|

مستندی از سه بحران بنیادین تهران

حق شهروند و مرگ تدریجی شهر

من در شهری زندگی می‌کنم که هر روز آبش کمتر، خاکش بی‌رمق‌تر و هوایش سنگین‌تر می‌شود. رتهران امروز گرفتار سه بحران درهم‌تنیده است: آب، خاک و هوا. این بحران‌ها قلب زیست‌پذیری شهر را نشانه گرفته‌اند و آرام‌آرام آن را از درون تهی می‌کنند. من به‌‌عنوان کسی که هر روز در این شهر زندگی می‌کنم، حق دارم بپرسم چرا زندگی ما این‌قدر آسیب‌پذیر شده است؟

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

 

 

ملیحه  مقصودی-دکترای شهرسازی:  من در شهری زندگی می‌کنم که هر روز آبش کمتر، خاکش بی‌رمق‌تر و هوایش سنگین‌تر می‌شود. تهران امروز گرفتار سه بحران درهم‌تنیده است: آب، خاک و هوا. این بحران‌ها قلب زیست‌پذیری شهر را نشانه گرفته‌اند و آرام‌آرام آن را از درون تهی می‌کنند. من به‌‌عنوان کسی که هر روز در این شهر زندگی می‌کنم، حق دارم بپرسم چرا زندگی ما این‌قدر آسیب‌پذیر شده است؟

فرونشست دیگر یک هشدار نظری نیست؛ واقعیتی است که مناطق مختلف تهران را نشانه گرفته است. برداشت بی‌رویه از سفره‌های آب زیرزمینی، ساخت‌وسازهای بی‌ضابطه روی خاک ناپایدار و نابودی لایه‌های تغذیه‌کننده آب‌های زیرزمینی سبب شده زمین آرام‌آرام نشست کند. فرونشست فقط یک پدیده زمین‌شناختی نیست، کاهش ایمنی ساختمان‌ها، ترک‌خوردن معابر و فرسایش زیرساخت‌ها را به دنبال دارد. من به‌‌عنوان یک شهروند حق دارم از شهرداری، شورای شهر، پلیس ساختمان و کمیسیون ماده ۱۰۰ بپرسم چرا ساختمان‌ها ایمن نیستند و زیرساخت‌ها در معرض خطر قرار دارند؟

تهران سال‌هاست بیش از ظرفیت خود آب مصرف می‌کند. برداشت بی‌رویه از چاه‌های عمیق، انتقال آب از استان‌های دیگر، مصرف پرمصرف باغات خصوصی و فرسودگی شبکه آب باعث شده آب‌های زیرزمینی ما در آستانه نابودی باشند. وقتی آبخوان می‌میرد، خاک فرو‌می‌نشیند و فرونشست شدت می‌گیرد. بحران آب فقط کمبود آب نیست؛ زنجیره‌ای است که از سفره‌های زیرزمینی شروع و تا فروپاشی کیفیت زندگی ادامه دارد. من حق دارم از شرکت آب و فاضلاب، وزارت نیرو و مدیریت شهری بپرسم که چرا زودتر اقدام نکردید؟ چه برنامه‌ای برای نجات این منابع دارند؟ و چرا شهر روی منابعی ساخته شده که توان ندارند؟

هوای تهران گاهی تبدیل می‌شود به اتاقی بدون پنجره. ذرات معلق، ازون، خودروهای فرسوده و صنایع قدیمی، نفس میلیون‌ها شهروند را در حصار گرفته‌اند. آلودگی هوا فقط مسئله سلامت نیست، بلکه نشانه‌ای از ضعف حکمرانی شهری در مدیریت یک سیستم پیچیده است. من حق دارم از سازمان محیط‌ زیست، وزارت راه و شهرسازی و دستگاه‌های نظارتی بپرسم چرا سال‌هاست کیفیت هوا بهتر نشده و چرا حمل‌ونقل عمومی تقویت نمی‌شود؟ چرا سلامت ما قربانی بی‌عملی مدیران است؟

بخش زیادی از توسعه تهران روی آب‌های زیرزمینی آسیب‌دیده انجام شده است. برج‌ها و مجتمع‌های سنگین روی زمین‌های خسته ساخته شده‌اند و این روند یکی از مهم‌ترین دلایل فرونشست است. من حق دارم بپرسم چه کسی مجوز این فشار بر زمین را داده و چه نهادی پاسخ‌گوست؟ استانداری، فرمانداری، دستگاه قضائی و سایر نهادهای ناظر باید مسئولیت این تصمیم‌ها را روشن کنند.

باغات شمیران و کن، اراضی کشاورزی جنوب و حریم طبیعی شهر تهران روزگاری تنفس‌گاه شهر بودند، اما امروز بخش زیادی از آنها نابود شده است. با نابودی این فضاها هوا کمتر تصفیه می‌شود، آب کمتر در خاک نفوذ می‌کند، سفره‌های زیرزمینی تغذیه نمی‌شوند و خاک بیشتر تخریب می‌شود. من حق دارم بپرسم چرا حافظه طبیعی و سپر دفاعی شهر به‌راحتی حذف شد و چرا هیچ‌یک از نهادهای مسئول نتوانست جلوی این نابودی را بگیرد؟

من حقم را از نهادهای مسئول می‌خواهم: شهرداری و شورای شهر، وزارت نیرو، سازمان محیط‌ زیست و دستگاه‌های نظارتی. اما مهم‌تر از همه، حقم را از خودم می‌گیرم؛ حق پرسیدن، حق اعتراض مدنی، حق توضیح‌خواستن.

 تهران شهری است که به‌شدت تشنه است، زمینش تکان می‌خورد و هوایش سنگین است. هر روز که می‌گذرد، بحران‌ها عمیق‌تر می‌شوند و زندگی ما در معرض خطر بیشتری قرار می‌گیرد. من نمی‌توانم و نمی‌خواهم سکوت کنم؛ نمی‌توانم بپذیرم که فرونشست، کم‌آبی و آلودگی هوا به یک واقعیت عادی تبدیل شوند. حق من و همه شهروندان این است که شهرمان زنده بماند، نفس بکشد و خاک و آب و هوایش دوباره ما را پشتیبانی کنند. این حق، مطالبه‌ای است که نمی‌توان نادیده گرفت و سکوت در برابر آن، خیانت به شهری است که خانه‌ ماست.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.