وقتی هوش مصنوعی ستون فقرات اقتصاد جهانی شد و بحران انرژی و امنیت سایبری صحنه را شکل دادند
فناوری جهان در ۲۰۲۵؛ سالی که بازی را تغییر داد
با نزدیکشدن به پایان سال ۲۰۲۵، زمان آن رسیده که یک گام عقبتر بایستیم و به تیترهایی نگاه کنیم که نهفقط اخبار فناوری، بلکه جهتگیری اقتصاد، سیاست و حتی زندگی روزمره را شکل دادند. آنچه سال ۲۰۲۵ را از سالهای پیش متمایز کرد، وقوع یک «اتفاق بزرگ» یا معرفی یک محصول خاص نبود؛ بلکه اثر تجمعی مجموعهای از تغییرات همزمان بود که در کنار هم، نقش فناوری را بازتعریف کردند. در این سال، هوش مصنوعی، رباتیک، زیرساختهای انرژی و سیاستگذاری عمومی به گونهای به هم گره خوردند که دیگر نمیشد آنها را جدا از هم تحلیل کرد
به گزارش گروه رسانهای شرق،
شرق: با نزدیکشدن به پایان سال ۲۰۲۵، زمان آن رسیده که یک گام عقبتر بایستیم و به تیترهایی نگاه کنیم که نهفقط اخبار فناوری، بلکه جهتگیری اقتصاد، سیاست و حتی زندگی روزمره را شکل دادند. آنچه سال ۲۰۲۵ را از سالهای پیش متمایز کرد، وقوع یک «اتفاق بزرگ» یا معرفی یک محصول خاص نبود؛ بلکه اثر تجمعی مجموعهای از تغییرات همزمان بود که در کنار هم، نقش فناوری را بازتعریف کردند. در این سال، هوش مصنوعی، رباتیک، زیرساختهای انرژی و سیاستگذاری عمومی به گونهای به هم گره خوردند که دیگر نمیشد آنها را جدا از هم تحلیل کرد. فناوری از حاشیه تصمیمگیریها خارج شد و به متن قدرت اقتصادی و سیاسی راه یافت. پیامدهای آن، از بازار کار و امنیت ملی گرفته تا سیاست انرژی و مقررات اجتماعی، به طور مستقیم احساس شد. در ۲۰۲۵، هوش مصنوعی به طور قاطع از مرحله آزمایش و پایلوت عبور کرد. سامانههایی که تا همین اواخر در محیطهای تحقیقاتی یا پروژههای محدود سازمانی استفاده میشدند، حالا در قلب فعالیتهای روزمره جای گرفتند: در اتاقهای خبر، خطوط تولید صنعتی، نظام سلامت، آموزش و حتی ساختارهای حکمرانی. این گذار، صرفا افزایش استفاده نبود؛ نشانهای بود از تغییر جایگاه فناوری، از «ابزار کمکی» به «زیرساخت». همزمان، پیشرفت در رباتیک و سامانههای خودران، خودکارسازی را از سطح نرمافزار فراتر برد. پرسشهایی که تا چندی پیش نظری به نظر میرسیدند (درباره آینده کار، میزان کنترل انسانی بر سامانههای هوشمند و مرز مسئولیت) در سال ۲۰۲۵ به موضوعاتی مهم و عملی تبدیل شدند.
تیترهایی که بیشترین توجه را جلب کردند، بازتاب همین جابهجایی بودند: از جاافتادن ChatGPT و ابزارهای مشابه در جریانهای کاری روزمره گرفته تا تجربه کوتاه اما پرحاشیه ایلان ماسک در دل ساختار دولت آمریکا؛ از ظهور استارتآپهای چینی هوش مصنوعی که مفروضات دیرپای برتری تکنولوژیک ایالات متحده را به چالش کشیدند، تا گسترش شتابان مراکز داده که نشان داد پیشرفت دیجیتال بیش از هر زمان دیگری به محدودیتهای فیزیکی وابسته است. اگر این تحولات را در کنار هم قرار دهیم، تصویر یک نقطه عطف آشکار میشود: در سال ۲۰۲۵، فناوری دیگر صرفا چیزی نبود که «استفاده» شود؛ بلکه به نیرویی تبدیل شد که نتایج اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را شکل میدهد.
سایت techstartups بر پایه پوششهای برجسته و الگوهای مشارکت در رسانههای بزرگ جهانی مهمترین تیترهای فناوری سال ۲۰۲۵ را مرور کرده؛ تیترهایی که در کنار هم، روایت سالی را میسازند که در آن ریسک و پیامدهای پیشرفت فناوری دیگر قابل نادیدهگرفتن نبود و جهت حرکت آن، به اندازه سرعتش اهمیت یافت.
هوش مصنوعی؛ از قابلیت نرمافزاری تا زیرساخت اقتصادی
در سال ۲۰۲۵، هوش مصنوعی دیگر یک ویژگی افزوده یا مزیت رقابتی لوکس نبود. این فناوری به لایهای زیرساختی بدل شد؛ چیزی که شرکتها و دولتها به طور فزاینده همانند برق، محاسبات ابری یا زنجیره تأمین با آن برخورد کردند. پیشرفتهای مهم در حوزه استدلال و سامانههای چندمدالی، پذیرش هوش مصنوعی را در مشاغل دانشبنیان و جریانهای کاری صنعتی بهشدت تسریع کرد. آزمایشگاههای پیشرو با انتشارهای پیاپی، مرزهای «وضعیت هنر» را آنقدر سریع جابهجا کردند که این اصطلاح عملا عمر کوتاهی پیدا کرد. هر عرضه جدید، انتظارات را از آنچه هوش مصنوعی میتواند انجام دهد، بازتنظیم میکرد؛ از برنامهریزیهای پیچیده و تحلیلهای علمی گرفته تا تولید محتوا، کدنویسی و تصمیمسازی سازمانی. این تحول، رقابت جهانی را نیز وارد مرحله تازهای کرد. رویکرد متنباز و ادعاهای کارایی استارتآپ چینی DeepSeek، گفتوگو را از این پرسش کلاسیک که «چه کسی بهترین مدل را دارد» فراتر برد و به این سؤال رساند که «چه کسی میتواند توانایی قابل مقایسه را با هزینهای بهمراتب کمتر ارائه دهد». همین تغییر زاویه، DeepSeek را به یکی از نقاط مرجع تکرارشونده در روایتهای پایان سال تبدیل کرد؛ بهویژه در بحثهایی درباره اینکه آیا شکاف برتری آمریکا در هوش مصنوعی در حال باریکشدن است یا نه. اما شاید مهمترین محدودیت سال ۲۰۲۵ نه در سطح الگوریتمها، بلکه در جهان فیزیکی خود را نشان داد. آژانس بینالمللی انرژی پیشبینی کرد مصرف برق مراکز داده جهانی تا سال ۲۰۳۰ بیش از دو برابر شود و به حدود ۹۴۵ تراواتساعت برسد؛ رشدی که هوش مصنوعی بهعنوان محرک اصلی آن معرفی شد. در نیمه دوم سال، رسانهها بیشازپیش به مراکز داده بهعنوان بارهای مصرفی عظیمی پرداختند که میتوانند برنامهریزی شبکه برق، قیمتگذاری انرژی و سیاستهای محلی را دگرگون کنند.
گزارشهایی منتشر شد مبنی بر اینکه نیروگاههای قدیمی «پیک» که قرار بود بازنشسته شوند، به دلیل افزایش تقاضا در مدار نگه داشته شدهاند. این واقعیت، تصویری روشن از پیوند ناگسستنی پیشرفت دیجیتال و محدودیتهای زیرساختی ارائه داد.
چرا مهم بود؟ بزرگترین داستان هوش مصنوعی در ۲۰۲۵ نه معرفی یک مدل خاص، بلکه رسیدن به این درک جمعی بود که پیشرفت این فناوری به همان اندازه که به نوآوری نرمافزاری وابسته است، به سرمایه، تراشه، انرژی و مقررات نیز گره خورده است.
ایلان ماسک در دولت؛ آزمایش برخورد سیلیکونولی با حکمرانی
اوایل سال ۲۰۲۵، اعلام تأسیس «وزارت بهرهوری دولت» یا DOGE یکی از عجیبترین و بحثبرانگیزترین تقاطعهای فرهنگ سیلیکونولی و حکمرانی ایالات متحده را رقم زد. این نهاد که با هدف واردکردن انضباط و منطق بخش خصوصی به دولت فدرال معرفی شد، مأمور کاهش هدررفت، سادهسازی تدارکات و نوسازی سامانههای دولتی بود. از همان ابتدا، حضور و نفوذ ایلان ماسک توجه رسانهها و افکار عمومی را جلب کرد. گامهای اولیه DOGE بیش از آنکه محتاطانه باشند، تهاجمی بودند: توقف استخدام در برخی سازمانها، کاهش یا تعلیق برنامهها و بازبینی سختگیرانه پیمانکاران، فضایی شبیه بازسازیهای شرکتی ایجاد کرد. حامیان این رویکرد استدلال میکردند که DOGE بالاخره فشاری واقعی بر سیستمی وارد کرده که سالها از محرکهای کارایی مصون مانده بود. اما منتقدان هشدار میدادند که این منطق، محدودیتهای قانونی، سیاسی و اجتماعی دولت را نادیده میگیرد. با گذشت زمان، این محدودیتها پررنگتر شدند. اگرچه DOGE توانست کاهشهای قابل اندازهگیری در برخی هزینههای اختیاری ایجاد کند، اما در تأثیرگذاری بر محرکهای اصلی هزینههای فدرال -ازجمله مزایا و پرداختهای بهره- با مشکل مواجه شد. ادعاهای عمومی درباره میزان صرفهجویی بارها زیر سؤال رفت و فاصله میان وعدههای بزرگ و واقعیتهای ساختاری آشکارتر شد. تا اواخر سال، ماسک از نقش دولتی خود کنار کشید و DOGE به ساختاری بوروکراتیکتر و متعارفتر بازگشت. خود ماسک نیز اذعان کرد که این تجربه تنها «تا حدی موفق» بوده است.
چرا مهم بود؟ DOGE به یک آزمایش زنده تبدیل شد برای پاسخ به این پرسش که آیا منطق سرعتمحور و «اول حرکت کن، بعد اصلاح کن» سیلیکونولی میتواند به نهادهای عمومی ترجمه شود یا نه. پاسخ ۲۰۲۵ محتاطانه بود: نفوذ ممکن است، اما بازآفرینی دولت به سبک استارتآپی، به این سادگی نیست.
DeepSeek؛ شوک چینی به رقابت جهانی هوش مصنوعی
در میان همه تحولات سال، ظهور DeepSeek یکی از شوکآورترین آنها بود. این استارتآپ چینی با انتشار مدلهای متنباز که بسیاری از ناظران آنها را همتراز یا حتی در مواردی برتر از مدلهای آمریکایی دانستند، توجهی فراتر از اندازه جلب کرد. CNBC در گزارشی نوشت که یک آزمایشگاه نسبتا ناشناخته چینی، با مدلهایی ارزانتر و ساختهشده با تراشههای کمقدرتتر، هراس را در سیلیکونولی برانگیخته است. اهمیت این موضوع صرفا در عملکرد فنی نبود؛ بلکه در این پیام نهفته بود که توانایی پیشرفته میتواند سریعتر و ارزانتر از آنچه بازار انتظار داشت، توزیع شود. این تحول بحثی عمیقتر را دامن زد: آیا برتری ایالات متحده در هوش مصنوعی از نظر ساختاری پایدار است، یا با گسترش متنباز و بهینهسازی جهانی، سریعتر از انتظار فرسایش مییابد؟ این پرسش همزمان با تشدید تنشهای ژئوپلیتیکی بر سر تراشهها، کنترلهای صادرات و سیاست صنعتی مطرح شد.
چرا مهم بود؟ DeepSeek صرفا یک بازیگر جدید نبود؛ بلکه نمادی از واقعیتی عمیقتر شد: رهبری در هوش مصنوعی دیگر فقط رقابت شرکتها نیست، بلکه آزمونی برای ظرفیت ملی، زنجیره تأمین و سیاستگذاری است.
بحران برق؛ جایی که هوش مصنوعی به محدودیت رسید
تا نیمه ۲۰۲۵، یک واقعیت بهوضوح خود را نشان داد: گلوگاه اصلی هوش مصنوعی دیگر داده یا معماری مدل نیست، بلکه برق است. رشد انفجاری مراکز داده، انرژی را به محدودیتی استراتژیک برای شرکتهای فناوری، دولتها و خدمات عمومی تبدیل کرد. فایننشالتایمز هشدار داد که سرمایهگذاریهای میلیاردی در مراکز داده با مانعی جدی روبهرو است: دسترسی به برق پایدار. در آمریکا و بخشهایی از اروپا، تقاضای ناشی از هوش مصنوعی برنامهریزی شبکه برق را به هم ریخت. برخی شرکتهای برق درخواستهایی گزارش کردند که معادل مصرف شهرهای متوسط بود. در واکنش، بازنشستگی نیروگاههای قدیمی به تعویق افتاد و حتی برخی تأسیسات سوخت فسیلی دوباره به مدار بازگشتند. همزمان، افزایش هزینه برق برای خانوارها و کسبوکارهای کوچک، نظارت سیاسی را تشدید کرد و این پرسش را پیش کشید که در نهایت چه کسی هزینه گسترش هوش مصنوعی را میپردازد. این بحران، بحثهای قدیمی را دوباره زنده کرد. انرژی هستهای بهعنوان راهحلی بلندمدت برای تأمین توان پایه بدون کربن به مرکز گفتوگو بازگشت و گاز طبیعی بهعنوان «ضرورت گذار» مطرح شد، نه عقبنشینی از اهداف اقلیمی. در سطح بینالمللی نیز، کشورهایی با ظرفیت انرژی مازاد، خود را بهعنوان قطبهای آینده هوش مصنوعی معرفی کردند، درحالیکه دیگران به دلیل گلوگاههای زیرساختی در معرض عقبماندن قرار گرفتند.
چرا مهم بود؟ بحران توان نشان داد دستاوردهای نرمافزاری اکنون به زیرساختهای فیزیکی وابستهاند و انرژی به عامل تعیینکننده اینکه هوش مصنوعی کجا و با چه سرعتی مقیاسپذیر میشود، تبدیل شده است.
مقررات سختتر؛ از استرالیا تا جهان
در اواخر سال، استرالیا یکی از قاطعانهترین مقررات فناوری سال را تصویب کرد: ممنوعیت دسترسی کودکان زیر ۱۶ سال به شبکههای اجتماعی. برخلاف رویکردهای قبلی که بر رضایت والدین یا خودتنظیمی پلتفرمها تکیه داشتند، این قانون مسئولیت قانونی مستقیم را بر دوش شرکتها گذاشت و با جریمههای واقعی همراه شد. اجرای قانون، تغییرات فوری در پلتفرمها ایجاد کرد: تقویت سیستمهای تأیید سن، حذف حسابهای زیرِ سن و گزارشدهی به نهادهای ناظر. درحالیکه نگرانیهایی درباره حریم خصوصی و نظارت مطرح شد، سیاستگذاران در اروپا، آسیا و آمریکای شمالی با دقت این تجربه را دنبال کردند.
چرا مهم بود؟ استرالیا نشان داد دولتها آمادهاند از دستورالعملهای نرم عبور کرده و به مداخله ساختاری برسند؛ تغییری که میتواند الگوی جهانی تنظیم پلتفرمها را دگرگون کند.
امنیت سایبری؛ شکستهایی شبیه فروپاشی زیرساخت
در ۲۰۲۵، نفوذها، حملات باجافزاری و قطعیهای گسترده نشان دادند سامانههای دیجیتال تا چه اندازه به هم وابستهاند. گزارش CrowdStrike از افزایش ۱۵۰ درصدی فعالیت تهدید مرتبط با چین، رشد ۴۴۲ درصدی ویشینگ صوتی و کاهش زمان نفوذ به ۵۱ ثانیه، تصویری نگرانکننده ارائه داد. هزینه این حوادث فقط مالی نبود؛ آسیب به اعتبار، توقف عملیات و نظارت مقرراتی، امنیت سایبری را به موضوعی در سطح هیئتمدیرهها تبدیل کرد.
چرا مهم بود؟ امنیت سایبری در ۲۰۲۵ دیگر یک مسئله فنی نبود؛ بلکه به یک الزام زیرساختی بدل شد؛ مشابه برق، آب و حملونقل.
فناوری و قدرت؛ بازچینی سیاسی در پایان سال
تا پایان ۲۰۲۵، رابطه سیلیکونولی و دولت آمریکا دگرگون شده بود. بسیاری از رهبران فناوری آشکارا با دولت ترامپ همسو شدند و در سیاستگذاری نقش گرفتند. این همگرایی، چارچوب بحثهای فناوری را از کاهش خطر به سمت سرعت، مزیت ملی و رقابت جهانی سوق داد.
چرا مهم بود؟ شرکتهای فناوری دیگر بازیگران حاشیهای نبودند؛ بلکه به بخشی از معادله قدرت سیاسی تبدیل شدند و مرز میان نوآوری، مقررات و سیاست باریکتر شد.
۲۰۲۵ چه چیزی را آشکار کرد؟
تیترهای فناوری سال ۲۰۲۵ نشان دادند که صنعت وارد مرحلهای تازه شده است؛ مرحلهای که در آن نوآوری همچنان سریع است، اما دیگر بدون برخورد با محدودیتهای انرژی، سیاست، مقررات و اعتماد عمومی پیش نمیرود. موفقیت در سالهای آینده، به همان اندازه که به نبوغ فنی وابسته است، به توان پیمایش این محدودیتها نیز بستگی دارد. ۲۰۲۵ احتمالا بهعنوان سالی ثبت خواهد شد که «بازی» را تغییر داد؛ سالی که فناوری دیگر جدا از انرژی، ژئوپلیتیک و سیاست عمومی قابل فهم نبود و پیامدهای مقیاسپذیری به مسئلهای مرکزی تبدیل شد. این تیترها، نهفقط مرور یک سال، بلکه نقشهای از فشارهایی هستند که آینده را شکل خواهند داد.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.