تعلم و تأهل
اخیرا و پس از برگزاری جلسات مختلف، شرایط پذیرش اعضای هیئتعلمی دانشگاهها دستخوش تغییراتی شد. در پی یکی از این تغییرات برای افراد متأهل و دارای فرزند امتیازاتی در نظر گرفته شد
امیر عربی-چشمپزشک: اخیرا و پس از برگزاری جلسات مختلف، شرایط پذیرش اعضای هیئتعلمی دانشگاهها دستخوش تغییراتی شد. در پی یکی از این تغییرات برای افراد متأهل و دارای فرزند امتیازاتی در نظر گرفته شد. متعاقبا عدهای در موافقت و عدهای در مخالفت با این تغییرات اظهارنظر کردند. مخالفان با ارجحدانستن صلاحیت علمی در پذیرش استادان آینده دانشگاه، ازدواج و دارابودن فرزند را جزئی از این صلاحیت علمی قلمداد نمیکنند، ولی موافقان بر لزوم تأهل به عنوان شاخصی از بلوغ فکری و صلاحیت اخلاقی و اجتماعی تأکید دارند. برخی هم این قانون را مشوقی برای ترویج ازدواج در بین افراد تحصیلکرده و دانشگاهی میدانند. فارغ از درستی و نادرستی این مصوبات، بهراستی رابطه تأهل و پیشرفت علمی چگونه است؟ حدود ۶۰ سال پیش چند مطالعه بزرگ در کشورهای توسعهیافته مطرح کرد که بیشتر افراد تحصیلکرده و شاغل در دانشگاهها مجرد هستند. نویسندگان این مقالات توضیح دادند که احتمالا افراد مجرد فرصت بیشتر و چالش کمتری برای پیگیری مسائل تحصیلی خود دارند و وقتی به مقامات بالای علمی و دانشگاهی میرسند با توجه به شرایط سنی دیگر انگیزه یا برورویی برای ازدواج و تشکیل خانواده ندارند. اما چند دهه بعد و با انتشار بعضی آمار از اعضای هیئتعلمی و دانشمندان رشتههای مختلف دانشگاهی نتایج متفاوتی مخابره شد. نتایج جدید عنوان کرد که اتفاقا درصد بالایی از افراد علمی شاغل در دانشگاهها متأهل هستند و حتی در کشورهای توسعهیافته میانگین تعداد فرزند در این افراد بیشتر از افراد خارج دانشگاهی و دارای تحصیلات پایینتر است. بررسیهای تکمیلی در این فقره نهایتا علاقهمندان به این موضوع را قانع کرد که احتمالا رابطه نقطه به نقطه و مستقیمی بین تجرد یا تأهل و پیشرفت علمی وجود ندارد. در واقع مرتبطکردن وضعیت تأهل به دانشاندوزی به شکل خام و بدون درنظرگرفتن عوامل مختلف شاید کار درستی نباشد. یکی از این «عوامل مختلف» شرایط اقتصادی دانشمندان و اعضای هیئتعلمی است. روند کاهشی دستمزدها و مزایای این قشر در کشور در سالهای اخیر خواهناخواه در میانمدت و بلندمدت تغییراتی در ترکیب تأهل/تجرد استادان دانشگاه ایجاد خواهد کرد. مثلا پیشبینی میشود با توجه به وضعیت اقتصادی کنونی اعضای هیئتعلمی، خصوصا برای آقایان متأهل که مسئولیت اداره خانواده و فرزندان را بر عهده دارند، در سالهای آینده شاهد کاهش استقبال مردان متأهل از تصدی کرسیهای استادی در دانشگاه باشیم. در این بین احتمالا این کرسیها بیشتر مورد استقبال افراد مجرد یا خانمهای متأهلی قرار میگیرد که از طرفی استرس مدیریت مالی خانواده را ندارند و از طرفی نام استادی دانشگاه اعتمادبهنفس خود و خانوادهشان را افزایش میدهد. با درنظرگرفتن احاطه کامل مسائل اقتصادی بر تصمیمگیریهای افراد در زمینههای مختلف، شاید بهبود شرایط اعضای هیئتعلمی از منظر مالی و دستمزد مهمترین چالش جامعه استادان باشد، نه تغییر شرایط پذیرش از منظر تأهل یا سن و... .