|

چالش معلم‌ها و روایت مشکلاتشان

شغل معلمی همیشه جزء اساسی‌ترین مشاغل یک جامعه محسوب می‌شود؛ آدم‌هایی که باعث شکوفایی استعداد نسل‌های آینده می‌شوند و توسعه یک کشور در انتظار دستان توانمند دانش‌آموزهای آنها خواهد بود. اما بسیارند معلم‌هایی که حق و حقوقشان را به شکل عادلانه دریافت نمی‌کنند ولی همچنان در این سیستم آموزشی از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کنند.

شغل معلمی همیشه جزء اساسی‌ترین مشاغل یک جامعه محسوب می‌شود؛ آدم‌هایی که باعث شکوفایی استعداد نسل‌های آینده می‌شوند و توسعه یک کشور در انتظار دستان توانمند دانش‌آموزهای آنها خواهد بود. اما بسیارند معلم‌هایی که حق و حقوقشان را به شکل عادلانه دریافت نمی‌کنند ولی همچنان در این سیستم آموزشی از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کنند.

معلم‌هایی که بین صفحات درسی، درس مطالبه‌گری و تلاش برای زیستن به کودکان می‌دهند اما خودشان در ابتدای مسیر مطالبه‌گری بی‌پناه مانده‌اند، معلم‌های قراردادی با وجود تجربه کاری گاه موفقی که دارند اما بدون امنیت شغلی و اطمینان از قرارداد سال تحصیلی آینده خود جلو می‌روند، افراد متخصصی که تابستان‌ها بدون کار و درآمد باید منتظر رسیدن ماه مهر باشند تا با حقوق هشت ماه خود، هزینه ۱۲ ماه سال را پس‌انداز کنند.

در کنار این، معلم‌ها مطالبات دیگری هم دارند که در ماه‌ها و هفته‌های گذشته در استان‌های مختلف برای آن دست به تجمعات اعتراضی زدند و طبق قطع‌نامه پایانی که شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان منتشر کرده، مطالبات اصلی معلمان اجرای کامل طرح رتبه‌بندی و طرح همسان‌سازی، اجرای اصل ۳۰ قانون اساسی مبنی بر آموزش و پرورش رایگان و حق تشکل‌یابی و آزادی معلمان زندانی بوده که بر اساس ویدئوهای منتشرشده در شبکه‌های اجتماعی، اعتراض‌های روز پنجشنبه در ده‌ها شهر‌ برگزار شده است.

روایت چند معلم از مطالباتشان

سعیده طاهری، دانشجوی دکترای ادبیات، حدود ۱۷ سال است که سابقه تدریس در مقطع متوسطه را دارد؛ معلمی که در این سال‌ها توانایی بالایی از خود نشان داده ولی به دلیل قراردادی بودنش در سیستم آموزش و پرورش همیشه ترس امنیت شغلی داشته است، در این رابطه می‌گوید: موضوع ناراحت‌کننده که همیشه عامل استرس من و همکارانم می‌شود، این است که هر سال که قرار است برای سال بعد قرارداد ببندیم، نمی‌دانیم کدام مدرسه ما را نگه می‌دارد و کدام مدرسه قرارداد نمی‌بندد. این‌طور هم نیست که خودمان حق انتخاب داشته باشیم که برای کدام مدرسه اقدام کنیم. مدارس غیرانتفاعی و قراردادی دانش‌آموزمحور هستند و کاملا بر اساس ظاهر، مدرک تحصیلی و جایگاه اجتماعی نیرو می‌گیرند. موضوع دیگر اینکه در ایام تابستان کلا شرایط برای ما سخت است؛ هیچ‌کدام از ما حقوق نداریم، یعنی هفت ماه کار می‌کنیم تا ۱۲ ماه از آن استفاده کنیم که این موضوع برای اغلب ما معلم‌های قراردادی باعث استرس است. همچنین دبیرهایی که به‌عنوان دبیر بازنشسته هستند هم حقوق بازنشستگی می‌گیرند و هم در مدارس غیرانتفاعی کار می‌کنند که همین باعث می‌شود تا فرصت را از جوان‌ها بگیرند.اولویت با معلم‌هایی است که قبلا معلم بودند؛ در صورتی که نسل تغییر کرده و ما جوان‌ها ارتباط مؤثرتری با دانش‌آموزها برقرار می‌کنیم. یکی دیگر از معضلاتی که ما داریم، مافیای کنکور است؛ افرادی که به‌صورت گروهی در سطح شهر و کشور کار می‌کنند و اغلب هم آقا هستند. اینها کار را برای ما معلم‌ها مخصوصا ما خانم‌ها سخت‌تر می‌کنند.

پریسا اسکندری، معلم قراردادی دیگری است که حدود ۱۵ سال زبان تدریس کرده و حالا مانند دیگر معلم‌های قراردادی مشکلات فراوانی دارد و به برخی از مشکلاتش اشاره می‌کند: مشکل اصلی ما معلم‌های قراردادی این است که هیچ امنیت شغلی‌ای نداریم و با توجه به نرخ قیمت‌ها که همه قیمت‌ها در حال افزایش است، معلم‌های قراردادی دستمزد خیلی کمی می‌گیرند و در برابر این افزایش قیمت حقوق ما با درصد خیلی کمی افزایش پیدا می‌کند، در حالی که معلم‌های رسمی ۷۰ تا ۸۰ درصد افزایش حقوق دارند. اگر دستمز انتخابی ما ییشتر باشد، اصلا با ما کار نمی‌کنند. مشکل دیگر اینکه ما بیمه هم نیستیم و باید خودمان پول بیمه را پرداخت کنیم. در تابستان‌ها که هیچ درآمدی نداریم، حتی تعطیلی رسمی وسط سال تحصیلی هم ما درآمد نداریم. در حالی که همه آدم‌ها کار می‌کنند تا درآمد و امنیت داشته باشند ولی معلم‌های قراردادی این‌طور نیستند.

علیرضا امیدی، جوان دیگری است که حدود ۹ سال تجربه کار مشاور تحصیلی در دوره متوسط را دارد و از عدم امنیت شغلی کارش می‌گوید: از چالش‌هایی که ما همیشه درگیر آن هستیم، این است که متأسفانه چون قراردادی هستیم، هیچ‌وقت نمی‌توانیم درآمد ثابتی داشته باشیم و روی آن حساب کنیم. بیشترین استرس این است که آیا سال آینده مرکز و مدرسه‌ای که با آن کار می‌کنیم، وجود دارد و من آنجا کار می‌کنم؟ هر زمان هم که آن مؤسسه و مدرسه اعلام قطع همکاری کند، همه چیز متوقف می‌شود. همچنین تفاوتی که کار مشاور با معلمی دارد این است که ما از همه مشکلات بچه‌ها اطلاع داریم و تمام برنامه‌ریزی دروسشان را باید بدانیم و کلیتش را باید با هم به نتیجه برسانیم؛ یعنی باید در کنار معلم‌ها به شکلی برنامه‌ریزی‌ها را انجام دهیم که به‌طور کلی نتیجه مثبت شود.

مرجان دوست‌محمدی، معلم دیگری است که ۱۸ سال سابقه تدریس و کار در آموزش و پرورش را دارد. او نیز به مشکلات معلم‌های قراردادی اشاره می‌کند: یکی از اصلی‌ترین مشکلات ما افراد قراردادی این است که معمولا فقط هشت ‌ماه از سال را حقوق می‌گیریم؛ گاهی دی و خرداد بعضی مدارس مبلغ اندکی می‌دهند اما برخی همان هم نمی‌دهند. ما همیشه در طول ماه تحصیلی باید دغدغه حقوق‌نداشتن آن چند ماه را داشته باشیم. مشکل بعدی اینکه هیچ مدرسه‌ای به ما عیدی نمی‌دهد. تمام صنف‌ها عیدی و پاداش دارند به‌جز شغل معلمی از نوع قراردادی! یکی دیگر از کارهایی که مدارس انجام می‌دهند و غیرقانونی است، اینکه هر تعطیلی در سال تحصیلی پیش بیاید، به ما برای آن روز حقوق نمی‌دهند؛ مثلا یک روز که باران و برف ببارد و مدارس تعطیل شود، آن روز دستمزدی به ما تعلق نمی‌گیرد و این واقعا بی‌انصافی است. اینها ساده‌ترین مشکلاتی است که با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنیم. همچنین تورم و حق‌التدریس ناچیز ما با هم همخوانی نخواهد داشت که در کنارش چه به ‌صورت حضوری و چه آنلاین پول رفت و آمد و هزینه اینترنت را باید پرداخت کنیم.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها