریق قهر و فشار است؛ امری که مرحوم مهندس بازرگان در مقاله سازگاری ایرانی تحت مفهوم «فرهنگ زور و زود» به آن پرداخت.

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

محمدصادق کلبادی-پژوهشگر جامعه‌شناسی:‌ یکی از خصایص ریشه‌دار در سیرت جمعی ما ایرانیان، شتاب‌زدگی در تحصیل نتیجه از طریق قهر و فشار است؛ امری که مرحوم مهندس بازرگان در مقاله سازگاری ایرانی تحت مفهوم «فرهنگ زور و زود» به آن پرداخت. چنین رویکردی نه بر مدار اندیشه و تأمل و دور‌اندیشی، بلکه بر مدار تعجیل و تمنای گریز از مسیر منطقی رشد و توسعه استوار بوده و همین امر حیات سیاسی-اجتماعی ما را با مخاطرات بسیار مواجه کرده است. برخی رجال را‌ در سیاست خارجی، با گفت‌وگو سر سازگاری نیست؛ بی‌آنکه پای بر زمین واقعیت بگذارند و با کیاست، گام به گام پیش‌ روند، سلحشورانه می‌خواهند جهان را تسلیم آرمان خویش کنند! برخی دیگر با اصلاحات نهادی و فرهنگی میانه‌ای ندارند و توسعه را نه در تدبیر و تدریج، بلکه در تغییرات سیاسی کانون قدرت می‌جویند و این هر دو انقلاب می‌خواهند و تغییرات آنی؛ یکی با شعارهای فاتحان جنگی، دیگری با ادبیات نوگرایانه یا شووینیستی! بدون آنکه بر ضرروت استقرار امنیت در طول زمان که از‌جمله شروط توسعه است، بیندیشند و به یاد داشته باشند که نا‌امنی در جغرافیای پرآشوب خاورمیانه، همواره بخشی جدا‌نشدنی از تاریخ اجتماعی این جوامع بوده است و مانعی سترگ در مسیر رشد و بعدها نوسازی آنها.

بی‌گمان، دستیابی به صنعت و دانش هسته‌ای و بهره‌گیری از ثمرات آن‌ از حقوق مسلم و آشکار ایرانیان در جهان امروز است و از آن واضح‌تر، ضرورتی است که امنیتی پایدار و بلندمدت را برای تحقق این حق‌ می‌طلبد. اگرچه توافق برجام نه صیدی پرمایه بود و نه آرمانی فراچنگ، اما روزنه‌ای گشود برای تنفسی موقت‌ و فرصتی فراهم آورد تا کشور از در مخاطره قرارگرفتن ذیل مواد بند هفتم منشور ملل متحد و تهدید هجوم نظامی‌ اندک‌زمانی در امان بماند و فرصتی هرچند ناپایدار،‌ اما نسبی، بیابد تا در سایه آن بتوان قدرت دفاعی و اقتدار نظامی سرزمینی ایران را فزونی بخشید و بر گستره امنیت افزود. البته حاصل آن نیز از یک سو توسعه برنامه‌های موشکی و افزایش درخور توجه برد و دقت و تنوع موشک‌های ایرانی بود و از سوی دیگر، تثبیت نفوذ استراتژیک ایران در منطقه. در حقیقت، مذاکرات فرصتی برای ایران فراهم آورد تا «آهسته اما پیوسته» به امنیت و اهداف دفاعی‌اش دست یابد و گام به گام به سوی حقوق مشروع خویش در عرصه هسته‌ای نزدیک شود‌؛ که اگر جز این می‌بود و پیشرفتی در برنامه‌های نظامی و هسته‌ای ایران حاصل نشده بود، اسرائیل و متحدش، آمریکا، ایران را مورد هجوم نظامی خود قرار نمی‌دادند. تجاوز اسرائیل به ایران در شرایطی انجام شد که وضعیت دفاعی-موشکی ایران به‌مراتب نسبت به زمان پیشا‌برجام پیشرفته‌تر و بازدارنده‌تر بود؛ حال اگر این تجاوز در سال 94 یا پیش از آن اتفاق می‌افتاد، آیا توان نظامی و موشکی ایران قدرت بازدارندگی امروزش را داشت؟

به‌واقع میان اهل تدبیر و صاحبان خرد‌ این معنا مسلم است که میان قدرت نظامی و گفت‌وگوهای دیپلماتیک، خصومتی نیست؛ بااین‌حال، در روزگار ما، گروهی به دام دوگانگی افتاده‌اند و میان توان دفاع و زبان مصالحه، جدایی افکنده‌اند. چنین رویکردی ریشه در همان خوی و فرهنگی دارد که بنیاد آن بر اندیشه «زور و زود» استوار است و پیروانش نه صبر و بردباری آموخته‌اند، نه از آینه آینده چیزی دیده‌اند و نه قدر گفت‌وگو می‌دانند. چنان‌که مذاکره را به جای هنر تدبیر، مظهر تسلیم شمرده‌اند! و از دیگر سوی، نفهمیده‌اند که عالم امروز، آن جهان 1945 نیست و فرق است میان مردمان این روزگار و افکار عمومی امروز با مردمان عصر جنگ بین‌الملل دوم.

این قشر در حالی تکیه بر زور و قدرت به معنای کلاسیک آن دارند که سلاح رسانه و نیروی پنهان افکار عمومی، اثری ژرف و نافذ در جهان کنونی‌ دارد و به لطف رسانه‌های دیجیتال، دیگر مقهور هیچ مارپیچ سکوتی هم نمی‌شوند. امروز افکار عمومی نه حماس و حزب‌الله را با گروه‌های تکفیری و تروریستی همچون داعش و القاعده هم‌ردیف می‌داند و نه مبارزه ملتی مظلوم را با تروریسم کور یکی می‌شمارد، بلکه در گوشه و کنار جهان به حمایت از فلسطین و اعتراض به جنایات اسرائیل در غزه فریاد سر می‌دهد‌ و نیک می‌داند که نه حماس و حزب‌الله و نه جمهوری اسلامی، بلکه البغدادی و بن‌لادن بودند که در سودای خلافتی جهانی، به محو مرزها و حکمرانی مطلق شریعت، آن‌هم بر پایه تفسیر تنگ‌دلانه خود، کمر بسته بودند و نه جایی برای مصالحه می‌گذاشتند و نه مجالی برای گفت‌وگوی خردمندانه. در حقیقت، وجود رگه‌هایی از عقلانیت گفت‌وگو‌محور در سیاست خارجی ایران در سالیان اخیر، با وجود طعن و لعن‌های طرفداران دیپلماسی زور و زود در داخل و تبلیغات و تلقینات گسترده برای تروریست‌خواندن ایران در خارج، عاملی مشروعیت‌زدا در افکار عمومی جهان از گزینه نظامی علیه ایران بود که متعاقبش در جریان جنگ 12‌روزه موجی از اعتراض‌ها از نیویورک تا لندن و از ملبورن تا بغداد علیه تجاوز اسرائیل به راه افتاد و مخالفت رسمی بسیاری از شهروندان آمریکا در نظر‌سنجی‌ها به مانعی جدی پیش‌روی دولت آمریکا برای اعزام نیروی نظامی و تداوم جنگ از سوی رژیم صهیونیستی علیه ایران‌ تبدیل شد. به‌واقع، افکار عمومی‌ بخشی از واقعیت جهان سیاست امروز است و امنیت، پیش‌شرط هرگونه ‌توسعه؛ و این دو با رویکرد «زور و زود» سازگار نمی‌افتند.

 

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.