مشکلات لاینحل منار
چند روز پیش جناب امیرعبداللهیان فرمودند: ایران روی خط قرمز خود خواهد ایستاد؛ یعنی بیخیال مذاکرات وین که توهم میرفت موجب رفع تحریم و کمک به حل مشکلات مردم شود و البته بستگی به همین خط قرمزها داشت. به عبارت دیگر حالا فرصت کافی داریم و میتوانیم به مشکلات اساسی محله در همین خیابان هرمزان خودمان برسیم.
فریدون مجلسی
چند روز پیش جناب امیرعبداللهیان فرمودند: ایران روی خط قرمز خود خواهد ایستاد؛ یعنی بیخیال مذاکرات وین که توهم میرفت موجب رفع تحریم و کمک به حل مشکلات مردم شود و البته بستگی به همین خط قرمزها داشت. به عبارت دیگر حالا فرصت کافی داریم و میتوانیم به مشکلات اساسی محله در همین خیابان هرمزان خودمان برسیم.
خانه ما در خیابان هرمزان است. زمانی مشکل ما رانندگی نیمهشبانه جوانان پورشهسوار بود که نوشتیم و اعتراض کردیم و 10 سالی ادامه داشت و خوشبختانه با بزرگشدن رانندگان حل شد؛ اما هنوز چند مشکل لاینحل هست که منوط به مذاکره و موافقت نهاد شهرداری با نهادهای دیگر است، که ظاهرا در این موارد طرفهای مقابل روی نظر خود ایستادهاند و ما هم در جای خودمان روی علف نرمی که زیر پایمان سبز شده است، منتظر راهحل مسائلیم. عرض شود که در قله خیابان از همین 30 سال پیش بنای نیمهکارهای قرار داشت، با تابلوی سازمان اکو، یعنی سازمان همکاریهای اقتصادی منطقهای معروف که سرانجام به سرنوشت همان همکاریها دچار و تعطیل شد، تا اینکه در همین 20 سال پیش یک جورهایی میان نهادی در وزارت خارجه و نهادی از نداجا توافقی انجام شد و تابلوی اکو تبدیل به تعاونی نداجا شد. سپس طی 10 سال بعدی ساختمان رو به تکمیل میرفت و در طبقات فوقانی حتی اسبابکشی و فعالیتهای کسبوکاری هم انجام شد و کار به فاز توسعه گسترده ظاهرا پارکینگ چند طبقه و ابنیه وابسته در زمین دوکله و سهکله انجامید. چالهای عمیق در پشت مدرسه دخترانه حفر و اسکلت مناری عظیم تا تراز طبقات اسبابکشیشده بالا رفت که بعد به ساختمان اصلی پیوند بخورد، که ناگهان جلوگیری شد و 10 سالی هست که با همان منظر زشت تیرآهنهای تدریجا زنگزده و بتونریزیهای ناتمام و آن چاله ژرف کنار خیابان باقی ماند که ماند. میگویند شهرداری جلوی کار بیپروانه و غیرمجاز را گرفته، کارفرما هم در شأن خود نمیبیند که تابع مقررات «دستوپاگیر شهرداری» باشد که عجالتا یک میدان ترهبار محله در کنار آن منار احداث کرده است.
مشکل دیگر بنای ناتمام 10ساله در کنار مجموعه ساختمانهای هرمزان است که 10 سالی میشود پایینتر از ضلع مقابل همان ساختمان ناتمام اکو، منارهای جدیدی به مجموعه هرمزان اضافه کرده و در کنج مجموعه جنب خیابان هرمزان و پیروزان بنایی ظاهرا تجاری هم افزودهاند که در اختلاف میان شهرداری با نهاد سازنده که گفتهاند بدون پروانه و مجوز بوده، نیمهکاره و تعطیل مانده و مانند ساختمان کذایی اکو، دور چاله و اسکلت ناتمام آن را با تصرف پیادهرو حصاری از حلبی آبی و سفید کشیده و رها کردهاند. در اینجا نیز مالک، که معمولا در کارهایش نیازی به گرفتن مجوز و این کارهای عامیانه نمیبیند، با نهاد شهرداری طرف است. میماند زشتسازی محله و ایجاد مخاطرات چاله و اسکلت و تصرف 10ساله و رایگان پیادهرو و مزاحمت و مرارت مردم که البته مهم نیست.
اما مذاکرات طرفین یا چند طرف، یعنی آن نهادها و نهاد شهرداری، در این 10ساله ادامه داشته و چند طرف روی خط قرمزهایشان ایستادهاند. و شهرداری هم «اراده لازم برای حل مشکل» را ندارد و «توپ را به زمین نهادها انداخته» و آنها هم معتقدند شهرداری عمق حقوق استراتژیکشان را نادیده گرفته است. و زورشان هم که به یکدیگر نمیرسد. چند سال پیش که تعمیراتی در خانه میکردم، روزی یکی، دو بار مأمور شهرداری سر میرسید که مبادا بخواهم طبقهای اضافه کنم یا تغییر کاربری بدهم و بعد هم مقداری سنگ برای فرشکردن پیادهرو آوردم، باز سر رسیدند که فورا سنگها را جمع کنید و ببرید! هرچه گفتم پدر جان سنگ برای فرشکردن همین پیادهرو است و فردا میآیند و مشغول میشوند، زیر بار نمیرفت و سرانجام گفتم سنگها را نمیبرم و شما هم هر کاری میخواهی بکن. و او هم رفت! منظور اینکه شهرداری که با این سرعت خودش را به خانه در دست رنگرزی و تعمیر لولهکشی میرساند که آقا اینجا چه خبر است، چگونه 10 سال و 15 سال است این مسائل را حل نمیکنند؟ اگر غیرقانونی ساخته شده، مشمول ماده 100 و... است، چرا خراب نمیکنند؟ اگر قانونی است چرا دست برنمیدارند؟ اگر جریمهای است، چرا بلاتکلیف مانده است. منتظر چه چیزی هستند؟
باری در شرایط بنبست مذاکرات وین، فرصت مناسبی پیش آمد که هفته گذشته درباره چنار بنویسم که حل شد! فکر کردم این هفته درباره منار بنویسم. سوژه ناتمام را هم از همین اطراف خودمان فراهم کردم که کسی مدعی سرقت معنوی نشود.