توهم مرجعیت علمی
از تبلیغات پرهیاهو تا واقعیتهای خفته
مدتی است مقوله «مرجعیت علمی» با تکیه بر شاخصهای علمسنجی، در کشورهای در حال توسعه ازجمله ایران، مورد توجه واقع شده است، اما در پارهای موارد، برداشتی ناقص و سطحی از این سنجهها رواج یافته که به تدوین ردهبندیهای سؤالبرانگیزی ازجمله تعیین «یک یا دو درصد دانشمندان پراستناد» انجامیده است. هرچند در میان این افراد، نام بعضی از دانشمندان کیفیکار نیز به چشم میخورد، اما شمار درخور توجهی از ایشان حتی در عرصه ملی، به عنوان چهرهای مرجع و صاحبنظر شناخته نمیشوند.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
محمد صال مصلحیان- استاد دانشگاه فردوسی مشهد، عضو فرهنگستان علوم ایران و TWAS: مدتی است مقوله «مرجعیت علمی» با تکیه بر شاخصهای علمسنجی، در کشورهای در حال توسعه ازجمله ایران، مورد توجه واقع شده است، اما در پارهای موارد، برداشتی ناقص و سطحی از این سنجهها رواج یافته که به تدوین ردهبندیهای سؤالبرانگیزی ازجمله تعیین «یک یا دو درصد دانشمندان پراستناد» انجامیده است. هرچند در میان این افراد، نام بعضی از دانشمندان کیفیکار نیز به چشم میخورد، اما شمار درخور توجهی از ایشان حتی در عرصه ملی، به عنوان چهرهای مرجع و صاحبنظر شناخته نمیشوند.
در مقالات [3-1] تحلیل عمیقی از استفاده نادرست از شاخصهای کمی مبتنی بر تعداد استنادات به عمل آمده است. در آنجا بر این نکته تأکید شده که در حاشیه علم، حوزههایی وجود دارد که به سبب سهولت موضوع و روشها، گروهی از پژوهشگران کشورهای کمترتوسعهیافته یا در حال توسعه، به صورت فردی یا در حلقههای خودساخته، به تولید انبوه مقالات کممایه (عمدتا در مجلات سیاه یا غارتگر) و توسعه موضوعات تصنعی (شبهعلم) روی آوردهاند. اینان درحالیکه از مزایایی همچون دریافت گرنت و ارتقای مرتبه علمی برخوردار میشوند، با ارجاعات مکرر و درونحلقهای، توهم مشارکت در عرصههای اصیل دانش را در سر میپرورانند، غافل از آنکه دور از جریان اصلی علمی حرکت میکنند. این بهمثابه آن است که کسی تیری در تاریکی از چله کمان رها کند تا بر دیواری بنشیند، آنگاه پیرامونش دایرهای کشد و بانگ برآورد که به هدف زدهام.
این توهم ناشی از جامعه علمی بسته، تعاملات علمی محدود بینالمللی با کشورهای توسعهیافته و در نتیجه، ناآشنایی با بستر فرهنگی و روند توسعه علم و فناوری در آنهاست.
این کمیگرایی، تأثیری نامیمون بر اکوسیستم علم و فناوری گذاشته و با دلسردکردن آنان که دغدغه پژوهش کیفی را پی میگیرند، به جهتدهی نابسامان و گاه غیراخلاقی فعالیتهای اعضای هیئتعلمی دانشگاهها و مؤسسات پژوهشی انجامیده و فضایی شبیه به یک مسابقه پوچ برای انتشار مقاله و جلب استناد پدید آورده است.
با این همه، نباید از خاطر برد که استناد و ارجاع به آثار علمی، بهمثابه پلی برای ارتباط علمی و ساختار یکپارچه دانش، از اهمیت بنیادین برخوردار است و این سخنان هرگز نباید به ابزاری در دست افراد تنآسای یا تهی از دانش بدل شود تا به بهانه نقد کمیگرایی، تلاشگران راستین علم را که چهبسا پرکار نیز هستند، سرکوب کنند و کار مهم آنان را کوچک شمارند.
آنان که تجربه و شناخت در سطح بینالمللی دارند، میدانند که در کشورهای توسعهیافته، سنجههای کمّی اقبال چندانی ندارد و محک اصلی ارزیابی، بر کیفیت آثار و دستاوردهای علمی استوار است؛ ارزیابیای که عمدتا به دست اندیشمندان برجسته و متخصص از گوشه و کنار گیتی و با تکیه بر خرد جمعی صورت میپذیرد. هرچند این شیوه نیز مصون از آفات تعصب و حبوبغضهای انسانی نیست، اما بهکارگیری سازوکارهای دقیق و تشکیل هیئتهای داوری متشکل از صاحبنظران شناختهشده، در چارچوب استانداردهای سختگیرانه آکادمیک، تا حد زیادی از این آسیبهای احتمالی میکاهد.
از اینرو میتوان دریافت که چگونه در دانشگاهها و نهادهای علمی پیشرو، مبنای اعطای جوایز، تخصیص گرنتهای پژوهشی، گزینش پژوهشگران برتر و امثال آن، نه صرفا بر کمیتها، بلکه بر ارزیابیهای کیفی، با التزام به رعایت اخلاق حرفهای و شایستهسالاری استوار شده است.
تبیین مرجعیت علمی
مرجعیت علمی به جایگاه برجستهای گفته میشود که یک فرد با تولید دانش اصیل و تأثیرگذار بر جریانهای علمی یا توسعه فناوریهای پیشرفته به دست میآورد و در سطح ملی و بینالمللی، متخصصان طراز اول بهطور مستمر به آثار او مراجعه میکنند.
اهم شاخصهای ارزیابی مرجعیت علمی
کیفیت انتشارات: انتشار مستمر و تأثیرگذار مقالات پژوهشی اصیل در مجلات تخصصی برجسته رشته یا گرایش. همچنین، انتشار کتاب توسط ناشران طراز اول در سطح ملی یا بینالمللی برای علوم انسانی و اجتماعی.
تأثیر استنادات کیفی: دریافت استنادات (متناسب با رشته یا گرایش) از سوی متخصصان مشهور بینالمللی در مجلات فاخر (برای علوم انسانی و اجتماعی: ملی یا بینالمللی).
اشتهار و اعتبار علمی: داشتن شهرت و اعتبار علمی در میان جامعه متخصصان در سطح بینالمللی (برای علوم انسانی و اجتماعی: در سطح ملی یا بینالمللی).
نوآوری و خلق مالکیت فکری: ثبت اختراعات بینالمللی معتبر که قابلیت تجاریسازی یا بهرهبرداری صنعتی را داشته باشند.
اثربخشی ملموس و گسترده: داشتن نقش مستقیم، نوآورانه، پایدار و تأثیرگذار در پیشبرد مرزهای دانش، توسعه فناوری، حل چالشها در علوم انسانی و تولید آثار فرهنگی ماندگار در سطح ملی یا بینالمللی.
مراجع:
1.M.S. Moslehian, Top mathematicians of the world!, European Mathematical Society Newsletter, 94 (2014), 32-33.
2. M.S. Moslehian, Impact factor, an inadequate yardstick. European Mathematical Society
Magazine, 120 (2021), 40-42.
3. M.S. Moslehian and A. Peralta, Predatory Journals Pose a Threat to the Dissemination of
Science, Notices of American Mathematical Society 71 (2024), no. 9, 1177-1179.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.