آیا راهی برای حفظ آبها وجود دارد؟
زهرا مشتاق
حکمرانی را میتوان در ابعاد مختلفی مورد بررسی قرار داد؛ حکمرانی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و بسیاری شاخههای دیگر. یکی از مهمترین کارایی علم حکمرانی، بررسی چگونگی استفاده از انرژیهای پاک و نیز چگونگی مدیریت آب در کشور نیمهخشکی همچون ایران است. کشوری که برخی از استانهای آن مانند کرمان و سیستانوبلوچستان، بالغ بر 20 سال است گرفتار خشکسالی شده و تبعات این دوره طولانی، بهطور مستقیم، نهتنها موجب ایجاد فقر فرهنگی و اقتصادی در زندگی مردم آن نواحی شده، بلکه تنها حرفه آنها را که اغلب تکشغلی و وابسته به زمین است، دچار ورشکستگی یا نابودی کامل کرده است.
بعد از سیل سال 98 که میشود گفت در تمام کشور فراگیر شد، همچون بسیاری از بحرانهای دیگر مدیریت مؤثری برای آن صورت نگرفت و به همان سرعتی که پدید آمد، به همان سرعت نیز ناپدید شد. سیل فاجعهای طبیعی و ویرانگر است که از وقوع آن نمیتوان جلوگیری کرد، اما امکان مدیریت آن وجود دارد. آنچه موجب تأسف بسیاری از کارشناسان شد، هدررفت این آب شیرین هدیهشده از آسمان بود. انبوهی آب شیرین که در چشم برهمزدنی بخار شد و جز خساراتی فراوان هیچ حاصل دیگری نداشت. نکته غمبار آن است که میتوانست نتیجه و حاصلی داشته باشد، اما حکمرانی و مدیریتی مؤثر و کارآمد وجود نداشت. اکنون در آغاز زمستان سال 1400 نیز یک بار دیگر بارش باران شدید، باز هم مسئولان و مردم را غافلگیر کرده است. از مردم البته کار چندانی ساخته نیست، اما از مسئولان تصمیمگیرنده که در سطوح مختلفی از کلان تا میانی و ردیفهای پایینتر حکمرانی میکنند، تقاضا و خواستها جدی است. چون پس از هر باران از اندک تا بسیار، منبع آب طبیعی و شیرین خدادادی است که نابود میشود و از بین میرود. مردم عادی و روستاییان به زبان ساده سؤال میکنند آیا راهی برای حفظ این آبها وجود دارد؟ آنها گاهی همراه با پرسش خود اشک میریزند. چون هیچکس به اندازه یک روستایی که در دورترین مناطق، سالهای طولانی است که خشکسالی هست و نیست او را بر باد داده، ارزش آب را درک نمیکند. او میداند بیآبی چیست. چون جز هوتکهای آلوده، به هیچ منبع آبی دیگری که پاکیزه باشد، دسترسی نداشته است. او از همان هوتکی آب مینوشد که بزها و گاوها و سگهایش. او در هوتک ظرف و رخت میشوید و در همان هوتک حمام میکند. آنها هرگز یک توالت و حمام به شکل مرسوم که در شهرها وجود دارد، سرویس بهداشتی و خیلی چیزهای دیگر نداشتهاند. چون آب مایه حیات و آبادانی است و چون ما شهریها فکر میکنیم همه اینها شعار است. چون ما تقریبا در تمام زندگی، هیچ یا حداقل کمتر موقعی بوده که شیر آب خانههایمان را باز کنیم و از آن آبی بیرون نیاید. چون مدیریت کلان تقریبا هماره مرکزگرا بوده و تمام توسعه و انواع امکانات مختص شهرهای بزرگ و مراکز استان بوده و شهرستانهای دورتر بهخصوص و مناطق روستایی دوردست بهویژه هرگز صدا و تصویرشان دیده و شنیده نشده است. نبود حکمرانی مؤثر است که از نعمت بارش، برای مردم، بهویژه مردمی با روزگار سخت، تهدید و رنج و ویرانی ایجاد میکند. برای مثال، در همین چند روز گذشته در استان کمبارش و خشکی همچون سیستانوبلوچستان و در بندر چابهار بارانی باریده که در 40 سال اخیر بیسابقه بوده است. آب تا بالاترین حد ممکن بالا آمده و معابر و خانههای روستایی زیادی زیر آب رفتهاند. در سیل 98 روستاییانی را دیدهام که اندکداشتههای خود را از دست داده بودند، اما بیش از هر چیز نگران دو موضوع بودند؛ آب و آرد؛ دو قوت اصلی روستاییان فقیر. کیسههای آرد 40کیلویی که هر ماه به قیمت دولتی به خانوارها تعلق میگیرد، در سیل از بین رفته بود و آنها نمیدانستند بچههای خود را چگونه میتوانند سیر کنند و غصه دیگرشان آب بود. آنها آرزو میکردند توانی برای ذخیره آب میداشتند. چون آنها بارها و بارها مقابل چشمان گریان خود، تبخیر آب را در گرمای شدید دیده بودند. سهم آنها از این موهبت جز رنج نیست و نبوده است. پرسش این است؛ اگر این بارش در کشور دیگری با مشابهت جغرافیایی و اقلیمی همچون ایران باریده بود، آنها برای حفظ و نگهداشت این آب خدادادی چه میکردند؟ کشورهای توسعهیافته یا پیشرفته چه راهکارهایی برای حفظ آبی چنین گرانبها دارند؟ آیا آبها خود به خود راهی سدها میشوند؟ چند درصد و چه مقدار از این بارش میتواند سفرههای خالی آبهای زیرزمینی را پر کند یا حتی اندکی قوت بخشد؟ آیا این میزان میتواند به هر حال جبرانکننده رودهای خشک و سترون باشد؟ چه راهکار و مدیریتی برای جلوگیری از تبخیر آن اندیشیده شده؟ این حجم از آب کجا و چگونه قابلیت نگهداری بلندمدت خواهد داشت؟ آیا برای مثال دستگاهی برای مکش آب باران (شما بخوانید سیل) و نگهداری آن در مخازن بزرگ و مخصوص وجود دارد؟ آیا همانگونه که انبار سیلو برای نگهداری از غلات وجود دارد، میشود آب باران را نیز ذخیره کرد؟ منظور نگهداری در پشت سدها و قرارگرفتن در معرض نور مستقیم خورشید و تبخیر و ازدسترفتن آب نیست؛ به شکل علمی، پایدار و برای استفاده بهینه در روزهای خشک و داغ و بیآب. شاید عصاره و جان این کلام مدیریت و حکمرانی خوب، کارآمد، مؤثر و مفید باشد.
حکمرانی را میتوان در ابعاد مختلفی مورد بررسی قرار داد؛ حکمرانی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و بسیاری شاخههای دیگر. یکی از مهمترین کارایی علم حکمرانی، بررسی چگونگی استفاده از انرژیهای پاک و نیز چگونگی مدیریت آب در کشور نیمهخشکی همچون ایران است. کشوری که برخی از استانهای آن مانند کرمان و سیستانوبلوچستان، بالغ بر 20 سال است گرفتار خشکسالی شده و تبعات این دوره طولانی، بهطور مستقیم، نهتنها موجب ایجاد فقر فرهنگی و اقتصادی در زندگی مردم آن نواحی شده، بلکه تنها حرفه آنها را که اغلب تکشغلی و وابسته به زمین است، دچار ورشکستگی یا نابودی کامل کرده است.
بعد از سیل سال 98 که میشود گفت در تمام کشور فراگیر شد، همچون بسیاری از بحرانهای دیگر مدیریت مؤثری برای آن صورت نگرفت و به همان سرعتی که پدید آمد، به همان سرعت نیز ناپدید شد. سیل فاجعهای طبیعی و ویرانگر است که از وقوع آن نمیتوان جلوگیری کرد، اما امکان مدیریت آن وجود دارد. آنچه موجب تأسف بسیاری از کارشناسان شد، هدررفت این آب شیرین هدیهشده از آسمان بود. انبوهی آب شیرین که در چشم برهمزدنی بخار شد و جز خساراتی فراوان هیچ حاصل دیگری نداشت. نکته غمبار آن است که میتوانست نتیجه و حاصلی داشته باشد، اما حکمرانی و مدیریتی مؤثر و کارآمد وجود نداشت. اکنون در آغاز زمستان سال 1400 نیز یک بار دیگر بارش باران شدید، باز هم مسئولان و مردم را غافلگیر کرده است. از مردم البته کار چندانی ساخته نیست، اما از مسئولان تصمیمگیرنده که در سطوح مختلفی از کلان تا میانی و ردیفهای پایینتر حکمرانی میکنند، تقاضا و خواستها جدی است. چون پس از هر باران از اندک تا بسیار، منبع آب طبیعی و شیرین خدادادی است که نابود میشود و از بین میرود. مردم عادی و روستاییان به زبان ساده سؤال میکنند آیا راهی برای حفظ این آبها وجود دارد؟ آنها گاهی همراه با پرسش خود اشک میریزند. چون هیچکس به اندازه یک روستایی که در دورترین مناطق، سالهای طولانی است که خشکسالی هست و نیست او را بر باد داده، ارزش آب را درک نمیکند. او میداند بیآبی چیست. چون جز هوتکهای آلوده، به هیچ منبع آبی دیگری که پاکیزه باشد، دسترسی نداشته است. او از همان هوتکی آب مینوشد که بزها و گاوها و سگهایش. او در هوتک ظرف و رخت میشوید و در همان هوتک حمام میکند. آنها هرگز یک توالت و حمام به شکل مرسوم که در شهرها وجود دارد، سرویس بهداشتی و خیلی چیزهای دیگر نداشتهاند. چون آب مایه حیات و آبادانی است و چون ما شهریها فکر میکنیم همه اینها شعار است. چون ما تقریبا در تمام زندگی، هیچ یا حداقل کمتر موقعی بوده که شیر آب خانههایمان را باز کنیم و از آن آبی بیرون نیاید. چون مدیریت کلان تقریبا هماره مرکزگرا بوده و تمام توسعه و انواع امکانات مختص شهرهای بزرگ و مراکز استان بوده و شهرستانهای دورتر بهخصوص و مناطق روستایی دوردست بهویژه هرگز صدا و تصویرشان دیده و شنیده نشده است. نبود حکمرانی مؤثر است که از نعمت بارش، برای مردم، بهویژه مردمی با روزگار سخت، تهدید و رنج و ویرانی ایجاد میکند. برای مثال، در همین چند روز گذشته در استان کمبارش و خشکی همچون سیستانوبلوچستان و در بندر چابهار بارانی باریده که در 40 سال اخیر بیسابقه بوده است. آب تا بالاترین حد ممکن بالا آمده و معابر و خانههای روستایی زیادی زیر آب رفتهاند. در سیل 98 روستاییانی را دیدهام که اندکداشتههای خود را از دست داده بودند، اما بیش از هر چیز نگران دو موضوع بودند؛ آب و آرد؛ دو قوت اصلی روستاییان فقیر. کیسههای آرد 40کیلویی که هر ماه به قیمت دولتی به خانوارها تعلق میگیرد، در سیل از بین رفته بود و آنها نمیدانستند بچههای خود را چگونه میتوانند سیر کنند و غصه دیگرشان آب بود. آنها آرزو میکردند توانی برای ذخیره آب میداشتند. چون آنها بارها و بارها مقابل چشمان گریان خود، تبخیر آب را در گرمای شدید دیده بودند. سهم آنها از این موهبت جز رنج نیست و نبوده است. پرسش این است؛ اگر این بارش در کشور دیگری با مشابهت جغرافیایی و اقلیمی همچون ایران باریده بود، آنها برای حفظ و نگهداشت این آب خدادادی چه میکردند؟ کشورهای توسعهیافته یا پیشرفته چه راهکارهایی برای حفظ آبی چنین گرانبها دارند؟ آیا آبها خود به خود راهی سدها میشوند؟ چند درصد و چه مقدار از این بارش میتواند سفرههای خالی آبهای زیرزمینی را پر کند یا حتی اندکی قوت بخشد؟ آیا این میزان میتواند به هر حال جبرانکننده رودهای خشک و سترون باشد؟ چه راهکار و مدیریتی برای جلوگیری از تبخیر آن اندیشیده شده؟ این حجم از آب کجا و چگونه قابلیت نگهداری بلندمدت خواهد داشت؟ آیا برای مثال دستگاهی برای مکش آب باران (شما بخوانید سیل) و نگهداری آن در مخازن بزرگ و مخصوص وجود دارد؟ آیا همانگونه که انبار سیلو برای نگهداری از غلات وجود دارد، میشود آب باران را نیز ذخیره کرد؟ منظور نگهداری در پشت سدها و قرارگرفتن در معرض نور مستقیم خورشید و تبخیر و ازدسترفتن آب نیست؛ به شکل علمی، پایدار و برای استفاده بهینه در روزهای خشک و داغ و بیآب. شاید عصاره و جان این کلام مدیریت و حکمرانی خوب، کارآمد، مؤثر و مفید باشد.