درباره چگونگی پایاندادن به بحران
آب، برق و اقتصاد
در میانه تلاقی بحرانهای ساختاری و درهمتنیده کشور، ازجمله بحران آب، برق، رکود اقتصادی، فرسایش و آلودگی منابع و ناکارآمدی زیرساختهای انرژی، بازنگری جغرافیای توسعه و ترسیم مجدد نقشه رشد کشور ضرورتی انکارناپذیر و مهم است.

به گزارش گروه رسانهای شرق،
احسان عابدی-استادیار پژوهشی پژوهشگاه ملی اقیانوسشناسی و علوم جوی کشور: در میانه تلاقی بحرانهای ساختاری و درهمتنیده کشور، ازجمله بحران آب، برق، رکود اقتصادی، فرسایش و آلودگی منابع و ناکارآمدی زیرساختهای انرژی، بازنگری جغرافیای توسعه و ترسیم مجدد نقشه رشد کشور ضرورتی انکارناپذیر و مهم است. سواحل کشور، بهخصوص استانهای جنوبی ایران مانند خوزستان، بوشهر، هرمزگان و سیستانوبلوچستان که مدتها در حاشیه تصمیمگیریهای کلان بودهاند، با توجه به شرایط بحرانی امروز کشور و به دلیل مزیتهای ژئوپلیتیکی، محیطزیستی و اقتصادی، واجد شرایط لازم جهت تبدیل به قطب آینده توسعه پایدار و کمک به کشور هستند. به همین دلیل، ایده انتقال پایتخت سیاسی-اداری یا اقتصادی به جنوب کشور که پیشتر صرفا یک آلترناتیو فرضی بود، اکنون بهعنوان گزینهای رسمی و راهبردی در حال طرحشدن است؛ چراکه سواحل ایران در قیاس با سایر مناطق، از مزیتهای منحصربهفردی برخوردار هستند که میتوانند پیشران نوسازی کشور باشند. یافتهها نشان میدهند توسعه پایدار مبتنی بر دریا و دسترسی به آبهای آزاد، انرژیهای تجدیدپذیر، بنادر راهبردی و اتصال به بازارهای جهانی، میتواند جنوب ایران را به محور جدید پایداری اقتصادی و محیطزیستی کشور بدل کند. در این مقاله برای تقویت استدلالها، از نمونههای موفق بینالمللی کشورهایی مانند عربستان، امارات، سنگاپور، هند، چین و مراکش بهره گرفته شده است.
بحران آب و راهکارهای دریامحور آن
طبق گزارش وزارت نیرو، بیش از ۸۰ درصد منابع آب تجدیدپذیر کشور مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند، کل سدهای کشور یعنی بالای ۳۰۰ سد کشور یا خالی هستند یا در وضعیت پرشدگی بسیار پایینی قرار دارند، ۴۰۰ دشت ایران در وضعیت ممنوعه بحرانی قرار دارند و میانگین بارش سالانه ایران به کمتر از ۲۵۰ میلیمتر تقلیل یافته که کمتر از یکسوم میانگین جهانی است. ایران کشوری است که تنها حدود ۱۲ درصد از مساحت آن زیر کشت است، اما بیش از ۹۳ درصد آب کشور در بخش کشاورزی مصرف میشود. اگر فرض بگیریم که بخواهیم وضع موجود را با همین شرایط نگه داریم، باید بتوانیم حدود ۱۱۲ درصد به منابع آب قابل استحصال خود بیفزاییم و راهی جز استفاده از آبهای غیرمتعارف مانند آب دریا نداریم. در این میان، کشوری مانند عربستان سعودی که میانگین نزولات آسمانی آن صد میلیمتر در سال است، با ظرفیت شیرینسازی بیش از ۹ میلیون مترمکعب در روز، ظرفیت توسعه خود را به شکل چشمگیری ارتقا داده است. کشور امارات نیز بیش از ۹۰ درصد آب شرب خود یعنی بیش از هشت میلیون مترمکعب در روز را از طریق شیرینسازی آب دریا تأمین میکند. اما به شکل شگفتآوری ایران در خوشبینانهترین حالت ممکن روزانه یک میلیون مترمکعب آب دریا شیرین میکند. این به چه معناست؟ این فاصله عمیق میان ظرفیت و واقعیت، پیام روشنی دارد؛ نجات ایران از بحران آب، بدون تغییر ریلگذاری توسعه و بهرهگیری هدفمند از ظرفیتهای جنوب کشور ممکن نیست و تمام.
درحالیکه کشور با چالشهایی جدی در حوزه تأمین پایدار انرژی، فرسودگی شبکه برق، وابستگی شدید به سوختهای فسیلی و نوسانات هزینه تولید مواجه است، ظرفیتهای اقلیمی کشور بهویژه در جنوب، فرصتی کمنظیر برای گذار به سمت انرژیهای تجدیدپذیر فراهم کرده؛ ظرفیتی که تاکنون در سیاستگذاری ملی به آن بیتوجهی یا کمتوجهی شده است. براساس برآوردها، متوسط تابش خورشید در ایران حدود 5.5 کیلووات ساعت بر مترمربع در روز است. این میزان، ایران را در زمره کشورهای دارای پتانسیل بسیار بالا جهت توسعه نیروگاههای خورشیدی قرار میدهد. جنوب کشور، بهویژه استانهای هرمزگان، بوشهر، سیستانوبلوچستان و بخشهایی از خوزستان، بیش از ۳۰۰ روز آفتابی در سال دارند؛ شرایطی که تنها در تعداد معدودی از مناطق جهان یافت میشود. در مقایسه، کشورهایی با وسعت و تابش کمتر از ایران، توانستهاند با سرمایهگذاری هدفمند به نتایج درخور توجهی برسند. مراکش با احداث مجموعه عظیم خورشیدی «نور» (Noor) با ظرفیت ۵۸۰ مگاوات، برق مورد نیاز یک میلیون خانوار را تأمین میکند و صادرات انرژی پاک را نیز در دستور کار دارد. در این میان، ایران با ظرفیتی بالقوه بالغ بر ۶۰ گیگاوات در انرژیهای نو، سهمی ناچیز از این ظرفیت را بالفعل کرده است. تنها در نواحی جنوبی، امکان احداث دستکم ۱۰ هزار مگاوات ظرفیت برق خورشیدی و بادی وجود دارد؛ عددی که میتواند معادل دهها نیروگاه حرارتی بدون عوارض محیطزیستی باشد. ایران با برخورداری از حدود پنجهزارو ۸۰۰ کیلومتر مرز ساحلی، شامل سواحل خلیج فارس و دریای عمان در جنوب و سواحل دریای خزر در شمال، به همراه جزایر متعدد تحت حاکمیت، از موقعیت ژئواستراتژیک منحصربهفردی در منطقه برخوردار است. این مرزهای آبی، حدود ۴۰ درصد کل مرزهای کشور را تشکیل میدهند؛ آماری که بهروشنی بیانگر اهمیت ژئواقتصادی و راهبردی این نواحی برای توسعه پایدار ملی است.مطابق با اصول و مقررات حقوق بینالملل در دریاها، ایران از منطقه انحصاری اقتصادی (Exclusive Economic Zone - EEZ) و فلات قاره
(Continental Shelf) بهرهمند است؛ مناطقی که براساس برآوردها، مساحتی معادل نزدیک به یکچهارم از وسعت سرزمینی ایران را در بر میگیرند. افزون بر این، ایران دسترسی به بیش از ۲۰۰ میلیون کیلومترمربع از آبهای آزاد بینالمللی دارد که طبق قوانین بینالملل قابلیت بهرهبرداری اقتصادی، زیستمحیطی، بازرگانی و تحقیقاتی را برای کشور فراهم میآورند. در میان ظرفیتهای دریایی کشور، موقعیت راهبردی ایران در مسیر کریدورهای مهم تجاری جهان، برجستهترین نقش را ایفا میکند. ایران در محل تلاقی مسیرهای شرقی-غربی و شمالی-جنوبی قرار دارد که آن را به گلوگاه ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی منطقه بدل کرده است. در این میان، بندر چابهار بهعنوان تنها بندر اقیانوسی کشور در کرانه دریای عمان، از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. موقعیت جغرافیایی این بندر در مجاورت اقیانوس هند، آن را به یکی از دروازههای حیاتی برای دسترسی ایران به بازارهای جهانی، بهویژه در جنوب و جنوب شرقی آسیا بدل کرده است. از منظر ترانزیت بینالمللی، چابهار نقطه اتصال ایران به کریدور بینالمللی حملونقل شمال–جنوب (INSTC) بهشمار میرود؛ کریدوری که کشورهایی مانند هند، ایران، روسیه و برخی کشورهای اروپای شرقی و آسیای میانه را به هم متصل میکند. این مسیر در صورت بهرهبرداری کامل، میتواند جایگزینی مؤثر برای مسیر سنتی کانال سوئز باشد و زمان و هزینه حملونقل کالا را بهطور چشمگیری کاهش دهد. توسعه زیرساختهای بندری، ریلی، جادهای و لجستیکی در چابهار و سواحل مکران نهتنها جایگاه ژئوپلیتیکی ایران را ارتقا میبخشد، بلکه میتواند بهعنوان محرکی قدرتمند برای رشد اقتصادی کشور، ایجاد اشتغال در مناطق محروم و گسترش پیوندهای منطقهای و فرامنطقهای ایفای نقش کند. در شرایطی که کشور با بحرانهای فزایندهای همچون کمبود آب، ناپایداری انرژی، رکود اقتصادی و تمرکزگرایی مفرط در جغرافیای توسعه مواجه است، چرخش راهبردی به سوی سواحل، بهویژه جنوب ایران، نهتنها یک انتخاب مطلوب، بلکه ضرورتی ملی است. بهرهگیری از ظرفیتهای ژئوپلیتیکی، منابع انرژی تجدیدپذیر، موقعیت راهبردی بندرهای جنوبی و دسترسی به آبهای آزاد، میتواند راهگشای عبور کشور از بنبستهای فعلی و تضمینکننده آیندهای پایدار و پویا باشد.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.