|

چند سؤال درباره لایحه مقابله با محتوای خلاف واقع )که البته به ما ربطی ندارد(

راستش امروز می‌خواستم مطلب را حول شوخی با «لایحه مقابله با محتوای خلاف واقع» بنویسم اما متوجه شدم که ظاهرا دوستان عصبانی‌تر از چیزی هستند که ما تصور می‌کردیم.

چند سؤال درباره لایحه مقابله با محتوای خلاف واقع

 )که البته به ما ربطی ندارد(

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

آیدین سیارسریع

 

راستش امروز می‌خواستم مطلب را حول شوخی با «لایحه مقابله با محتوای خلاف واقع» بنویسم اما متوجه شدم که ظاهرا دوستان عصبانی‌تر از چیزی هستند که ما تصور می‌کردیم. واقعا یک آن بر خودم لرزیدم، چون دیدم حتی اتهام نشر اکاذیب هم که یک زمانی برای خودش یلی بود و هر‌کسی از کنارش رد می‌شد یک استیکر نشر اکاذیب بهش می‌چسباند، وقتی این لایحه را خوانده رفته داروخانه و یک ورق آسنترای 100 گرفته و گفته: «ولم کنین. فقط می‌خوام بخوابم». وقتی دوستان تا این حد حس ناکافی‌بودن به اتهام خروس‌وزنی مثل «نشر اکاذیب» می‌دهند، حالا مای مگس‌وزن کی باشیم که بخواهیم خدای نکرده با لایحه مقابله با محتوای خلاف واقع شوخی کنیم؟

البته من عرض کردم که واقعا قصد شوخی با این لایحه را ندارم. لایحه عزیز است و روی سر ما جا دارد (تابلوئه ترسیدم نه؟) ولی به صورت جدی سؤالی برایم پیش آمده‌ (سؤال که دیگه خلاف واقع نمی‌شه. سؤاله دیگه!). سؤالم این است که در جایی از این لایحه آمده که اگر شخصی در مواقع بحرانی یا شرایط اضطراری یا وضعیت جنگی خلاف واقع بگوید مجازات‌ها تشدید می‌شود، آیا مگر ما همیشه در این سه وضعیت نیستیم؟ بالاخره یا جنگ است یا بحران است یا اضطرار‌ که جمع اینها می‌شود شرایط حساس کنونی. پس دیگر چرا این‌همه زحمت؟ همه را می‌بردید ذیل همین بحران و اضطرار و جنگ که دست‌های خوشگل لایحه هم خسته نشود که هی بند و تبصره اضافه کند‌ (الان می‌خوام خودم رو تو دل لایحه جا کنم که کاری با من نداشته باشه ولی ظاهرا بی‌فایده‌ است).

حالا ممکن است یک‌سری از عزیزان موافق این لایحه بگویند که شما اگر ریگی به کفش ندارید چرا این‌همه جلز و ولز می‌کنید که چرا دولت چنین لایحه‌ای را تصویب کرده؟ اولا که من خودم هیچ مشکلی با این لایحه ندارم. خدای من شاهده که همین دو سطر پیش حتی نگران دست‌های ناز لایحه بودم که یک‌وقت خسته نشود. حالا اگر یک‌سری «خلاف واقع نویس» می‌آیند مطلب می‌نویسند که آی آزادی بیان از دست رفت و آی این‌جوری دیگه هیچ‌کس نمی‌تونه توییت بزنه و باز خدا پدر مجازات نشر اکاذیب رو بیامرزه، اینها را باید مطابق قانون باهاشون برخورد کرد (ببین این‌قدر ترسیدم که دیگه دارم آدم‌فروشی می‌کنم). منتها سؤال من این است که این «واقع» را کی تشخیص می‌دهد؟ الان مثلا یکی (من نه، یکی!) توییت بزند که امروز این‌قدر هوا خراب بود که خفه شدم، این جمله الان «واقع»ش کجاست؟ یا مثلا اگر یکی بگوید من رفتم فلان اداره از من رشوه خواستند، داستان چه جوری است؟

ویدئوچک را بررسی می‌کنند؟ حالا اینها هیچی، اینها مردم عادی هستند و اصلا مهم نیستند. ما یک‌سری عزیز داریم که اینها هم بالاخره با دلسوزی و شفقت خلاف واقع می‌گویند. اینها را باید چه کار کنیم؟ الان اگر این لایحه تصویب شود و فردا عزیزی بیاید و بگوید «زمستان سخت اروپا در راه است» و «وارد دوران ترسالی» شدیم اینها را که اصلا زشته محاکمه کنیم. اصلا ممکن است عصبانی شوند، خودشان ما را محاکمه کنند.

 به هر حال من نمی‌دانم این راهی که دولت در پیش گرفته به کجا می‌خواهد برسد. از اتاق فرمان اشاره می‌کنند که اصلا به تو ربطی ندارد که به کجا می‌خواهد برسد. راست هم می‌گویند، من اصلا کی هستم که بخواهم بدانم یا ندانم. حالا شاید جالب باشد برایتان که من خودم هم خلاف واقع هستم. انصافا در واقعیت کی اسمش سیارسریع است؟ شما تا حالا تو فامیل، تو آشنا، تو خیابون سیارسریع دیده‌اید؟ خیر. پس من دیگر صحبتی ندارم. دست‌های ناز لایحه را هم می‌بوسم.

 

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.