گرمایش جهانی از اسطوره تا واقعیت
گرمایش جهانی نام پدیدهای است که منجر به افزایش میانگین دمای سطح زمین و اقیانوسها میشود. با وجود ادعای برخی از «انكاركنندگان»، امروز بهصورت علمی ثابت شده که گرمشدن کره زمین بزرگترین خطری است كه محیط زیست را تهدید میكند. گرمشدن زمین سبب تغییر الگوی بارش باران و برف، افزایش سطح آب دریاهای آزاد و كاهش سطح آب دریاچهها و تأثیرات عمیق بر گونههای مختلف گیاهان و حیوانات و سرانجام انسانها خواهد شد. طبق تحقیقات دانشمندان از زمان خشكسالیهای دو دهه گذشته حدود 45 كشور در معرض خشكسالی شدید قرار گرفتهاند. همچنین در 100 سال گذشته کره زمین بهطور غیرطبیعی حدود 74/0 درجه سلسیوس گرمتر شده است. گزارشها حاکی از آن است که ۱۰ مورد از گرمترین سالهای جهان تنها از سال ۱۹۹۰ تا سال ۲۰۰۷ به ثبت رسیده است که این میزان در ۱۵۰ سال گذشته بیسابقه بوده است. گرمشدن کره زمین، مهمترین مسئله علمی قرن بیستویکم است که ساختار اجتماع جهانی را به چالش میکشد. گرمشدن زمین تنها یک نگرانی علمی نیست و بر مسائل اقتصادی، جامعهشناسی، ژئوپلیتیکی و سیاستهای بومی تأثیر میگذارد. گرمشدن زمین، حاصل افزایش چشمگیر گازهای گلخانهای، ازجمله دیاکسیدکربن در اتمسفر است؛ گازهایی که نتیجه مصرف و سوختن سوختهای فسیلی و تخریب جنگلها هستند. نیروگاههای تولید برق، صنعت حملونقل، پالایشگاهها و بهطورکلی استفاده از سوختهای كربنی ازجمله زغال سنگ، نفت و گاز طبیعی بیشترین سهم را در تولید گازهای گلخانهای دارند. همچنین نابودی و آتشسوزی جنگلها و افزایش میزان دیاکسیدکربن در اتمسفر بهعنوان یکی از دلایل گرمشدن دمای زمین مطرح میشود. گرمایش زمین هم موجب تغییرات در شرایط زیست جانداران میشود و هم یخهای قطبی را ذوب میکند که علاوهبر تأثیر بر جانداران قطبها موجب بالاآمدن سطح آب اقیانوسها میشود. توفان، سیل، گرداب، امواج هوای گرم و دورههای طولانی خشکسالی، آشوبهای اجتماعی، جنگهای داخلی، موج مهاجرتهای اقلیمی، ازبینرفتن محصولات کشاورزی و... از نتایج مستقیم این پدیدهاند. كتاب «جهانی دیگر؛ با پایاندادن به گرمایش جهان» به سیاستهای حاکم و تأثیرگذار بر گرمایش جهانی و فجایع حاصل از آن میپردازد. نویسنده کتاب، جاناتان نیل، رماننویس، مورخ و از سازماندهندگان اصلی تظاهرات علیه تغییرات اقلیمی است. او نشان میدهد كه راهحلهایی که نظام بازار برای مقابله با گرمایش زمین ارائه میکند (راهحلهایی مانند خرید و فروش حق انتشار کربن و پرداخت یارانه به سوختهای زیستی) موجب نابرابری بیشتر اقتصادی میشوند و در پیشگیری از تغییرات اقلیمی فاجعهبار ناتواناند. ادعای اصلی كتاب بررسی راهكارهای پایدارساختن عدالت اجتماعی و واگذاری مسئولیت اجتماعی به محیطزیستگرایی است. نویسنده در این اثر به ارائه راهحلهایی برای پایاندادن به گرمایش جهانی پرداخته و معتقد است اگر در زمان مناسب اقدامات لازم را انجام ندهیم، جهانی پر از پناهجو، قحطی، جنگ، درد و رنج در انتظار ماست. به نظر نویسنده، انسان امروز توانایی، دانش و فناوری حل معضل گرمایش زمین را دارد اما شرکتهای قدرتمند تولیدکننده کربن و دولتهای نولیبرال نمیخواهند دست به اقدامی عملی در این زمینه بزنند. پس باید تنها نیرویی را که میتواند در مقابل آنان بایستد، یعنی اکثریت مردم جهان، بسیج کرد تا به مقابله با سرمایهداری برخیزند؛ سرمایهداریای که سود خود را مقدم بر مصالح مردم و کره زمین میداند. در بخشی از کتاب نویسنده به برخی از مخاطرات طبیعی زیانبار حاصل از گرمایش جهانی اشاره میکند. او طوفان کاترینا و لوئیزیانا یا طوفانی که در سال 1970 در بنگلادش 300 هزار نفر را کشت یا خشکسالی 40 ساله ساحل آفریقا از اتیوپی تا مالی را نتیجه آسیبهایی میداند که انسان به چرخه طبیعی کره زمین وارد كرده است. به عقیده بسیاری از دانشمندان با افزایش آگاهیهای عمومی، کاهش استفاده از سوختهای فسیلی و مصرف بهینه انرژی، افزایش سطح فضای سبز و جلوگیری از تخریب جنگلها، بازیافت مواد و استفاده از انرژیهای جایگزین سوختهای فسیلی مانند توربینهای بادی، انرژی خورشیدی، امواج اقیانوس و گرمای درون زمین میتوان این پدیده و اثرات منفی آن بر زندگی بشر را کنترل کرد اما این تغییرات نیازمند تغییرات اساسی در ساختار اداره سیاسی و اقتصادی جهان است. گرمشدن کره زمین برخی از دیگر مشکلاتی را آشکار میکند که جهان امروز با آنها درگیر است. این پدیده نه فقط مفهوم دولت-ملت را در برابر مسئولیت جهانی، بلکه دیدگاه کوتاهمدت سیاسی رهبران کشورها را هم زیر سؤال میبرد. در پاسخ به این پرسش که برای جلوگیری از گرمشدن زمین چه کاری از دستمان برمیآید، باید بعضی از بنیادیترین قوانین جامعهمان را دگرگون کنیم تا بتوانیم رویکردی جهانیتر و بلندمدتتر در پیش بگیریم.
گرمایش جهانی نام پدیدهای است که منجر به افزایش میانگین دمای سطح زمین و اقیانوسها میشود. با وجود ادعای برخی از «انكاركنندگان»، امروز بهصورت علمی ثابت شده که گرمشدن کره زمین بزرگترین خطری است كه محیط زیست را تهدید میكند. گرمشدن زمین سبب تغییر الگوی بارش باران و برف، افزایش سطح آب دریاهای آزاد و كاهش سطح آب دریاچهها و تأثیرات عمیق بر گونههای مختلف گیاهان و حیوانات و سرانجام انسانها خواهد شد. طبق تحقیقات دانشمندان از زمان خشكسالیهای دو دهه گذشته حدود 45 كشور در معرض خشكسالی شدید قرار گرفتهاند. همچنین در 100 سال گذشته کره زمین بهطور غیرطبیعی حدود 74/0 درجه سلسیوس گرمتر شده است. گزارشها حاکی از آن است که ۱۰ مورد از گرمترین سالهای جهان تنها از سال ۱۹۹۰ تا سال ۲۰۰۷ به ثبت رسیده است که این میزان در ۱۵۰ سال گذشته بیسابقه بوده است. گرمشدن کره زمین، مهمترین مسئله علمی قرن بیستویکم است که ساختار اجتماع جهانی را به چالش میکشد. گرمشدن زمین تنها یک نگرانی علمی نیست و بر مسائل اقتصادی، جامعهشناسی، ژئوپلیتیکی و سیاستهای بومی تأثیر میگذارد. گرمشدن زمین، حاصل افزایش چشمگیر گازهای گلخانهای، ازجمله دیاکسیدکربن در اتمسفر است؛ گازهایی که نتیجه مصرف و سوختن سوختهای فسیلی و تخریب جنگلها هستند. نیروگاههای تولید برق، صنعت حملونقل، پالایشگاهها و بهطورکلی استفاده از سوختهای كربنی ازجمله زغال سنگ، نفت و گاز طبیعی بیشترین سهم را در تولید گازهای گلخانهای دارند. همچنین نابودی و آتشسوزی جنگلها و افزایش میزان دیاکسیدکربن در اتمسفر بهعنوان یکی از دلایل گرمشدن دمای زمین مطرح میشود. گرمایش زمین هم موجب تغییرات در شرایط زیست جانداران میشود و هم یخهای قطبی را ذوب میکند که علاوهبر تأثیر بر جانداران قطبها موجب بالاآمدن سطح آب اقیانوسها میشود. توفان، سیل، گرداب، امواج هوای گرم و دورههای طولانی خشکسالی، آشوبهای اجتماعی، جنگهای داخلی، موج مهاجرتهای اقلیمی، ازبینرفتن محصولات کشاورزی و... از نتایج مستقیم این پدیدهاند. كتاب «جهانی دیگر؛ با پایاندادن به گرمایش جهان» به سیاستهای حاکم و تأثیرگذار بر گرمایش جهانی و فجایع حاصل از آن میپردازد. نویسنده کتاب، جاناتان نیل، رماننویس، مورخ و از سازماندهندگان اصلی تظاهرات علیه تغییرات اقلیمی است. او نشان میدهد كه راهحلهایی که نظام بازار برای مقابله با گرمایش زمین ارائه میکند (راهحلهایی مانند خرید و فروش حق انتشار کربن و پرداخت یارانه به سوختهای زیستی) موجب نابرابری بیشتر اقتصادی میشوند و در پیشگیری از تغییرات اقلیمی فاجعهبار ناتواناند. ادعای اصلی كتاب بررسی راهكارهای پایدارساختن عدالت اجتماعی و واگذاری مسئولیت اجتماعی به محیطزیستگرایی است. نویسنده در این اثر به ارائه راهحلهایی برای پایاندادن به گرمایش جهانی پرداخته و معتقد است اگر در زمان مناسب اقدامات لازم را انجام ندهیم، جهانی پر از پناهجو، قحطی، جنگ، درد و رنج در انتظار ماست. به نظر نویسنده، انسان امروز توانایی، دانش و فناوری حل معضل گرمایش زمین را دارد اما شرکتهای قدرتمند تولیدکننده کربن و دولتهای نولیبرال نمیخواهند دست به اقدامی عملی در این زمینه بزنند. پس باید تنها نیرویی را که میتواند در مقابل آنان بایستد، یعنی اکثریت مردم جهان، بسیج کرد تا به مقابله با سرمایهداری برخیزند؛ سرمایهداریای که سود خود را مقدم بر مصالح مردم و کره زمین میداند. در بخشی از کتاب نویسنده به برخی از مخاطرات طبیعی زیانبار حاصل از گرمایش جهانی اشاره میکند. او طوفان کاترینا و لوئیزیانا یا طوفانی که در سال 1970 در بنگلادش 300 هزار نفر را کشت یا خشکسالی 40 ساله ساحل آفریقا از اتیوپی تا مالی را نتیجه آسیبهایی میداند که انسان به چرخه طبیعی کره زمین وارد كرده است. به عقیده بسیاری از دانشمندان با افزایش آگاهیهای عمومی، کاهش استفاده از سوختهای فسیلی و مصرف بهینه انرژی، افزایش سطح فضای سبز و جلوگیری از تخریب جنگلها، بازیافت مواد و استفاده از انرژیهای جایگزین سوختهای فسیلی مانند توربینهای بادی، انرژی خورشیدی، امواج اقیانوس و گرمای درون زمین میتوان این پدیده و اثرات منفی آن بر زندگی بشر را کنترل کرد اما این تغییرات نیازمند تغییرات اساسی در ساختار اداره سیاسی و اقتصادی جهان است. گرمشدن کره زمین برخی از دیگر مشکلاتی را آشکار میکند که جهان امروز با آنها درگیر است. این پدیده نه فقط مفهوم دولت-ملت را در برابر مسئولیت جهانی، بلکه دیدگاه کوتاهمدت سیاسی رهبران کشورها را هم زیر سؤال میبرد. در پاسخ به این پرسش که برای جلوگیری از گرمشدن زمین چه کاری از دستمان برمیآید، باید بعضی از بنیادیترین قوانین جامعهمان را دگرگون کنیم تا بتوانیم رویکردی جهانیتر و بلندمدتتر در پیش بگیریم.