گزارشی از پشت صحنه نمایش «الیور توئیست» به کارگردانی حسین پارسایی
الیور توئیست زیر آسمان پرستاره
این روزها در چند سوله در میانه شهر یک گروه تئاتری مشغول تمرین نمایشی هستند که قرار است این بار به شکل میدانی در استادیوم تنیس انقلاب اجرا شود. نمایش «الیورتوئیست» برای اولین پاییز سال 1396 در تالار وحدت به کارگردانی حسین پارسایی روی صحنه رفت و حالا این کارگردان تصمیم دارد آن را به شکل و شمایلی تازه به صورت میدانی در سالنی که سال گذشته نمایش «نبرد رستم و سهراب» را در آن به اجرا درآورد، کارگردانی کند.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
نیما ادیبی: این روزها در چند سوله در میانه شهر یک گروه تئاتری مشغول تمرین نمایشی هستند که قرار است این بار به شکل میدانی در استادیوم تنیس انقلاب اجرا شود. نمایش «الیورتوئیست» برای اولین پاییز سال 1396 در تالار وحدت به کارگردانی حسین پارسایی روی صحنه رفت و حالا این کارگردان تصمیم دارد آن را به شکل و شمایلی تازه به صورت میدانی در سالنی که سال گذشته نمایش «نبرد رستم و سهراب» را در آن به اجرا درآورد، کارگردانی کند. طراحی و اجرای این نمایش تفاوتهای بسیاری با ورژن قبلی دارد؛ به طوری که شاید نتوان آن را بازتولید «الیور توئیست» هشت سال پیش دانست.
بازیگران و طراحان آن تغییر کردهاند و دکور و شیوه اجرا نیز دستخوش تغییرات بسیاری شده است. بازیگران کودک آن اجرا حالا آنقدر بزرگ شدهاند که دیگر نمیتوان آنها را برای نقشهایی که پیش از این ایفا کرده بودند، انتخاب کرد. از میان بازیگران بزرگسال قبلی هم یکی، دو نفر باقی ماندهاند؛ به خاطر همینهاست که تماشاگرانی که اجرای قبلی را دیدهاند، با تماشای نمایش تازه با اجرائی کاملا متفاوت روبهرو خواهند بود. حسین پارسایی درباره چرایی اجرای دوباره این نمایش میگوید: «الیور توئیست اولین تجربه موزیکال من بود و برای همه ما خاطرهانگیز شد؛ هم برای تماشاگران و هم برای هنرمندان و دستاندرکاران. پس از آن سراغ بینوایان رفتم و سپس آثار ایرانی و شاهنامه. اما در همه این مدت یک نکته جالب وجود داشت؛ غالبا نمایشها با الیور توئیست مقایسه میشد و خیلیها معتقد بودند آن اجرا ویژگیهایی داشت که از خاطرشان نرفته است و الیور توئیست را یک موزیکال دلنشین و خاطرهانگیز تلقی میکردند. همیشه در ذهنم بود روزی دوباره بتوانم با توجه به تجربیات اخیر، الیور توئیست را روی صحنه ببرم».
نزدیک به 50 نفر گروه حرکت «الیور توئیست» را تشکیل میدهند. اینها جدا از 28 کودک و نوجوانی هستند که هر روز در حال تمرین در این سولهها هستند و بازیگران اصلی هم به اینها اضافه میشوند. یکی، دو سوله در اختیار این گروه بزرگ است که در هریک از آنها گروهی در حال تمرین هستند.
در یکی از سولهها، بازیگران اصلی نمایش در حال تمرین صحنهای از نمایش هستند. سیامک انصاری به همراه کاظم سیاحی و کودکی که بازی در نقش الیور توئیست را برعهده دارد، در حال تمرین هستند. انصاری به جای زندهیاد آتیلا پسیانی در نقش «برانلو» بازی میکند. پسیانی نقش مهمی در شکلگیری اجرای قبلی داشت و پارسایی میگوید انگیزه اصلی این اجرا زندهکردن یاد و خاطره او است. او توضیح میدهد: «اولین کسی که با او درباره بازتولید این نمایش مشورت کردم، آتیلا بود. او با اشتیاق بسیار استقبال کرد و چند ایده اجرائی داشت. در اجرای اول هم مشوق بزرگی برای من بود. همین انگیزهها باعث شد تصمیم بگیرم دوباره این نمایش را روی صحنه ببرم. اما متأسفانه شیوع کرونا و بعد از آن فوت آتیلا باعث شد مدتی این ایده را کنار بگذارم. با این حال، در تمام این مدت با هوتن شکیبا بر سر اجرای مجدد الیور در تماس بودم تا اینکه در نهایت توافق کردیم بازتولید این نمایش را به یاد آتیلا انجام دهیم».
انصاری پیشنهادهایی برای نزدیکشدن به نقش دارد و با پارسایی در میان میگذارد. او ارتباط خوبی با بازیگران کودک نمایش دارد و در واقع نقش بزرگتری را ایفا میکند که در حال گفتوگو با آنهاست. پارسایی درباره انتخاب این بازیگر میگوید: «پس از فوت آتیلا چالش بزرگی داشتیم؛ اینکه چه کسی میتواند این نقش را روی صحنه بیاورد. در نهایت با خرد جمعی به سیامک انصاری رسیدیم. همه همکاران پروژه بر این باور بودند که او گزینه مناسبی برای تجلی ایده ما و یاد و خاطر و بزرگداشت آتیلاست. خوشبختانه سیامک انصاری با علاقه این نقش و مسئولیت را پذیرفت».
در این میان، سیاحی که در این صحنه در نقش «پارکر» بازی میکند، اتودهای متفاوت و خلاقانهای ارائه میدهد و لحظات مفرحی را بازسازی میکند و موجب خنده همکارانش میشود. سیاحی در این نمایش ایفای سه نقش «ساوربری»، «قاضی» و «پارکر» را برعهده دارد و شخصیتهای تازهای خلق میکند و با این روندی که در تمرینات طی میکند، احتمالا یکی از شخصیتهای تأثیرگذار نمایش است. در مقابل، انصاری نقشی جدی برعهده دارد و تقابل این دو روی صحنه تماشایی خواهد بود. پس از مدتی بهنوش طباطبایی هم به این جمع اضافه میشود. او با بازی در نقش «نانسی» در این نمایش حضور دارد و صحنهای را تمرین میکند که به خانه برانلو میآید و به او اطلاع میدهد از محل نگهداری الیور توئیست باخبر است. هوتن شکیبا که مثل اجرای قبل در نقش «فاگین» بازی میکند، در میان بازیگران حضور دارد و به طباطبایی پیشنهادهایی میدهد. بازیگران اصلی در این نمایش با چالش مهمی روبهرو هستند؛ چراکه این بار با بازیگران کودک و نوجوانی همبازی شدهاند که نقش اصلی در «الیور توئیست» بر عهده دارند.
در صحنه بعدی هوتن شکیبا با بازیگران کودک و نوجوان تمرین دارد. آنها از شروع تمرین باید بدنشان را گرم کنند. موسیقی در سالن پخش میشود و یکی از اعضای گروه مقابل بچهها تمرینات بدنی انجام میدهد و آنها هم به تأسی از او شروع به تمرین میکنند. او اصرار دارد بعد از هر حرکت فریاد بزنند تا هم انرژیشان بالاتر برود و هم اینکه تمرینات صدا از همینجا آغاز شود. با پخش موسیقی و شروع تمرینات بدنی، بچهها شور و شوق تازهای به دست میآورند.
فاگین بیشترین ارتباط را با بچهها دارد و طبیعی است که با تجربهای که از اجرای قبلی اندوخته، راحتتر میتواند با آنها کنار بیاید و حتی آنها را آماده ایفای نقش کند. حالا به نظر میرسد اعضای گروه و بهویژه هوتن شکیبا صرفا به نقش خود اکتفا نمیکنند و در صحنههای دیگر همراه کارگردان هستند و تجربیات خود را در اختیار گروه بچهها میگذارند. حدود ۳۰ بازیگر کودک و نوجوان در صحنه حضور دارند و به فراخور صحنهها، گروه کارگردانی توصیههایی را گوشزد میکند. پارسایی از بچهها میخواهد اکتهایی را که در این صحنه دارند، بنویسند و در جلسه بعدی همراه خود بیاورند. او علاوه بر تمرین، به آنها تکلیف در منزل هم میدهد. از آنها میخواهد اکتها و میمیکهای واقعی خود را در این صحنه داشته باشند.
میگوید خودِ واقعی خود را روی صحنه بیاورید. او تکلیف دیگری هم میدهد و از آنها میخواهد وسایل و آکسسواری که قرار است در نوانخانه و در این صحنه خاص همراه داشته باشند، پیشنهاد دهند و یادداشت کنند و برای جلسه بعد با خود بیاورند. هوتن شکیبا جزئیات بیشتری را به بازیگران الیور و داجر گوشزد میکند که در بازیشان تأثیر مهمی دارد. پارسایی از توانایی و استعداد بالای این بچهها میگوید و تأکید میکند که بیش از ۳۰ کودک و نوجوان مستعد ماهها آموزش دیدهاند، تمرین کردهاند و با قابلیت بالا تربیت شدهاند که در آیندهای نزدیک جزء بازیگران تئاتر و سینما خواهند بود.
پارسایی درباره تفاوت این دو اجرا میگوید: «در طراحی صحنه، لباس، نور، چهرهپردازی و جلوههای ویژه کاملا بدیع و متفاوت عمل کردهایم. نمایشنامه را هم آقای کوهستانی بازنویسی کردهاند و تغییرات متناسب با مکان و ایدههای جدید اجرا ایجاد شده است. ابعاد صحنه نیز چندین برابر گذشته است. موسیقی تغییرات گستردهای داشته و بخشهایی به صورت زنده با تعدادی نوازنده و خوانندگان اجرا خواهد شد.
گروه صحنه و لباس هم بخشی از یک سوله را در اختیار دارند و با جدیت در حال دوختودوز لباسها و ساخت کلاهها و آکسسوار صحنه هستند. بهراحتی میتوان گفت تقریبا هر روز بیش از ۱۵۰ نفر از بازیگران و گروه حرکت گرفته تا طراحان و عوامل پشت صحنه و گروههای تولید و تدارکات به این سولهها رفتوآمد دارند تا بتوانند کارها را پیش ببرند. یک گروه پنجنفره خیاطی در حال دوخت لباسها هستند و چند نفر هم در حال تزئینات لباس، ساخت کلاه و... هستند. در گوشهای دیگر عدهای مشغول ساختوساز آکسسوار هستند. سهیل دانشاشراقی، مدیر هنری و طراح صحنه و لباس میگوید: «در این اجرا مدل کارگردانی آقای پارسایی تغییر کرده، میزانسنها عوض شده و دکور کاملا بازطراحی شده است. ابعاد صحنه دو تا سه برابر تالار وحدت شده و با توجه به اینکه نمایش در استادیوم اجرا میشود، ظرفیت تماشاگران هم چند برابر تالار وحدت است. طبیعی است که دکور و صحنه و چیدمان نیز باید متفاوت طراحی شوند. طبیعتا کار گستردهتر و سختتر از اجرای قبلی است. در آن زمان تجربه کمتری داشتیم و ابعاد کار کوچکتر بود، اما حالا با توجه به پروژههای بزرگی که در این سالها کار کردهایم، مثل «هفتخان اسفندیار» و مهمتر از همه «رستم و سهراب»، توقع از خودمان هم بالاتر رفته است. بنابراین کار جدید نمیتواند در ابعاد قبلی بماند و باید بزرگتر و گستردهتر باشد».
او که در این اجرا برخلاف اجرای قبلی «الیور توئیست» طراحی لباس را هم برعهده دارد، درباره طراحیاش توضیح میدهد: «طراحی لباسها کاملا متفاوت است و هیچ شباهتی به اجرای قبلی ندارد. البته چون الیور توئیست براساس رمان چارلز دیکنز است، فرم کلاسیک اثر حفظ شده و در عین حال در بخشهایی از تخیل استفاده کردم تا لباسها رئالتر باشند و از حالت صرفا تئاتری بیرون بیایند؛ بهویژه اینکه ساختوساز آکسسوارها توسط گروه صحنه و لباس انجام میشود و چیزی از بیرون تهیه نمیکنیم. همین موضوع کار را سختتر میکند؛ بهخصوص درمورد ساخت کلاهها و آکسسوارهای خاص».
در سوله دیگر گروه حرکت مشغول تمرین هستند. سروش کریمینژاد طراح حرکت با گروههای چند نفری به طور مجزا در حال تمرین است. سبدهای گل که بخشی از آکسسوار یکی از صحنهها هستند، در کنار سالن گذاشته شدهاند که تعدادی از اعضای گروه حرکت باید آنها را در هنگام اجرا با خود حمل کنند.
موسیقی صحنههای مختلف پخش میشود و اعضای گروه حرکت در دستههای مختلف مشغول تمرین میشوند. کریمینژاد هم مانند بازیگران اصلی، چالش آموزش کودکان و نوجوانان را در این اجرا به همراه دارد. اما او این همراهی را راحتتر از کار با بازیگران حرفهای میداند؛ چراکه معتقد است آنها پذیرش بیشتری دارند. کریمینژاد میگوید: «بچهها مثل یک برگه سفید یا مثل خمیر هستند که هنوز شکل نگرفتهاند و میتوان راحتتر به آنها فرم داد. شاید انتقال مفاهیم به آنها کمی سخت باشد، اما وقتی چیزی را میپذیرند، پذیرششان بسیار بهتر و راحتتر از بزرگترهاست.
درست است که بازیگوشی و شیطنت دارند، اما وقتی جهانشان در خدمت اثر قرار میگیرد، همان نقشی را که بازی میکنند، جدی میگیرند و خودشان را در خدمت کار میگذارند». او که در نمایش «نبرد رستم و سهراب» هم همین مسئولیت را برعهده داشت، با اشاره به تفاوت این دو نمایش میدانی میگوید: «در «رستم و سهراب» ما تقریبا سهسویه کار میکردیم و مخاطب از سه جهت به صحنه اشراف داشت. اما در الیور توئیست، هرچند مخاطب همچنان به صحنه اشراف دارد، اما در نهایت یک قاب مشخص داریم که خیال منِ طراح را کمی راحتتر میکند؛ یعنی میتوانم بگویم زوایایی که مخاطب با اثر مواجه میشود خیلی مشخصتر است. در پروژه قبلی من تقریبا باید ۲۷۰ درجه مخاطب را در نظر میگرفتم و این، کار را بسیار سختتر میکرد. از سویی در آن نمایش ما باید جهانی ذهنی از خودمان میساختیم، اما اینجا به یک مابازای تاریخی داریم. به خاطر وجود منابع دست ما در این نمایش بازتر است».
اجرای تازه «الیور توئیست» تجربه جدیدی خواهد بود. برخی معتقدند اجرای این نمایش مناسب سالن بستهای مانند تالار وحدت است، اما پارسایی دراینباره میگوید: «بعضیها نگران هستند که اجرای جدید در استادیوم تنیس مثل تالار وحدت دیده نشود، اما باید بگویم هر مکانی براساس طراحی صحنه نمایش تعریف میشود. در تالار وحدت نمایش در سالن مسقف اجرا شد، اما در استادیوم تنیس با طراحی محیطی روبهرو هستیم؛ جایی که حتی آسمان و معماری استادیوم بخشی از صحنه است. بنابراین میتوان گفت الیور توئیست را هر کجا میتوان اجرا کرد، فقط طراحی صحنه باید با محیط متناسب شود. در اجرای جدید هم علاوه بر جلوههای بصری قبلی، ظرفیت بیشتری برای پذیرش تماشاگر داریم».
پارسایی در پایان ضمن ابراز تشکر از مجموعه همکارانش، از حضور و همراهی جلیل کیا در مقام سرمایهگذار و تهیهکننده در بخش خصوصی قدردانی کرد.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.