سفر راهبردی وزیر خارجه ایران به چین در روزهای پساجنگ
ابتکار ایران در شانگهای
در بستر تحولات پرشتاب و تندوتیز منطقهای که عمدتا با افزایش تنشهای امنیتی، تجاوزهای نظامی و تشدید فشارهای یکجانبه غرب همراه شده است، حضور سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، در اجلاس وزرای خارجه سازمان همکاری شانگهای در چین، واجد اهمیتی مضاعف و چندلایه است.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
در بستر تحولات پرشتاب و تندوتیز منطقهای که عمدتا با افزایش تنشهای امنیتی، تجاوزهای نظامی و تشدید فشارهای یکجانبه غرب همراه شده است، حضور سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، در اجلاس وزرای خارجه سازمان همکاری شانگهای در چین، واجد اهمیتی مضاعف و چندلایه است. این سفر صرفا یک حضور پروتکلی در سطح دیپلماتیک تلقی نمیشود، بلکه بیانگر بازتعریف مؤلفههای سیاست خارجی ایران با محوریت «دیپلماسی مقاومت» در تقابل با فشارهای ژئوپلیتیکی و نظم مسلط غربی است. بماند که زمزمههایی از احتمال میانجیگری چین در مذاکرات احتمالی ایران و آمریکا نیز به گوش میرسد. هرچند این گمانهزنیها تأییدیه وزارت خارجه را ندارند، اما تکذیب رسمی هم نشده و این احتمال میتواند نشانگر ورود چین به ایفای نقش مؤثر برای کنترل بحران منطقه خاورمیانه و پایانی حتی موقت در مناقشه ایران و آمریکا باشد. از اینرو، سفر عراقچی به چین و دیدارهایی که انجام داده، جدا از سخنرانی در اجلاس وزرای خارجه شانگهای، دارای اهمیتی ویژه است.
چین و روسیه؛ ظرفیتهای شرقی برای بازسازی توازن منطقهای
از منظر راهبردی، سازمان همکاری شانگهای امروز به یک قطب تعیینکننده در نظام بینالملل در حال گذار تبدیل شده است؛ بلوکی با محوریت چین و روسیه که میکوشد الگویی جایگزین برای نظم غربمحور و مبتنی بر هژمونی ارائه دهد. سخنان صریح عراقچی در نشست اخیر که در آن به صراحت بر حملات اسرائیل و نقش ایالات متحده در آن اشاره شد، نمادی از تلاش ایران برای طرح روایت خود از بحرانها در محافل بینالمللی غیرغربی است. عراقچی در سخنان خود تأکید کرد: «در ساعات اولیه بامداد جمعه ۱۳ ژوئن، رژیم اسرائیل حملات وحشیانه تروریستی و نظامی را علیه کشور من آغاز کرد.
مناطق مسکونی و زیرساختهای عمومی و غیرنظامی بهطور عامدانه هدف قرار گرفتند. چندین فرمانده نظامی در حال استراحت، درحالیکه در خانههای خود همراه خانوادهشان بودند، به طرز بیرحمانهای ترور شدند. استادان دانشگاه و دانشمندان نیز به قتل رسیدند. غیرنظامیان بیگناه، ازجمله زنان و کودکان، قتلعام شدند و تأسیسات صلحآمیز هستهای ما که تحت پادمانهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی فعالیت میکردند، مورد حمله قرار گرفتند. ورود بعدی ایالات متحده آمریکا به این اقدام تجاوزکارانه -از طریق هدف قراردادن تأسیسات هستهای صلحآمیز ایران- هیچگونه تردیدی باقی نگذاشت که آمریکا بهطور کامل در جنگ تجاوزکارانه رژیم اسرائیل علیه ایران شریک است.
در جریان این حملات مسلحانه، بیش از ششهزارو ۸۵۰ نفر از افراد بیگناه به شهادت رسیده یا زخمی شدند که بخش درخور توجهی از آنان را کودکان و زنان تشکیل میدادند. در یکی از این عملیاتهای جنایتکارانه و تروریستی، این رژیم یاغی 15 عضو یک خانواده را به قتل رساند. بسیار حائز اهمیت است که عمق این جنایات و پیامدهای بسیار خطرناک تداوم مصونیت رژیم اسرائیل در اشغالگری، آپارتاید، نسلکشی و جنگافروزی در سراسر منطقه غرب آسیا، بهدرستی و بهطور کامل درک و محکوم شود. تجاوز رژیم اسرائیل علیه ایران، نقض آشکار ماده ۲ بند ۴ منشور ملل متحد بود و مصداق یک اقدام مسلحانه تجاوزکارانه است. بدتر آنکه این اقدام تجاوزکارانه ضربهای مرگبار به دیپلماسی، حاکمیت قانون و رژیم منع گسترش سلاحهای هستهای وارد کرده است.
حملاتی که توسط ایالات متحده و اسرائیل علیه تأسیسات صلحآمیز هستهای صورت گرفت، نقض فاحش پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT)، قطعنامههای متعدد آژانس بینالمللی انرژی اتمی و قطعنامه ۴۸۷ شورای امنیت سازمان ملل متحد بود که به صراحت حمله به تأسیسات هستهای تحت پادمان آژانس را محکوم و ممنوع میکند. هیچگونه قاعده حقوقیای اجازه نمیدهد تأسیسات صلحآمیز هستهای تحت پادمان تنها براساس گمانهزنیهای سیاسی هدف حمله قرار گیرند». درواقع، تهران با حضور فعال در این فضا، به دنبال استفاده از ظرفیتهای شرقی برای کاهش فشار تحریمها، جلوگیری از انزوای سیاسی و تقویت جبههای مستقل در برابر تهدیدهای ترکیبی است.
از روایت مظلومیت تا طراحی ساختار جایگزین
همچنین عراقچی در این نشست چهار پیشنهاد کلیدی ارائه کرد و از تشکیل سازوکار پایش تجاوز نظامی تا تأسیس مرکز مقابله با تحریمهای یکجانبه و ایجاد مجمع امنیت منطقهای نشان میدهد نگاه ایران تنها محدود به واکنش نیست، بلکه مبتنی بر طراحی نهادهای چندجانبه برای مدیریت تهدیدهای ساختاری است که کشورهای مستقل در دهههای اخیر با آن مواجه بودهاند. این نگاه نهادی، در امتداد همان گزارهای است که در سالهای اخیر مورد توجه بوده است؛ یعنی «اگر ساختارهای جهانی عدالتمحور نیستند، باید ساختارهای جدید خلق کرد».
حمایتهای سیاسی، پیامهای چندلایه
در حاشیه اجلاس نیز دیدارهای عراقچی با وزرای خارجه کشورهای مهمی همچون چین، روسیه، پاکستان و هند برگزار شد؛ بهویژه گفتوگوهای دوجانبه با سرگئی لاوروف و وانگ یی، حاکی از تمرکز تهران بر تقویت جبههای از همکاریهای جنوب-جنوب و گفتوگوی مستقلانه با قدرتهای غیرغربی است. تأکید طرفها بر راهحل دیپلماتیک در پرونده هستهای ایران، در تضاد با رویه تهاجمی و دوگانهگرا از سوی واشنگتن و متحدانش قرار دارد. پکن و مسکو در این چارچوب، نهتنها بهعنوان شرکای اقتصادی، بلکه بهمثابه بازیگرانی امنیتی و سیاسی برای تهران ظاهر شدهاند. حمایتهای زبانی و موضعگیریهای رئیسجمهور چین و وزیر خارجه روسیه درخصوص حق حاکمیت ایران، یادآور نقشآفرینی نوظهور این کشورها در تعادلبخشی به معادلات منطقهای است.
آیا دیپلماسی پاسخ میدهد؟
برخی از تحلیلگران بر این باورند که سفر عراقچی به چین در چنین زمانه حساسی، بیش از آنکه حامل پیام باشد، حامل یک «استراتژی» است. در شرایطی که پروژه فشار حداکثری علیه ایران با ابزار تحریم، جنگ ادراکی و اقدامات نظامی تلفیق شده، تهران تلاش میکند با بازتعریف جغرافیای دیپلماسی خود، «از غرب به شرق» بنیانی برای حفظ استقلال راهبردی و صیانت از دستاوردهای هستهای و منطقهای بنا کند. بدیهی است که این مسیر، بدون چالش نخواهد بود، اما حضور فعال و طراحی ابتکاری ایران در بسترهای چندجانبهای همچون شانگهای، نشاندهنده عزم تهران برای فاصلهگرفتن از موضع تدافعی صرف و ورود به مرحله «ابتکارگری ژئوپلیتیکی» است.
بازگشت به دیپلماسی، از موقعیت کنشگری فعال
با عبور از فضای سنتی دیپلماسی و ورود به منظومهای چندقطبی از کنشگران جهانی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در حال تجربه یک دگردیسی گفتمانی است؛ از دیپلماسی واکنشی به دیپلماسی مبتنی بر طراحی ساختار و از پیگیری تنشزدایی منفعلانه به مشارکت در طراحی نظم نوین. سفر اخیر عراقچی در دل این گذار تاریخی قرار دارد و میتواند بهعنوان نشانهای از توانایی تهران در بهرهگیری هوشمندانه از ظرفیتهای جدید بینالمللی برای مهار تهدیدها و بازیابی موقعیت ژئوپلیتیکیاش تعبیر شود.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.