از میدانالتحریر تا میدان روایت
فصلی تازه از تحولات ایران و جهان ورق خورد. درحالیکه قدرتهای جهانی میکوشند جنگ ۱۲روزه را جنگی ایدئولوژیک با جمهوری اسلامی جلوه دهند و رسانههایی مانند «اینترنشنال» این روایت را القا میکنند، واقعیت در لایهای عمیقتر، تقابل روایتها، منافع متضاد و آیندهنگریهای متعارض درباره نظم نوین خاورمیانه را نشان میدهد.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
کیوان لطفی - دکترای ارتباطات
فصلی تازه از تحولات ایران و جهان ورق خورد. درحالیکه قدرتهای جهانی میکوشند جنگ ۱۲روزه را جنگی ایدئولوژیک با جمهوری اسلامی جلوه دهند و رسانههایی مانند «اینترنشنال» این روایت را القا میکنند، واقعیت در لایهای عمیقتر، تقابل روایتها، منافع متضاد و آیندهنگریهای متعارض درباره نظم نوین خاورمیانه را نشان میدهد.
جایگاه ژئواستراتژیک ایران، تنوع جغرافیاییاش و حافظه تاریخی یک ملت دیرپای، همواره آن را در نقطهای کانونی از طراحی نظم جهانی قرار داده است. در این الگو، ایران باید مهار شود؛ یا با تحریم، یا با جنگ روایتها، یا از مسیر فعالسازی گسلهای اجتماعی. اما ایران، بهعنوان کشوری مستقل با حافظه تمدنی، همواره از پذیرش نقش مصرفکننده امنیت صادراتی غرب سر باز زده است.
از منظر معماران نظم جهانی، ایرانِ یکپارچه و تأثیرگذار، مانعی استراتژیک در برابر قدرتی ساختگی به نام اسرائیل است. ایران نباید آنقدر بزرگ بماند که سایهاش بر منطقه بیفتد. میراثداری یک تمدن تاریخی، در تقابل مستقیم با جاهطلبی غرب برای کدخدایی در غرب آسیاست.
حتی پیش از انقلاب اسلامی نیز قدرتهای جهانی برای مهار ایران نقشه داشتند؛ همانطور که در مصری که برای آن نقشه داشتند، پس از خیزش میدان التحریر، قواعد بازی برخلاف خواست مردم تغییر نکرد، در ایران نیز تلاش شد تا اراده برآمده از انقلاب ۵۷ به حاشیه رانده شود. اما برخلاف این انتظار، ایران «جبهه مقاومت» را تعریف کرد و به بازیگردانی در تحولات منطقه پرداخت؛ امری که در نگاه نظم مسلط، خط قرمز تلقی میشود.
ایران مستقل، نه در ظرفیت نظامی، بلکه در تولید معنا و روایت، مانعی در برابر سیطره اسرائیل است و مهار این مزاحم ژئوپلیتیک، در دستور کار آنان قرار دارد؛ چه با جنگ، چه با تحریم و چه با تسخیر افکار عمومی از مسیر بحرانهای داخلی.
امروز دیگر روشن است که حقوق بشر و رفاه مردم، بهانههایی ژئوپلیتیکی هستند. کافی است نگاهی گذرا به وضعیت کشورهایی که بیشترین رابطه را با غرب داشتهاند، انداخت تا ابزاریبودن این شعارها برملا شود. در این منطق، خشونت موجه است، اگر در خدمت منافع باشد؛ و زشتی، قابل بزک، اگر به کار روایت غالب بیاید.
اگر سهم طراحان قدرت جهانی حذف شود، صف مدعیان دروغین صلح و آزادی عیان خواهد شد. ما نیز گاه خطا کردهایم؛ سختگیری بر نخبگان صادق، فرصت را برای افراد دغلکار و بازیگران حرفهای روایت دشمن باز گذاشته است.
اما اکنون، در میانه این منازعه سرنوشتساز، زمان گلایه نیست؛ باید در وقت عافیت، امکان نقد و گفتوگو فراهم آید و صدای منتقدان صریح شنیده شود. امروز، در برابر دشمنی قدارهبند که سودای تجزیه جغرافیا و تحقیر روح ایرانی را دارد، اتحاد یک ضرورت است.
این نبرد، جنگ وانمودههاست؛ حتی اگر برخی نمودها نیازمند بازنگری باشند. دشمنی که در خلیج فارس خیمه زده، هزینه جنگافروزی را از مالیات شهروندان خود تأمین میکند و همزمان افکار عمومی ایران را به خاطر تعریف مرزهای دفاعیاش زیر ضرب میبرد، قابل اعتماد نیست. او از نام «دشمن» هراسان است، اما ژست دلسوزی برای مردم ایران میگیرد.
بیشک، نان و زندگی مردم اولویت دارد. ننگ بر آنان که به نام دوست، اسب کارآمدی ساختار خدمترسانی را زمین زدهاند. مطالبات مردمی که هوشمندانه پای کار دفاع از خاک و آرمان ایستادهاند، باید شنیده و پاسخ داده شود، اما همزمان باید فریب آنانی را نخورد که با شعار مردم، منافع مردم را نشانه گرفتهاند.
ایران، امانت است و تاریخ، امانتداری ما را داوری خواهد کرد. رفاه و آسایش، پاداش همدلی و کنش طبیعی ایرانیان است. زیادهخواهان خوشگوی بدخواه باید از ساحت تحولات جامعه کنار گذاشته شوند.
شرمنده تاریخ خواهیم شد، اگر اجازه دهیم پیمانکاران قدرت و ثروت جهانی، قاب آزادیخواهی این ملت را گلولهباران کنند.
حق ماست که مسیر خود را بجوییم و بر پای خود بایستیم. با همه پستیبلندیها، ما اهلیت آن را داریم که خود، فرش دستباف ایران را رفو کنیم؛ با هم و برای هم.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.