رفتار با حیوانات را بیاموزید
شرق: کتاب «حیوان را دستکم نگیر» نوشته عزیز نسین از دیگر آثاری است که اخیرا با ترجمه ثمین باغچهبان به چاپ چهارم رسیده است. نسین در این کتاب از توجه و حمایت از حیوانات مینویسد و نشان میدهد حیواندوستی همچنان در جوامع کنونی که دشواریهای اقتصادی و پیچیدگیهای سیاسی جامعه را درگیر خود کرده، پدیدهای حاصلِ خرد انسانی است و نوعی تجمل یا فانتزی نیست. او معتقد است: «بعضیهامان اعتقاد داریم که وقتی انسان خودش هزارویک بدبختی دارد، حیواندوستی او نمیتواند چیزی به جز یک فانتزی باشد. اما اینطور نیست. پدیدآمدن حس حمایت از حیوان نتیجه تفکر و احساس انسان است». ازاینروست که بهتعبیر مترجمِ عزیز نسین در «حیوان را دست کم نگیر» با داستانی طنزگونه در کنار بهکارگیری آموزههای اخلاقی، روح والای انسانی را در کالبد شخصیتهای حیوانی این کتاب دمیده است. او همچنین به دستاوردهای علمی درمورد حیوانآزاری اشاره میکند، اینکه برخی روانشناسان و دانشمندان امور اجتماعی باور دارند حیوانآزاری بهنوعی نشانه ناهنجاری اجتماعی و مقدمهای برای بزهکاری است، چراکه آمار و شواهد نشان میدهند که بیشتر بزهکاران در دوران کودکی خود تجربه
حیوانآزاری داشتهاند. اهمیت این کتاب عزیز نسین بیش از همه به جنبه اجتماعی اثر برمیگردد، تا جایی که میتوان گفت او نوعی شیوهنامه آموزش حیواندوستی ارائه داده؛ به قول مترجم در دستان والدین که با آن شیوه درست رفتار با حیوانات را به کودکان خود بیاموزند. ابتدای «حیوان را دستکم نگیر» میخوانیم: «چهارده ساله بودم. شاگرد دبیرستان نظام بودم. یک روز دبیر علوم طبیعی ما، دو رویداد درباره حیوانات برایمان تعریف کرده بود که هنوز یادم است. دبیرمان میگفت: یکی از روزهای زمستان بود. من کنار پنجره نشسته بودم و داشتم قهوه میخوردم و روزنامه میخواندم. صدای پارس سگی از کوچه بلند شده بود و قطع نمیشد. پنجره را باز کردم و به کوچه نگاه کردم. سگ کوچولو و ولگردی بود. در را باز کردم. زبانبسته تا چشمش به من افتاد شروع کرد به زوزهکشیدن. معلوم بود که جاییش درد میکند. پوزهاش را گذاشته بود روی سکو و چشمش را به من دوخته بود. وقتی بغلش کردم، متوجه شدم که یکی از پاهایش شکسته. زخمش را شستم و مرهم گذاشتم و بستم. مدتی زوزه کشید و ناله کرد بعد ساکت شد... پانزده روز بعد زخمش خوب شده بود، اما میلنگید. سگ بامزه و بازیگوشی بود، اما چه
فایده که ولگرد بود. یک روز زده بود به کوچه، اما این دفعه هر چه گشتیم، پیداش نکردیم. زمستان بعد، باز یک روز کنار پنجره نشسته بودم... صدای دلخراش پارس سگی از توی کوچه بلند شد. رفتم پایین و در را باز کردم. بله، خودش بود. تا چشمش به من افتاد، از خوشحالی شروع کرد به دمجنباندن... اما این دفعه تنها نبود. یک سگ زرد و خیلی گنده و پشمالو همراهش بود. این سگ زرد و گنده زوزه میکشید و به خودش میپیچید. وقتی خوب نگاهش کردم، دیدم یکی از پاهای این زبانبسته شکسته. سگ ولگرد و کوچولو، یک سال بعد، دوست زخمیاش را برای معالجه پیش من آورده بود».
«حرف بزنم یا نزنم» نوشته عزیز نسین که اخیرا با ترجمه ثمین باغچهبان در نشر نگاه بازنشر شده، بیش از هر چیز بر تجربیات نویسندهاش استوار است. شخصیتهای عزیز نسین در این کتاب نیز به سبکِ دیگر آثارش ملموس و برای مخاطب آشنا هستند. اما این صمیمیت در کتابِ «حرف بزنم یا نزنم» علاوه بر اینکه وامدار شیوه نگارش نسین و نثر ملموس و روان او و تسلط او بر جامعه ترکیه است به این دلیل نیز هست که او در این کتابش از تجربیات خود بسیار سود جسته است: از تجربه دستفروشی و حسابداری تا روزنامهنگاری و کسب جوایز معتبر که جملگی در این اثر او روایت شدهاند. عزیز نسین با بهکارگیری این خاطرات و تجربیات زیستهاش، جنبهای اتوبیوگرافیک نیز به کتابش بخشیده است که البته به دلیل خلق شخصیتهای مختلف در این اثر آن را به قالب ادبیات درآورده است و به تعبیر مترجم، طرح این خاطرات و تجربیات، «داستانهای این کتاب را تبدیل به کاریکاتوری از حیات عزیز نسین نموده است». چنانکه در بخشی از کتاب میخوانیم: «قرنهاست که انسان برای اثبات اینکه حیوان است خیلی زحمت کشیده و الحق که فلاسفه و دانشمندان هم در این راه از هیچ کوششی فروگذار نکردهاند. مثل اینکه
فلاسفه کاری نداشتهاند جز اینکه حیوانبودن انسان را به رخش بکشند. میبینید اگر اختلافنظری هم هست مربوط به خندان و متفکر بودن انسان است، اما درمورد حیوانبودنش هیچ تردیدی ندارند و برای اثبات این مدعا چه آثاری که به وجود نیاوردهاند».
شرق: کتاب «حیوان را دستکم نگیر» نوشته عزیز نسین از دیگر آثاری است که اخیرا با ترجمه ثمین باغچهبان به چاپ چهارم رسیده است. نسین در این کتاب از توجه و حمایت از حیوانات مینویسد و نشان میدهد حیواندوستی همچنان در جوامع کنونی که دشواریهای اقتصادی و پیچیدگیهای سیاسی جامعه را درگیر خود کرده، پدیدهای حاصلِ خرد انسانی است و نوعی تجمل یا فانتزی نیست. او معتقد است: «بعضیهامان اعتقاد داریم که وقتی انسان خودش هزارویک بدبختی دارد، حیواندوستی او نمیتواند چیزی به جز یک فانتزی باشد. اما اینطور نیست. پدیدآمدن حس حمایت از حیوان نتیجه تفکر و احساس انسان است». ازاینروست که بهتعبیر مترجمِ عزیز نسین در «حیوان را دست کم نگیر» با داستانی طنزگونه در کنار بهکارگیری آموزههای اخلاقی، روح والای انسانی را در کالبد شخصیتهای حیوانی این کتاب دمیده است. او همچنین به دستاوردهای علمی درمورد حیوانآزاری اشاره میکند، اینکه برخی روانشناسان و دانشمندان امور اجتماعی باور دارند حیوانآزاری بهنوعی نشانه ناهنجاری اجتماعی و مقدمهای برای بزهکاری است، چراکه آمار و شواهد نشان میدهند که بیشتر بزهکاران در دوران کودکی خود تجربه
حیوانآزاری داشتهاند. اهمیت این کتاب عزیز نسین بیش از همه به جنبه اجتماعی اثر برمیگردد، تا جایی که میتوان گفت او نوعی شیوهنامه آموزش حیواندوستی ارائه داده؛ به قول مترجم در دستان والدین که با آن شیوه درست رفتار با حیوانات را به کودکان خود بیاموزند. ابتدای «حیوان را دستکم نگیر» میخوانیم: «چهارده ساله بودم. شاگرد دبیرستان نظام بودم. یک روز دبیر علوم طبیعی ما، دو رویداد درباره حیوانات برایمان تعریف کرده بود که هنوز یادم است. دبیرمان میگفت: یکی از روزهای زمستان بود. من کنار پنجره نشسته بودم و داشتم قهوه میخوردم و روزنامه میخواندم. صدای پارس سگی از کوچه بلند شده بود و قطع نمیشد. پنجره را باز کردم و به کوچه نگاه کردم. سگ کوچولو و ولگردی بود. در را باز کردم. زبانبسته تا چشمش به من افتاد شروع کرد به زوزهکشیدن. معلوم بود که جاییش درد میکند. پوزهاش را گذاشته بود روی سکو و چشمش را به من دوخته بود. وقتی بغلش کردم، متوجه شدم که یکی از پاهایش شکسته. زخمش را شستم و مرهم گذاشتم و بستم. مدتی زوزه کشید و ناله کرد بعد ساکت شد... پانزده روز بعد زخمش خوب شده بود، اما میلنگید. سگ بامزه و بازیگوشی بود، اما چه
فایده که ولگرد بود. یک روز زده بود به کوچه، اما این دفعه هر چه گشتیم، پیداش نکردیم. زمستان بعد، باز یک روز کنار پنجره نشسته بودم... صدای دلخراش پارس سگی از توی کوچه بلند شد. رفتم پایین و در را باز کردم. بله، خودش بود. تا چشمش به من افتاد، از خوشحالی شروع کرد به دمجنباندن... اما این دفعه تنها نبود. یک سگ زرد و خیلی گنده و پشمالو همراهش بود. این سگ زرد و گنده زوزه میکشید و به خودش میپیچید. وقتی خوب نگاهش کردم، دیدم یکی از پاهای این زبانبسته شکسته. سگ ولگرد و کوچولو، یک سال بعد، دوست زخمیاش را برای معالجه پیش من آورده بود».
«حرف بزنم یا نزنم» نوشته عزیز نسین که اخیرا با ترجمه ثمین باغچهبان در نشر نگاه بازنشر شده، بیش از هر چیز بر تجربیات نویسندهاش استوار است. شخصیتهای عزیز نسین در این کتاب نیز به سبکِ دیگر آثارش ملموس و برای مخاطب آشنا هستند. اما این صمیمیت در کتابِ «حرف بزنم یا نزنم» علاوه بر اینکه وامدار شیوه نگارش نسین و نثر ملموس و روان او و تسلط او بر جامعه ترکیه است به این دلیل نیز هست که او در این کتابش از تجربیات خود بسیار سود جسته است: از تجربه دستفروشی و حسابداری تا روزنامهنگاری و کسب جوایز معتبر که جملگی در این اثر او روایت شدهاند. عزیز نسین با بهکارگیری این خاطرات و تجربیات زیستهاش، جنبهای اتوبیوگرافیک نیز به کتابش بخشیده است که البته به دلیل خلق شخصیتهای مختلف در این اثر آن را به قالب ادبیات درآورده است و به تعبیر مترجم، طرح این خاطرات و تجربیات، «داستانهای این کتاب را تبدیل به کاریکاتوری از حیات عزیز نسین نموده است». چنانکه در بخشی از کتاب میخوانیم: «قرنهاست که انسان برای اثبات اینکه حیوان است خیلی زحمت کشیده و الحق که فلاسفه و دانشمندان هم در این راه از هیچ کوششی فروگذار نکردهاند. مثل اینکه
فلاسفه کاری نداشتهاند جز اینکه حیوانبودن انسان را به رخش بکشند. میبینید اگر اختلافنظری هم هست مربوط به خندان و متفکر بودن انسان است، اما درمورد حیوانبودنش هیچ تردیدی ندارند و برای اثبات این مدعا چه آثاری که به وجود نیاوردهاند».