بیبرنامگی شورای شهر و شهرداری تهران برای آلودگی هوا و غبارهای خطرناک
بیان وضعیت آلودگی هوا و غبارهای معلق و آلاینده شهر تهران از زبان آقای مهدی چمران، حتی کوتاه و در یک مصاحبه سرپایی، سرنخهای زیادی به یک کارشناس شهری یا هر برنامهریز و دغدغهمند حوزه مدیریت شهری میدهد. حتی اگر درمان و چاره کار فوری به دست نیاید؛ چراکه مسئله در یک لحظه کوتاه به وجود نیامده است و پیرامون آن سالها بررسی شده و منتظر اقدام از سوی دولت و مسئولان است.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
سینا لطفپور-فعال حوزه شهری: بیان وضعیت آلودگی هوا و غبارهای معلق و آلاینده شهر تهران از زبان آقای مهدی چمران، حتی کوتاه و در یک مصاحبه سرپایی، سرنخهای زیادی به یک کارشناس شهری یا هر برنامهریز و دغدغهمند حوزه مدیریت شهری میدهد. حتی اگر درمان و چاره کار فوری به دست نیاید؛ چراکه مسئله در یک لحظه کوتاه به وجود نیامده است و پیرامون آن سالها بررسی شده و منتظر اقدام از سوی دولت و مسئولان است. رئیس شورای شهر تهران با اشاره به شرایط فعلی آبوهوا گفت: متأسفانه شرایطی که معمولا در آذر و دی و بهمن تجربه میکردیم حالا در تیرماه ظاهر شده، البته آنچه امروز با آن مواجه هستیم، آلودگی ناشی از وارونگی هوا یا ترافیک نیست، بلکه عمدتا ناشی از گردوغبار، خشکی زمین و جریانهای بادی است که در نقاط مختلف کشور مشاهده میشود. این مصاحبه 17 تیرماه درباره «آلودگی شدید شهر تهران که منشأیی غیر از ترافیک و وارونگی هوا دارد» را با کارشناسی میتوان به عنوان یکی از روشهای واکاوی علل وضعیت نیز شنید و مورد توجه قرار داد. توجه به این سخنان و توضیحات از این حیث مهم است و همچنین ویژگیهایی نظیر اینکه:
تهران در بسیاری ضوابط و اتخاذ رویکردها و... برای بسیاری از شهرها به عنوان الگو عمل میکند.
نگاه کوتاهمدت و عدم پایبندی به برنامهمحوری در بسیاری از مدیریتهای شهری و شوراهای اسلامی شهر میتواند عواقبی مشابه تهران یا حتی حادتر به دنبال داشته باشد.
تهران برای درمان و حل مسائل خود بودجه و امکان بیشتری در اختیار دارد، بنابراین رفع مشکلات در شهرهای متوسط یا کوچک سختتر میشود.
در متن و فیلمهای این مصاحبه بازنشرشده در رسانهها میتوان به یافتههای جدی و حساسی برخورد که نباید بهراحتی از کنار آن گذشت.
مهدی چمران در پاسخ به این جمله که خبرنگار نسبت به اظهارنظر مدیرعامل کنترل کیفیت هوای تهران از ایشان پرسیدند، چنین پاسخ میدهند: «خب اون حرف تخصصی خودش رو زده، یک بحث تصمیمگیرانهای نبوده بهطورکلی».
این پاسخ را شاید یکی از ابتداییترین علل بروز مشکل میتوان دانست: عدم ارتباط کارکردی نظرات تخصصی زیرمجموعه با تصمیمات؛ اینکه بخشی از مجموعه به صورت تخصصی در یک موضوعی کار کند و مسئولیت داشته باشد و در جریان تصمیمگیری دخیل نباشد، خصلتی نیست که بتوان از یک سیستم مدیریتی هدفمند انتظار داشت، بلکه هر بخش یک سیستم باید درباره حیطه تخصصی خود، مسئول، دخیل و در برابر عموم و سازمان نیز پاسخگو باشد.
در بخش دیگر مصاحبه از زبان آقای چمران راهکار جبران این وضعیت، تنظیم فضای سبز عنوان میشود، در حالی که بسیاری از باغات و پهنههای سبز و محافظتی با وجود کمبودها در وضع موجود در خطر تخریب و تغییر کاربری قرار گرفتهاند و حتی بعضا فعالیتهای داوطلبانه شهروندی هم در مقابل آن، با جبههگیری و واکنش قضائی همراه میشود. این تناقض اساسی در ساختار تصمیمسازی و تصمیمگیری شهری است. علم بر اینکه کمبود سرانه فضای سبز در وضع موجود یک نقص و نارسایی است، با جریانهای صدور مجوزهای متعدد ساختوساز و اغماض نسبت به تخلفات ساختمانی و تخریب پهنههای سبز، در یک کادر جا نمیشود و مغایر است.
در ادامه مصاحبه موکولکردن بخشی از راهکارها به رفتار شهروندی: بهینهسازی مصرف آب توسط ما (شما بخوانید شهروندان) یکی دیگر از مقدمهچینیهای سیاستهای سلبی در مواجهه با ناترازی به نظر میرسد.
در بخش دیگر این مصاحبه درباره اینکه متأسفانه شرایطی که معمولا در آذر و دی و بهمن تجربه میکردیم حالا در تیرماه ظاهر شده، عدم پیشبینی درست و آیندهنگری مدیریت شهری بیش از هر زمانی آشکار میشود. مدیریت، برنامهریز و قانونگذار شهری که باید با آیندهپژوهی و نگاهی بلندمدت به مسائل شهری بنگرد، هیچگونه تصور و آمادگی ذهنی درباره تبعات اینگونه رشد کالبدی و بیبرنامگی نداشته و عنوان میکند:
شرایط، شرایطی است که خب شاید قابل پیشبینی نبوده.
شاید کمی خوشخیالی باشد که از مدیریت شهری که از وقوع بحران غافلگیر میشود توقع مدیریت بحران نیز داشته باشیم. در بسیاری از اموری که پیشوند برنامهریزی را با خود همراه میکند، فرایند و اقدامات خرد، اهداف و آیندهای را به تصویر میکشد که تا حدی قابل پیشبینی است. احتمال آنکه بدون برنامهریزی و دوراندیشی به اهدافی برسیم کم است. حال باید پرسید برنامهریزی شهری با شیوه مدیریتی روزمره خود چه اهدافی را تصور میکرد که حالا غافلگیر شده است؟ آیا اهتمام به اصول مدیریت شهری نوین و بهرهگیری از تخصصها، قانونمداری و توجه به حقوق شهروندی و... میتوانست چنین وضعیتی را ترسیم کند؟
چمران در جریان این مصاحبه، با اشاره به شرایط مشابه سایر شهرها اینگونه پاسخ میدهد: «همهجای دنیا با بحران کمآبی و افزایش ریزگرد مواجه هستیم».
در بسیاری از موارد، روش و راهحل مدیریتی به شکل انحصاری و سنتی برگزیده میشود، اما در زمان بحران، اینکه در همهجای دنیا اینچنین است -به فرض آنکه درست باشد- باعث عادیسازی عمق فاجعه میشود. باید پرسید هنگام بررسی شرایط سایر شهرها و کشورها، به راهحلها و فرایندهای جاری و منتخب آنها نیز درباره انسانمحوری، قانونمداری، عدالت اجتماعی و فضایی و توسعه متوازن نیز نیمنگاهی شده است؟ بهنظر میرسد یک بام و دو هوا در مواجهه و درسگرفتن از تجارب جهانی در نگاه و روش مدیریت شهری فعال است.
در بسیاری از ایندست مصاحبهها و اظهارنظرها، بسندهکردن به اعلان وضعیت و گفتار شعارگونه درباره بایدها و نبایدهاست. حال آنکه شرط لازم و پیشنیاز تصدی این مسئولیتها، پذیرش سهم تقصیر عملکرد بخش خود و شناسایی عوامل پدیدآورنده و بروز این علائم است، نه در گفتار، بلکه در رفتار و مسئول باید اقدام به رعایت همین بایدها و نبایدها کرده و نگاهی توأم با دوراندیشی و بلندمدت داشته باشد، نه اینکه اسیر مصلحتاندیشی زودبازده و کوتاهمدت شود و از عواقب و اثرات این تصمیمات غافل شود. از مدیریت شهری انتظار میرود ضمن رعایت شفافیت، صداقت و محترمشمردن حقوق شهروندی و مطالبهگری عمومی، در آسیبشناسی علل وضع موجود، جدیتر عمل کرده و به هشدارهای کارشناسی، سمنها و شهروندان در کنار بخشهای تخصصی سازمان خود اهتمام بیشتری بورزد.
بیان وضعیت آلودگی هوا و غبارهای معلق و آلاینده شهر تهران از زبان آقای مهدی چمران، حتی کوتاه و در یک مصاحبه سرپایی، سرنخهای زیادی به یک کارشناس شهری یا هر برنامهریز و دغدغهمند حوزه مدیریت شهری میدهد. حتی اگر درمان و چاره کار فوری به دست نیاید؛ چراکه مسئله در یک لحظه کوتاه به وجود نیامده است و پیرامون آن سالها بررسی شده و منتظر اقدام از سوی دولت و مسئولان است. رئیس شورای شهر تهران با اشاره به شرایط فعلی آبوهوا گفت: متأسفانه شرایطی که معمولا در آذر و دی و بهمن تجربه میکردیم حالا در تیرماه ظاهر شده، البته آنچه امروز با آن مواجه هستیم، آلودگی ناشی از وارونگی هوا یا ترافیک نیست، بلکه عمدتا ناشی از گردوغبار، خشکی زمین و جریانهای بادی است که در نقاط مختلف کشور مشاهده میشود. این مصاحبه 17 تیرماه درباره «آلودگی شدید شهر تهران که منشأیی غیر از ترافیک و وارونگی هوا دارد» را با کارشناسی میتوان به عنوان یکی از روشهای واکاوی علل وضعیت نیز شنید و مورد توجه قرار داد. توجه به این سخنان و توضیحات از این حیث مهم است و همچنین ویژگیهایی نظیر اینکه:
تهران در بسیاری ضوابط و اتخاذ رویکردها و... برای بسیاری از شهرها به عنوان الگو عمل میکند.
نگاه کوتاهمدت و عدم پایبندی به برنامهمحوری در بسیاری از مدیریتهای شهری و شوراهای اسلامی شهر میتواند عواقبی مشابه تهران یا حتی حادتر به دنبال داشته باشد.
تهران برای درمان و حل مسائل خود بودجه و امکان بیشتری در اختیار دارد، بنابراین رفع مشکلات در شهرهای متوسط یا کوچک سختتر میشود.
در متن و فیلمهای این مصاحبه بازنشرشده در رسانهها میتوان به یافتههای جدی و حساسی برخورد که نباید بهراحتی از کنار آن گذشت.
مهدی چمران در پاسخ به این جمله که خبرنگار نسبت به اظهارنظر مدیرعامل کنترل کیفیت هوای تهران از ایشان پرسیدند، چنین پاسخ میدهند: «خب اون حرف تخصصی خودش رو زده، یک بحث تصمیمگیرانهای نبوده بهطورکلی».
این پاسخ را شاید یکی از ابتداییترین علل بروز مشکل میتوان دانست: عدم ارتباط کارکردی نظرات تخصصی زیرمجموعه با تصمیمات؛ اینکه بخشی از مجموعه به صورت تخصصی در یک موضوعی کار کند و مسئولیت داشته باشد و در جریان تصمیمگیری دخیل نباشد، خصلتی نیست که بتوان از یک سیستم مدیریتی هدفمند انتظار داشت، بلکه هر بخش یک سیستم باید درباره حیطه تخصصی خود، مسئول، دخیل و در برابر عموم و سازمان نیز پاسخگو باشد.
در بخش دیگر مصاحبه از زبان آقای چمران راهکار جبران این وضعیت، تنظیم فضای سبز عنوان میشود، در حالی که بسیاری از باغات و پهنههای سبز و محافظتی با وجود کمبودها در وضع موجود در خطر تخریب و تغییر کاربری قرار گرفتهاند و حتی بعضا فعالیتهای داوطلبانه شهروندی هم در مقابل آن، با جبههگیری و واکنش قضائی همراه میشود. این تناقض اساسی در ساختار تصمیمسازی و تصمیمگیری شهری است. علم بر اینکه کمبود سرانه فضای سبز در وضع موجود یک نقص و نارسایی است، با جریانهای صدور مجوزهای متعدد ساختوساز و اغماض نسبت به تخلفات ساختمانی و تخریب پهنههای سبز، در یک کادر جا نمیشود و مغایر است.
در ادامه مصاحبه موکولکردن بخشی از راهکارها به رفتار شهروندی: بهینهسازی مصرف آب توسط ما (شما بخوانید شهروندان) یکی دیگر از مقدمهچینیهای سیاستهای سلبی در مواجهه با ناترازی به نظر میرسد.
در بخش دیگر این مصاحبه درباره اینکه متأسفانه شرایطی که معمولا در آذر و دی و بهمن تجربه میکردیم حالا در تیرماه ظاهر شده، عدم پیشبینی درست و آیندهنگری مدیریت شهری بیش از هر زمانی آشکار میشود. مدیریت، برنامهریز و قانونگذار شهری که باید با آیندهپژوهی و نگاهی بلندمدت به مسائل شهری بنگرد، هیچگونه تصور و آمادگی ذهنی درباره تبعات اینگونه رشد کالبدی و بیبرنامگی نداشته و عنوان میکند:
شرایط، شرایطی است که خب شاید قابل پیشبینی نبوده.
شاید کمی خوشخیالی باشد که از مدیریت شهری که از وقوع بحران غافلگیر میشود توقع مدیریت بحران نیز داشته باشیم. در بسیاری از اموری که پیشوند برنامهریزی را با خود همراه میکند، فرایند و اقدامات خرد، اهداف و آیندهای را به تصویر میکشد که تا حدی قابل پیشبینی است. احتمال آنکه بدون برنامهریزی و دوراندیشی به اهدافی برسیم کم است. حال باید پرسید برنامهریزی شهری با شیوه مدیریتی روزمره خود چه اهدافی را تصور میکرد که حالا غافلگیر شده است؟ آیا اهتمام به اصول مدیریت شهری نوین و بهرهگیری از تخصصها، قانونمداری و توجه به حقوق شهروندی و... میتوانست چنین وضعیتی را ترسیم کند؟
چمران در جریان این مصاحبه، با اشاره به شرایط مشابه سایر شهرها اینگونه پاسخ میدهد: «همهجای دنیا با بحران کمآبی و افزایش ریزگرد مواجه هستیم».
در بسیاری از موارد، روش و راهحل مدیریتی به شکل انحصاری و سنتی برگزیده میشود، اما در زمان بحران، اینکه در همهجای دنیا اینچنین است -به فرض آنکه درست باشد- باعث عادیسازی عمق فاجعه میشود. باید پرسید هنگام بررسی شرایط سایر شهرها و کشورها، به راهحلها و فرایندهای جاری و منتخب آنها نیز درباره انسانمحوری، قانونمداری، عدالت اجتماعی و فضایی و توسعه متوازن نیز نیمنگاهی شده است؟ بهنظر میرسد یک بام و دو هوا در مواجهه و درسگرفتن از تجارب جهانی در نگاه و روش مدیریت شهری فعال است.
در بسیاری از ایندست مصاحبهها و اظهارنظرها، بسندهکردن به اعلان وضعیت و گفتار شعارگونه درباره بایدها و نبایدهاست. حال آنکه شرط لازم و پیشنیاز تصدی این مسئولیتها، پذیرش سهم تقصیر عملکرد بخش خود و شناسایی عوامل پدیدآورنده و بروز این علائم است، نه در گفتار، بلکه در رفتار و مسئول باید اقدام به رعایت همین بایدها و نبایدها کرده و نگاهی توأم با دوراندیشی و بلندمدت داشته باشد، نه اینکه اسیر مصلحتاندیشی زودبازده و کوتاهمدت شود و از عواقب و اثرات این تصمیمات غافل شود. از مدیریت شهری انتظار میرود ضمن رعایت شفافیت، صداقت و محترمشمردن حقوق شهروندی و مطالبهگری عمومی، در آسیبشناسی علل وضع موجود، جدیتر عمل کرده و به هشدارهای کارشناسی، سمنها و شهروندان در کنار بخشهای تخصصی سازمان خود اهتمام بیشتری بورزد.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.