اولین روایت سیال ذهن
در میان آثار داستایفسکی، داستان «نازنین» اگرچه اغلب جزء شاهکارهای او دستهبندی نشده، اما اثری قابل توجه است که از چند حیث همواره مورد توجه منتقدان و خوانندگان بوده است. این اثر مربوط به دورهای از نویسندگی داستایفسکی است که او دیگر سبک خود را در نویسندگی پیدا کرده بود و نویسندهای مشهور به شمار میرفت.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
شرق: در میان آثار داستایفسکی، داستان «نازنین» اگرچه اغلب جزء شاهکارهای او دستهبندی نشده، اما اثری قابل توجه است که از چند حیث همواره مورد توجه منتقدان و خوانندگان بوده است. این اثر مربوط به دورهای از نویسندگی داستایفسکی است که او دیگر سبک خود را در نویسندگی پیدا کرده بود و نویسندهای مشهور به شمار میرفت. داستایفسکی «نازنین» را در ۴۵سالگی نوشت؛ یعنی زمانی که دیگر نویسندهای حرفهای به شمار میرفت. پیش از انتشار نازنین، داستایفسکی چند اثر مشهورش نظیر «جنایت و مکافات»، «ابله»، «قمارباز»، «شیاطین» و «تحقیرشدگان» را نوشته بود.
ما در این اثر با روایتی از سرگذشت دختری روبهرو هستیم که علیرغم ظاهر شاد و پرنشاط خود، بنا بر دلایل نامعلومی دست به خودکشی زده و اکنون، پس از مرگش، همسر او به بازخوانی و بازگویی رخدادهای زندگی وی میپردازد. رمان «نازنین» داستایفسکی از یک خبر واقعی الهام گرفته است. نویسنده خبر خودکشی زن جوان خیاطی را در روزنامه میخواند و این اتفاق جرقهای میشود برای خلق داستانی با تمرکز بر عذاب وجدان، اضطراب و کشمکش روانی. در این رمان کوچکترین جزئیات، بار روانی عمیقی دارند و خواننده را در فضایی تراژیک فرومیبرند. داستایفسکی در مقدمه ابتدای کتاب توضیح میدهد: «عنوان یک داستان خیالی به آن دادهام، اما خودم فکر میکنم کاملا واقعی است. از طرفی تخیل هم جدا در داستانم وجود دارد».
یکی از ویژگیهای مهم داستان «نازنین»، شیوه روایت این اثر است. داستایفسکی دههها پیش از آنکه مارسل پروست و جیمز جویس و دیگر نویسندگان مدرن شیوههای بدیع روایت را به کار گیرند، در رمان «نازنین» قواعد منطقی نوشتار ادبی را شکسته و سعی کرده سیل افکار و تصاویر را به صورت تداعی مستقیم در متن جاری کند. ازاینرو، «نازنین» را میتوان اولین روایت سیال ذهن به شمار آورد.
از دیگر ویژگیهای قابل توجه که کتاب «نازنین» را بدل به اثری متمایز میکند، این است که دو قهرمان اصلی این داستان نامی ندارند و حتی عنوان داستان نیز صفتی است که قهرمان مرد به قهرمان زن داده است: «نازنین». مترجم فارسی کتاب نازنین با اشاره به این ویژگی اثر نوشته که به نظر میرسد داستایفسکی با نام ندادن به قهرمانانش میخواهد بگوید این یک داستان ویژه نیست که برای افرادی با هویت و اسامی مشخص رخ داده باشد، بلکه ماجرایی است که نظیر و همتایش بسیار است. علت دیگر بینامگذاشتن شخصیتها میتواند این باشد که توجه خواننده را به ویژگی سمبولیک و گویایی نامهای اشخاص فرعی داستان جلب کند.
در بخشی از این داستان میخوانیم: «آقایان، من بههیچوجه نویسنده نیستم و خودتان هم میدانید، پس بگذارید ماجرا را همانطوری تعریف کنم که خودم درک کردهام. البته تمام ترس و وحشتم هم دقیقا از همین است؛ اینکه همه چیز را میفهمم! اگر میخواهید بدانید، یعنی اگر بخواهم از اول اولش بگویم، او یک روز آمد پیش من که چیزی گرو بگذارد تا بتواند پول یک آگهی در روزنامه صدا را بدهد. یک آگهی دراینباره که مثلا او بهعنوان معلم سرخانه آماده به کار است، هم میتواند در سفر همراه باشد و هم در خانه درس بدهد و غیره و غیره».
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.