|

رازهایی که به گور برده شد

سال‌های دهه 1990 جهان شاهد توسعه رژیم‌های سیاسی دیکتاتوری در آمریکای جنوبی در دو مرحله بود. مرحله نخست، شاهد تحکیم ناسیونالیسم سیاسی بود که الگوهای توسعه‌گرایی صنعتی‌سازی داخلی هماهنگ‌شده با دولت ملی را تشویق می‌کرد. مداخله‌گران نظامی، هم در برزیل و هم در آرژانتین، درصدد اتحاد با مردم و کسب‌و‌کارهای فوق ملی برآمدند و کوشیدند مشروعیت داخلی و مردمی کسب کنند.

سال‌های دهه 1990 جهان شاهد توسعه رژیم‌های سیاسی دیکتاتوری در آمریکای جنوبی در دو مرحله بود. مرحله نخست، شاهد تحکیم ناسیونالیسم سیاسی بود که الگوهای توسعه‌گرایی صنعتی‌سازی داخلی هماهنگ‌شده با دولت ملی را تشویق می‌کرد. مداخله‌گران نظامی، هم در برزیل و هم در آرژانتین، درصدد اتحاد با مردم و کسب‌و‌کارهای فوق ملی برآمدند و کوشیدند مشروعیت داخلی و مردمی کسب کنند. مرحله دوم با برچیدن دولت رفاه به‌ وسیله نظامیان و به نام امنیت ملی شاخص می‌شد (آرژانتین، شیلی و اروگوئه) که موجب تضعیف عملکردهای اقتصادی دولت شد و در عوض الگویی را در اقتصاد برگزید که طرفدار آزادگذاشتن عوامل و نیروهای بازار بود. این راهبردها همراه با نفی دستیابی نیروهای چپ به‌ قدرت سیاسی، تضعیف توده‌گرایی و اجتناب از قطبی‌شدن ایدئولوژیک اتخاذ شدند. ناسیونالیسم در آمریکای جنوبی بر مبنای تقویت جامعه داخلی علیه نیروهای خارجی بنا شد. با تشویق سرمایه‌گذاری خارجی، همراه با خصوصی‌سازی اقتصاد، تضادهایی به‌سرعت ظاهر شد که پایان نیافت تا اینکه در جهانی‌شدن در دهه 1990 سیاست اقتصادی را تحمیل کرد. رژیم‌های خودکامه، برخلاف ادعاهای خود، نتوانستند آغازگر رشد اقتصادی شوند، به وحدت ملی دست یابند و فقر را کاهش دهند. در آرژانتین مبارزات ناسیونالیستی و توسعه‌گرایانه در داخل جناح‌های ارتش تا زمانی که دولت‌های دموکراتیک روی کار نیامدند، حل نشد.

کودتای ژنرال خورخه رافائل ویدلا

پس از کودتایی در سال 1976، همراه با دو فرمانده نظامی دیگر، شورایی نظامی به‌ رهبری خورخه رافائل ویدلا (Jorge Rafael Videla) تشکیل شد. ژنرال ویدلا در 23 مارس 1976 زمانی که فرمانده ارتش بود، به‌عنوان مغز متفکر و پشتیبان اصلی کودتای نظامی ژنرال‌ها علیه دولت قانونی وقت به ریاست خانم «ایزابل پرون، همسر سوم ژنرال خوآن پرون» وارد عمل شد و او را از کار برکنار کرد و پس از زندانی‌کردن او، از سوی شورای نظامی حکومت را به‌ دست گرفت و با دیکتاتوری کامل بر این کشور حکومت کرد. وی به‌عنوان چهل‌وسومین رئیس‌‌جمهور آرژانتین از سال‌های 1976 تا 1981 بدون اخذ رأی مردم، حکومت مرکزی را در اختیار داشت. بحران مالی آرژانتین و سقوط مکرر ارزش پول ملی این کشور در یک سال، حکومت ژنرال ویدلا را با مشکلات داخلی روبه‌رو کرد. رشد بی‌کاری در میان مردم و افزایش نارضایتی حتی به فرماندهان ارتش نیز سرایت کرد. ژنرال محبوبیت خود را حتی در میان نظامیان و نزدیکانش از دست داده بود. سرانجام شورای نظامی، ژنرال ویدلا را که علی‌رغم بیماری‌اش حاضر به کناره‌گیری از قدرت سیاسی – نظامی نبود، به‌ دلیل عدم توانایی در حل مشکلات کشور، در 11 دسامبر 1981 از مقام ریاست‌جمهوری خلع و ژنرال لئوپولدو گالتیری را که فردی جاه‌طلب و بانفوذ بود، به جای او منصوب کرد.

دیکتاتور بی‌رحمی که عفو شد

مردم آرژانتین ژنرال ویدلا را نماد بی‌رحم‌ترین دیکتاتوری می‌دانند که کشورشان در تاریخ خود از آن رنج برده است. او از سال 1976 حکومتی دیکتاتوری و غیرمنتخب را توسط نظامیان پایه گذاشت که در طول تقریبا هفت سال، ترور، وحشت و خشونت را بر این کشور آمریکای جنوبی حاکم کرد. گفته می‌شود حدود 30 هزار نفر از شهروندان آرژانتین در جنگ نظامیان با مخالفان گروه‌های چپ‌گرا، جان خود را از دست دادند. او نخستین نظامی حاکم بر آرژانتین در دوران دیکتاتوری بود که پس از محاکمه و به جرم نقض گسترده حقوق‌ بشر و «جنایت علیه بشریت»، به حبس ابد محکوم شد. هرچند ویدلا در 1985 به جرم نقض حقوق‌ بشر به حبس ابد محکوم شد، ولی کارلوس منم، رئیس‌جمهوری وقت آرژانتین، او را در سال 1990 عفو کرد؛ اما در سال 2005 قانون عفو جنایات دوران دیکتاتوری از سوی دیوان عالی کشور لغو شد و چندین محاکمه علیه ویدلا برگزار شد. در سال 2010 دادگاهی در آرژانتین، ویدلا را در تیرباران 31 نفر از زندانیان سیاسی در سال 1976 مقصر شناخت و به حبس ابد محکوم کرد. دادگاه‌ دیگری در آرژانتین، ویدلا را به اتهام سرقت نوزادان افراد تحت تعقیب و ناپدیدشدگان دوران دیکتاتوری به 50 سال حبس محکوم کرد. دادگاه، 16 نفر از محکومان را به حبس ابد و هفت نفر را به شش تا 14 سال زندان محکوم و هفت نفر دیگر را تبرئه کرد. این محاکمه بخشی از تلاش‌های دادگستری آرژانتین برای بررسی جنایت علیه بشریت در این کشور بود. ویدلا درباره حکم صادرشده خود اظهار کرد: «من تمام مسئولیت‌های خود را می‌پذیرم. زیردستان من از دستورات اطاعت کرده‌اند». او در مصاحبه دیگری از حکومت نظامیان به‌عنوان «هزینه بقای نظام حکومتی جمهوری در آرژانتین» نام برد! و مدعی بود حکومت او «افتخار پیروزی در جنگ علیه گروه‌های برانداز مارکسیست» را دارد!

مادران روسری سفید

دست‌کم 400 نفر از فرزندان زندانیان سیاسی در سال‌های «جنگ کثیف» در اختیار خانواده‌های نظامیان و مأموران پلیس گذاشته شده بودند. «جنگ کثیف» اصطلاحی بود که به خشونت‌های دولتی که در آرژانتین و علیه مخالفان مردمی و گروه‌های چپ بین سال‌های 1976 تا 1983 روی داده است، اطلاق می‌شود. این دادگاه هفت نفر دیگر را در ارتباط با این پرونده مجرم شناخت. این پرونده به ماجرای دزدیده‌شدن 34 کودکی رسیدگی کرده بود که هویت اغلب آنها شناسایی شده بود. در حالی که ده‌ها نفر دیگر که به سن میانسالی رسیده بودند، از هویت واقعی خود هیچ اطلاعی نداشتند؛ چراکه پزشکان و پرستاران تحت فرمان نظامیان وقت، به‌طور مخفیانه آنها را به‌ دنیا آوردند و در زمان تولد برای آنها شناسنامه‌ای صادر نشده بود. تعدادی از ربوده‌شدگان توانستند به میان خانواده‌های واقعی خود بازگردند. بسیاری از مادران روسری سفید که فرزندانشان در این دوران دزدیده شده بودند، سال‌ها هر هفته با آدمک‌هایی سفیدرنگ در دست، به یاد کودکان از‌دست‌رفته خود، در یکی از میادین شهر تجمع می‌کردند. ویدلا دو روز پیش از مرگش در دادگاه بوئنوس‌آیرس حاضر شد و یک‌ بار دیگر نپذیرفت که درباره نقش خود در همکاری اطلاعاتی استراتژیک بین سی‌آی‌ای و دیکتاتورهای آمریکای لاتین (شیلی، برزیل، آرژانتین، اروگوئه، پاراگوئه و بولیوی) برای از‌بین‌بردن همه جنبش‌های شورشی چپ‌گرایانه با هدف جلوگیری از تکرار انقلاب کوبا و تشکیل دولت ترس و خشونت فراوان شهادت دهد. او که نماد بدنامی قتل‌عام آرژانتین و دیکتاتوری‌های نظامی‌ بود، 17 ماه می‌ 2013 و در 87‌سالگی در حالی که دوران محکومیت حبس ابد را می‌گذراند، در خواب درگذشت. او با سکوتش، رازها و نام قربانیان را با خود به گور برد.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها