آرایش چندجبههای واشنگتن و استقرار سوخترسانها در منطقه
3 جبهه در یک قاب
آسمان شلوغ اقیانوس اطلس در 30 سپتامبر، نخستین نشانهای بود که تحلیلگران و ناظران نظامی را به تکاپو انداخت.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
شرق: آسمان شلوغ اقیانوس اطلس در 30 سپتامبر، نخستین نشانهای بود که تحلیلگران و ناظران نظامی را به تکاپو انداخت. ردیابهای پروازهای غیرنظامی و گزارشهای اوپنسورس نشان دادند دستکم ۱۲ فروند هواپیمای KC-135R/T به همراه یک KC-46A پگاسوس مسیر بریتانیا را طی کردند و پس از توقفهای موقت در پایگاههای میلدهال و پرستویک، به سمت پایگاه العدید قطر حرکت کردند. این جابهجایی گسترده، یکی از بزرگترین حرکتهای ناوگان سوخترسان در ماههای اخیر بود؛ حرکتی که همزمانی آن با نشست محرمانه بیش از ۳۰۰ ژنرال و دریادار در کوانتیکو و دیدار دونالد ترامپ با بنیامین نتانیاهو، فرضیه آمادهسازی برای عملیاتی بزرگ را تقویت میکند.
این تحرکات در شرایطی رخ داد که نیروی هوایی آمریکا در چند روز اخیر بیش از ۳۰ تانکر سوخترسان را روانه خاورمیانه کرده است. این رقم که شامل مدلهای KC-135 قدیمیتر و KC-46 جدیدتر میشود، بهتنهایی نشان میدهد هدف صرفا جابهجایی معمولی یا تمرین ساده نیست. برای مقایسه، نیروی هوایی آمریکا در حال حاضر بیش از ۳۹۰ فروند KC-135 فعال و ۸۹ فروند KC-46 در اختیار دارد؛ بنابراین اعزام همزمان بیش از ۳۰ فروند، یکدهم ناوگان سوخترسان فعال این کشور را شامل میشود. همین مقیاس، اهمیت موضوع را دوچندان میکند.
ستونفقرات عملیات دوربرد
KC-135 از اواخر دهه ۱۹۵۰ تاکنون ستون اصلی توانمندی پروازهای دوربرد آمریکا بوده است. این هواپیما که نخست برای پشتیبانی از بمبافکنهای استراتژیک دوران جنگ سرد طراحی شد، در طول دههها ارتقاهای متعددی در موتور، آویونیک و سامانههای ارتباطی دریافت کرده است. هنوز هم تقریبا همه جنگندههای نسل چهارم و پنجم آمریکا ازجمله F-15، F-16، F-22 و حتی F-35 برای مداومت پرواز در مأموریتهای طولانی
به KC-135 وابستهاند. در کنار آن، KC-46 با فناوریهای تازه دفاعی و اپتیکی، بهتدریج در حال ورود به میدان است؛ اما سهم عملیاتی آن هنوز کمتر از KC-135 است. اینکه هر دو مدل بهطور همزمان در این جابهجایی به قطر اعزام شدند، نشانهای از آمادگی مقیاسپذیر فراتر از رزمایشهای
معمول است.
طبق دادههای اوپنسورس، پروازهایی با شمارههای بدنه مشخص همچون 61-0314 و 58-0042 به سمت قطر منحرف شدند. دستکم چهار فروند از هواپیماها که ابتدا به بریتانیا رسیده بودند، در نهایت راهی العدید شدند. این پایگاه در دوحه، مقر اصلی فرماندهی مرکزی آمریکا در منطقه بوده و در عملیاتهای پیشین نقش کلیدی داشته است.
ردپای ایران و غزه در تحرکات
در نگاه نخست، تحلیلها بر احتمال حملات آمریکا یا اسرائیل به ایران متمرکز شدند؛ اما دو روز پیش از استقرار این تانکرها، طرحی مشترک از سوی واشنگتن و تلآویو درخصوص غزه اعلام شد که شامل اولتیماتوم مستقیم به حماس بود. این همزمانی تصادفی نیست. اسرائیل در حملات اولیه خود علیه ایران و نیروهای وابسته به آن، تا ۲۰۰ جنگنده به پرواز درآورد. با وجود داشتن ناوگان داخلی سوخترسان، ارتش اسرائیل قادر به پشتیبانی از چنین حجم پروازی نبود. تانکرهای آمریکایی دقیقا برای پرکردن این شکاف وارد میدان شدند.
افزایش مداومت پروازی برای جنگندهها بهویژه در مأموریتهای شکار پرتابگرهای متحرک موشکهای بالستیک حیاتی است. این پرتابگرها میتوانند بلافاصله پس از شلیک موشک جابهجا شده و در مناطق مسکونی یا کوهستانی پنهان شوند. بدون حضور طولانیمدت بر فراز منطقه، یافتن و انهدام آنها ممکن نیست. تانکرها با افزایش زمان حضور جنگندهها در آسمان، امکان اجرای چنین مأموریتهای پیچیدهای را
فراهم میکنند.
این نخستین بار نیست که موج جابهجایی تانکرها مقدمه عملیات نظامی بوده است. در سال ۲۰۱۹، موج مشابهی از KC-135 ها پیش از حملات آمریکا به مواضع شبهنظامیان در عراق مشاهده شد. آن زمان نیز ردیابهای پروازی و گزارشهای اوپنسورس نخستین هشدار را دادند. الگو آشکار است؛ هرگاه واشنگتن تصمیم به اجرای عملیات گسترده میگیرد، نخستین گام، استقرار وسیع تانکرهاست تا اطمینان حاصل کند که جنگندهها و بمبافکنها قادر به عملیات پایدار خواهند بود.
این بار نیز علاوه بر نقش حمایتی برای اسرائیل، تانکرها میتوانند بمبافکنهای B-2 و B-52 آمریکا را پشتیبانی کنند. این بمبافکنها که از پایگاههای داخلی آمریکا در ایالت میزوری یا ناوهای هواپیمابر در اقیانوس هند پرواز میکنند، بدون سوختگیری هوایی قادر به اجرای مأموریت در خاورمیانه نیستند. حضور همزمان بیش از ۳۰ تانکر نشان میدهد واشنگتن در حال ایجاد شرایط لازم برای چنین سناریوهایی است.
سایه ناتو و تنش با روسیه
استقرار تانکرها در خاورمیانه تنها یک وجه ماجراست. در همان روزها، ناتو رزمایشهایی در شرق اروپا برگزار کرد و مقامات واشنگتن از احتمال تجهیز اوکراین به موشکهای دوربرد سخن گفتند. نماینده ویژه آمریکا در امور اوکراین بهطور علنی اعلام کرد ترامپ اجازه استفاده ناتو از موشکهای آمریکایی علیه مسکو را داده است. این تغییر لحن آشکار، نشانگر حرکت واشنگتن از موضع بازدارندگی صرف به سمت رویکردی فعالتر
و تهاجمیتر است.
این همزمانی، یعنی پروازها در آسمان خاورمیانه و صفآرایی ناتو در برابر روسیه، در عمل به معنای بازشدن دو جبهه همزمان است؛ به بیان دیگر، واشنگتن پیام میدهد که نهتنها آماده مهار تهران است، بلکه برای مقابله با مسکو نیز توان بسیج دارد.
جزئیات تازه از آرایش نیروها
گزارشهای هوانوردی حاکی از آن است که در کنار تانکرها، حدود ۱۲ فروند جنگنده نسل پنجم آمریکا شامل F-22 و F-35 نیز به سمت منطقه در حال اعزام هستند. این جنگندهها با ترکیب پنهانکاری، توانایی رزمی بالا و پشتیبانی از عملیاتهای چندمنظوره، مکمل طبیعی تانکرها محسوب میشوند. در شرایطی که بمبافکنهای استراتژیک نیاز به پوشش هوایی دارند، این جنگندهها نقش سپر دفاعی و هجومی را ایفا میکنند. وجود چنین ترکیبی -بمبافکنهای دوربرد، جنگندههای نسل پنجم و ناوگان گسترده تانکرها- در عمل تصویری از آمادگی برای سناریوهای چندجبههای ارائه میدهد. این چینش به وضوح فراتر از پیام بازدارنده است و به سطحی از آمادهسازی عملیاتی اشاره دارد که در گذشته اغلب مقدمه حملات واقعی بوده است.
پیامدهای منطقهای
برای کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، استقرار این ناوگان نشانهای از تعهد عملی آمریکا به امنیت منطقه است. در شرایطی که ایران روابط خود را با روسیه و چین تعمیق کرده و همکاریهای تسلیحاتی و انرژی میان تهران، مسکو و پکن رو به گسترش است، متحدان آمریکا به دنبال تضمینی عینی از واشنگتن هستند. حضور بیش از ۳۰ تانکر و دهها جنگنده پیشرفته، همان ضمانتی است که کشورهای منطقه انتظارش را دارند. اما این حضور به همان اندازه که خیال متحدان را آسوده میکند، میتواند تهران را به سمت واکنش متقابل سوق دهد؛ ازجمله افزایش آزمایشهای موشکی، رزمایشهای دریایی در تنگه هرمز یا حتی اقدامات فشارزا در بازار انرژی.
حرکت همزمان تانکرها و پیامهای سیاسی واشنگتن تنها معطوف به خاورمیانه نیست؛ اروپا و دریای سیاه نیز همزمان به میدان فشار متقابل آمریکا و روسیه بدل شدهاند. در این میان، چین نیز بهعنوان متحد راهبردی ایران و شریک اقتصادی روسیه، تحولات را از نزدیک دنبال میکند. به همین دلیل، پرواز تانکرهای آمریکایی بر فراز آتلانتیک، صرفا یک مانور منطقهای نیست، بلکه بخشی از یک آرایش جهانی قدرت است. استقرار گسترده تانکرهای آمریکایی در خاورمیانه، همزمان با اولتیماتوم به حماس، افزایش تنشها با ایران و رزمایشهای ناتو در برابر روسیه، بخشی از الگویی چندمحوره است که آینده امنیت خاورمیانه و حتی مناسبات جهانی را تحت تأثیر قرار میدهد. بیش از ۳۰ تانکر اعزامشده، حدود ۱۲ جنگنده نسل پنجم در حال انتقال و احتمال حضور بمبافکنهای دوربرد، همه نشان میدهد واشنگتن در حال آمادهسازی برای سناریوهایی است که از نمایش بازدارنده فراتر میرود. پرسش کلیدی این است که آیا این حرکت تنها بهعنوان یک نمایش قدرت باقی خواهد ماند یا مقدمه جنگی تازه است؟ پرسشی که پاسخ آن را باید در روزها و هفتههای آینده جستوجو کرد؛ زمانی که پرواز بمبافکنها و تصمیمهای سیاسی نهایی، مسیر آینده را روشن خواهند کرد.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.