|

کتابخانه عمومی دیجیتالی:

شاید چاره‌ای برای کتاب‌نخوانی

ظاهرا و براساس آمار فروش هر‌چه کاهنده‌تر کتاب در ایران (و چه‌بسا جهان‌)، می‌توان کاهش کتاب‌خوانی مردم را نتیجه گرفت. دلایلش متعدد است و درباره‌ آن زیاد گفته‌ شده و اینجا احتیاجی به تکرارشان نیست. اینجا می‌خواهم راهی برای جبران این کاهش ‌پیشنهاد کنم.

شاید چاره‌ای برای کتاب‌نخوانی

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

‌حسین سناپور:  ظاهرا و براساس آمار فروش هر‌چه کاهنده‌تر کتاب در ایران (و چه‌بسا جهان‌)، می‌توان کاهش کتاب‌خوانی مردم را نتیجه گرفت. دلایلش متعدد است و درباره‌ آن زیاد گفته‌ شده و اینجا احتیاجی به تکرارشان نیست. اینجا می‌خواهم راهی برای جبران این کاهش ‌پیشنهاد کنم.

کاهش کتاب‌خوانی چه به دلیل وضعیت بد اقتصادی مردم باشد، چه کوچک‌شدن خانه‌ها (که جایی برای نگهداری تعداد زیاد کتاب نمی‌گذارد)، چه تنوع بیش‌ از‌ اندازه کتاب‌ها (که خبردارشدن از آنها را در نبود نقد و معرفی‌های درست ناممکن می‌کند)‌ و چه جلوگیری از مصرف بیهوده کاغذ،‌ سخت‌افزارها و نرم‌افزارهای مطلوب، همه و همه در آینده نزدیک، استفاده از کتاب‌های دیجیتال را الزامی می‌کند. اما کتاب‌های دیجیتال هم چندان ارزان نیستند، قیمت‌شان نیم یا حداقل یک‌سوم کتاب‌های کاغذی است و در این‌ صورت و فعلا، خریدشان (برای آن‌که وضعیت اقتصادی‌اش چندان خوب نیست) به‌صرفه نیست.

به نظر من مشکل فعلی و آتی کتاب‌نخوانی آنهایی را که به دلایل اقتصادی کتاب نمی‌خوانند، کتابخانه عمومی دیجیتالی حل می‌کند. تمام نهادهای حکومتی (‌‌حتی غیرحکومتی) که هم‌اکنون کتابخانه‌های عمومی را اداره می‌کنند و هزینه‌های آن را -به‌درستی- از بودجه عمومی می‌پردازند،‌ چاره‌ای ندارند جز عرضه کتاب‌های دیجیتالی.

اگر نهادهای عمومی کتاب‌ها را خریداری می‌کنند و مجانی یا با هزینه ناچیز آنها را در اختیار کتاب‌خوان‌ها قرار می‌دهند،‌ همین کار را باید با کتاب‌های دیجیتالی بکنند، با اندکی تفاوت: هزینه خواندن کتاب‌های دیجیتالی را‌ به تعدادی که خوانده می‌شوند، به ناشر بپردازند. یعنی کتاب‌های دیجیتالی را از ناشران امانی بگیرند و در سایت خود بگذارند، به ازای هر بار خواندن خوانندگان،‌ مبلغی را به ناشران (یا نویسندگان‌ یا هر‌کسی که مالک آن کتاب دیجیتالی است) بپردازند. هزینه این خواندن‌ها را هم همان نهاد عمومی بپردازد؛ چون هم حتما صاحب بودجه دولتی است و هم کتاب‌خوان‌کردن مردم جزء وظایفی است که بر عهده آن نهاد گذاشته شده؛ کاری که همین حالا هم کتابخانه‌های عمومی می‌کنند، با این تفاوت که فقط یک بار قیمت تعداد کتاب‌های خریداری‌شده را می‌پردازند و هزینه‌هایشان بیشتر اداری و به‌اصطلاح هزینه‌های جاری و دائمی است (که زیاد هم هست و لزوما به بهترشدن وضع کتاب‌خوانی ‌منجر نمی‌شود).

کتابخانه‌های دیجیتال هم هزینه‌های نگهداری کمی دارند و هم هزینه‌های اداری کمتری و هم دسترسی به‌ آنها آسان است. می‌شود فقط به‌ ازای خوانده‌شدن هم بهای کتاب‌ها را پرداخت؛ آن‌هم از طرف کتابخانه‌های عمومی نهادها، نه مردم. البته این کتابخانه‌ها می‌توانند حق‌ عضویتی سالانه یا ماهانه از اعضا دریافت کنند،‌ اما بابت خواندن کتاب‌ها چیزی دریافت نکنند و خودشان آن را به ناشر یا مالک کتاب مذکور بپردازند تا تولیدکنندگان کتاب متضرر نشده باشند.

از محاسن این کار (به‌جز در دسترس‌ گذاشتن تقریبا مجانی کتاب‌ها در اختیار خوانندگان) یکی هم از میان‌ برداشتن این‌همه دزدی‌هایی است که در فضای مجازی از کتاب‌ها انجام می‌شود و هیچ نهادی نیز قادر به مقابله با آن نیست. با بودن کتاب‌ها در کتابخانه دیجیتال عمومی، دیگر ‌نیازی به جست‌وجوی آنها در فضای مجازی و کتاب‌های غیرقانونی نخواهد بود. فقط ممکن است شرکت‌هایی که در حال‌ حاضر مشغول به تولید نسخه‌های دیجیتال کتاب‌ها هستند،‌ متضرر شوند که لابد برای آن نیز چاره‌ای پیدا خواهد شد. نشود هم در مقابل فایده‌های این کار چنان ضررهایی ناچیز است.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.