|

نمایشی کمدی از آیرا لوین

آیرا لوین، نمایش‌نامه‌نویس، رمان‌نویس و فیلم‌نامه‌نویس مشهور آمریکایی است که در ایران هم شناخته‌شده است. «بچه رزمری» یکی از معروف‌ترین رمان‌های او است که با ترجمه محمد قائد به فارسی منتشر شده است.

نمایشی کمدی از آیرا لوین

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

شرق: آیرا لوین، نمایش‌نامه‌نویس، رمان‌نویس و فیلم‌نامه‌نویس مشهور آمریکایی است که در ایران هم شناخته‌شده است. «بچه رزمری» یکی از معروف‌ترین رمان‌های او است که با ترجمه محمد قائد به فارسی منتشر شده است. «بچه رزمری» رمانی است که رومن پولانسکی آن را دستمایه اقتباسی سینمایی قرار داد. این رمان اولین‌ بار در سال 1967 منتشر و با استقبالی عجیب روبه‌رو شد؛ بیش از چهار میلیون نسخه در آمریکا فروش کرد و سرآمد داستان‌های ترسناک آن دهه شد.

آیرا لوین از نویسندگان معاصر آمریکایی است که در سال 1929 در نیویورک به دنیا آمد و در مدرسه هوراس مان تحصیل کرد. او از سال 1946 تا 1948 به دانشگاه دریک رفت. سپس برای تحصیل فلسفه و زبان انگلیسی وارد دانشگاه نیویورک شد و در 1950 فارغ‌التحصیل شد. از 1953 تا 1955 به خدمت ارتش آمریکا درآمد. لوین ساختن فیلم‌های آموزشی و نوشتن فیلم‌نامه و نمایش‌نامه برای رادیو و تلویزیون را پس از اتمام دانشگاه آغاز کرد. از آن پس به نوشتن رمان و فیلم‌نامه و نمایش‌نامه پرداخت. تعدادی از آثار لوین برنده جوایزی مهم شدند؛ از‌جمله جایزه ادگار آلن پو برای نمایش‌نامه «شکار مرگ». «شکار مرگ»، «باغ دکتر کوک» و «اتاق ورونیکا» سه متن نمایشی لوین هستند که پیش از این با ترجمه شهرام زرپر در نشر بیدگل به چاپ رسیده‌اند.

اخیرا نیز یکی دیگر از نمایش‌نامه‌های این نویسنده آمریکایی با عنوان «دردسری به نام یوهان شیمل» با ترجمه شهرام زرگر توسط نشر بیدگل منتشر شده است. این نمایش‌نامه یکی از آثار کمدی و موزیکال آیرا لوین است. لوین اگرچه بیشتر با آثار معمایی و دلهره‌آورش شناخته می‌شود، اما «دردسری به نام یوهان شیمل» هم یکی از آثار قابل توجه او است. در توضیحات خود کتاب به این اشاره شده که یوهان شیمل، منتقد سخت‌گیر و عبوس تئاتر که با نوشتن نقدهای تندوتیزش دمار از روزگار کارگردان‌‌های تئاتر درمی‌آورد، می‌توانست با نقد مثبت‌ ضامن موفقیت بی‌چون‌وچرای یک نمایش باشد و به همان نسبت، نقد منفی‌اش بر نمایشی دیگر حتما دکان آن را تخته می‌کرد. اما این بار کارگردان یکی از نمایش‌‌هایی که با نقد مخالف شیمل از صحنه پایین کشیده شده، تصمیم می‌گیرد انتقام سختی از او بگیرد! نمایش‌نامه لوین در روزگار خود هجویه‌‌ای بود بر فضای نقدنویسی و منتقدین آن زمان، اما حالا، با گذشت بیش از نیم‌قرن از انتشار آن، دردسری به نام یوهان شیمل اثری سرشار از شیطنت، سرزندگی و اشاره‌‌هایی آشنا برای اهالی حرفه تئاتر است.

در یکی از دیالوگ‌های «دردسری به نام یوهان شیمل» می‌خوانیم:

«... ولش کن ایمره. نباید بذاری این بلا رو سرت بیاره. اون مزخرفات درباره به اوج رسوندن دیالوگ با کلمات بی‌سروته؛ تو که می‌دونی این حقیقت نداره؛ تو یکی از بهترین نمایش‌نامه‌‌‌نویس‌های اروپایی! اون یه آدم پست نفرت‌انگیزه که غرق قدرتش شده. یادته اون روز چی گفتی؟ قدرت آدم رو فاسد می‌کنه و قدرت مطلق از همه چیز بیشتر فساد به همراه داره. ایمره، من می‌خوام دخلش رو بیارم، تو هم قراره توی این کار کمکم کنی. تو میری پشت میزت -‌همون که پشتش انتقام عشق و نفرین خانواده فالکنهایم و پیروزی لحظه آخر دختر خوب رو نوشتی- می‌ری پشت میز، میشینی روی صندلی و -‌نه ایمره، به سردبیر نامه نمی‌نویسی. من یه داستان ازت می‌خوام...».

 

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.