«شرق» در گفتوگو با کارشناسان، جایگاه ایران را در پیمانهای امنیتی - نظامی منطقه واکاوی میکند
بازی سلاح و سیاست
سهشنبه، ششم آبان ۱۴۰۴، علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، پس از دیدار با سیدمحسنرضا نقوی، وزیر کشور پاکستان، در تهران، در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی ایکس با اشاره به توافق راهبردی میان پاکستان و عربستان سعودی نوشت: «امروز جهان اسلام بیش از هر زمان دیگری به این برادری نیاز دارد. برای حل مسائل منطقه دیگر به سخنرانی نیاز نداریم، بلکه به عمل و همکاری نیاز داریم و توافق پاکستان و عربستان از همین جنس است؛ از آن استقبال میکنیم».
به گزارش گروه رسانهای شرق،
موسی موحد: سهشنبه، ششم آبان ۱۴۰۴، علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، پس از دیدار با سیدمحسنرضا نقوی، وزیر کشور پاکستان، در تهران، در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی ایکس با اشاره به توافق راهبردی میان پاکستان و عربستان سعودی نوشت: «امروز جهان اسلام بیش از هر زمان دیگری به این برادری نیاز دارد. برای حل مسائل منطقه دیگر به سخنرانی نیاز نداریم، بلکه به عمل و همکاری نیاز داریم و توافق پاکستان و عربستان از همین جنس است؛ از آن استقبال میکنیم».
توافقنامه دفاع متقابل راهبردی موسوم به SMDA میان عربستان سعودی و پاکستان در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۴۰۴ (۱۷ سپتامبر) پس از سه سال مذاکره به امضا رسید. این پیمان دفاعی که به ابتکار دو کشور مسلمان جنوب و غرب آسیا شکل گرفته، شامل همکاریهای گسترده در حوزههای امنیتی، دفاعی و بازدارندگی مشترک است. براساس مفاد اعلامشده، هرگونه تجاوز به یکی از دو کشور بهمنزله تجاوز به هر دو تلقی خواهد شد؛ موضوعی که آن را به یکی از مهمترین توافقهای نظامی چند سال اخیر در جهان اسلام تبدیل کرده است. در اعلامیه مشترک ریاض و اسلامآباد آمده که هدف این توافق، تقویت توان دفاعی دو کشور، افزایش هماهنگی نظامی و توسعه همکاریهای آموزشی و تسلیحاتی است تا دو طرف بتوانند در برابر تهدیدات مشترک منطقهای بازدارندگی مؤثرتری ایجاد کنند. چند روز پیش از این، محمد شهباز شریف، نخستوزیر پاکستان، در جریان سفر رسمی خود به عربستان و دیدار با محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی، این پیمان را در ریاض امضا کرد. این توافق، به باور ناظران، میتواند زمینهساز شکلگیری یک نظام امنیت جمعی جدید در جهان اسلام باشد. در همین راستا، مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران نیز در سخنرانی خود در هشتادمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک از این پیمان استقبال کرد و آن را «آغازی برای شکلگیری نظام امنیت فراگیر منطقهای» دانست که کشورهای مسلمان غرب آسیا میتوانند در چارچوب آن همکاری سیاسی، دفاعی و امنیتی مشترک داشته باشند. پس از امضای پیمان و در ۲۷ شهریورماه بود که فیصل بنفرحان، وزیر خارجه عربستان سعودی، در تماس تلفنی با سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، او را در جریان جزئیات توافق جدید قرار داد؛ نشانهای از تمایل ریاض برای شفافسازی و تعامل با تهران درباره تحولات امنیتی اخیر در منطقه.
تنها قدرت اتمی جهان اسلام در برابر تنها قدرت اتمی خاورمیانه و معادلات تهران
تحولات اخیر در منطقه خاورمیانه، بهویژه پس از حمله اسرائیل به ایران و وقوع جنگ ۱۲روزه، معادلات امنیتی را بهشدت دگرگون کرده است. تجاوز نیروهای اسرائیلی به خاک قطر در ادامه همان بحران، برای کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بهمنزله یک زنگ خطر جدی بود؛ هشداری مبنی بر اینکه دایره تهدیدات و تجاوزات احتمالی اسرائیل میتواند از ایران فراتر رود و امنیت دیگر کشورهای منطقه را نیز به خطر اندازد.
در چنین شرایطی، عربستان سعودی که بهخوبی از شکنندگی نظم امنیتی خلیج فارس آگاه است، با امضای توافق دفاع متقابل راهبردی با پاکستان (SMDA) در ۲۵ شهریور، عملا کوشید یک سپر دفاعی مشترک در برابر تهدیدات اسرائیل ایجاد کند. نکته کلیدی در این پیمان، گنجاندن بندی مشابه ماده ۵ ناتو است؛ مادهای که براساس آن، حمله به یک عضو، حمله به تمامی اعضا تلقی میشود. در نتیجه، هرگونه حمله احتمالی اسرائیل به عربستان، به معنای حمله به پاکستان نیز خواهد بود؛ کشوری که تنها قدرت هستهای جهان اسلام محسوب میشود.
از این منظر، پیمان عربستان و پاکستان فراتر از یک همکاری نظامی دوجانبه است و میتواند یک معادله بازدارنده جدید در خاورمیانه شکل دهد؛ معادلهای که در آن، تنها قدرت هستهای مسلمان در برابر تنها قدرت اتمی خاورمیانه یعنی اسرائیل قرار میگیرد. در نتیجه، هرگونه ماجراجویی نظامی از سوی تلآویو با محاسبات تازه و هزینههای سنگینتری مواجه خواهد شد. کمااینکه در همین راستا وزیر دفاع پاکستان، محمد آصف، ۱۸ سپتامبر ۲۰۲۵ به صراحت اعلام کرد «در صورت نیاز، برنامه هستهای این کشور در اختیار عربستان سعودی قرار خواهد گرفت»؛ موضوعی که نخستین تأیید صریح از سوی اسلامآباد مبنی بر قراردادن ریاض زیر چتر هستهای پاکستان به شمار میرود. این تحول، اگرچه مستقیما میان دو کشور عربستان و پاکستان رخ داده است، اما بهطور غیرمستقیم در راستای منافع امنیتی ایران نیز قرار دارد. ایجاد لایهای از بازدارندگی منطقهای در برابر اسرائیل، دامنه تهدیدات علیه تهران را نیز محدودتر میکند. از همین رو، موضعگیری مثبت علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، پس از ۷۲ روز از امضای توافق و در پی دیدار با وزیر کشور پاکستان، در کنار استقبال مسعود پزشکیان رئیسجمهور و سیدعباس عراقچی وزیر خارجه از این پیمان، نشاندهنده درک راهبردی تهران از فرصتهای پنهان این توافق است. به نظر میرسد ایران ضمن مراقبت از موازنه قوا در منطقه، از هر سازوکاری که به کاهش قدرت تهاجمی اسرائیل بینجامد، استقبال خواهد کرد.
تأثیر پیمان دفاعی عربستان و پاکستان بر همگرایی تهران، ریاض و اسلامآباد
در تحلیل نکات یادشده، اوایل مهرماه امسال ژنرال انعامالحق، مفسر برجسته مسائل دفاعی در پاکستان، طی یادداشتی در روزنامه اکسپرس تریبیون با عنوان «توضیحات ضروری درباره پیمان دفاعی پاکستان و عربستان»، پیمان راهبردی اخیر میان دو کشور را پاسخی هوشمندانه به تحولات پرتنش خاورمیانه دانست و تأکید کرد: «این توافق میتواند به تشریک مساعی تهران، ریاض و اسلامآباد در برابر تهدیدات مشترک، بهویژه اسرائیل، منجر شود». او نوشت: «رژیم اسرائیل در سالهای اخیر همواره در تلاش بوده تا عربستان را به پیمان ابراهیم و روند عادیسازی روابط بکشاند؛ اما رفتار تهاجمی تلآویو در منطقه و انحراف از راهحل دودولتی برای فلسطین، این تلاشها را ناکام گذاشت. در نتیجه، عربستان بهجای حرکت در مسیر سازش با اسرائیل، به سمت توافق دفاعی متقابل با پاکستان رفت؛ توافقی که ریشه در دههها همکاری نظامی، آموزشی و صنعتی میان دو کشور دارد».
انعامالحق در ادامه با اشاره به اجلاس اضطراری سران کشورهای اسلامی در دوحه پس از تجاوز اسرائیل به قطر چنین تحلیل کرد: «تجاوزگری اسرائیل، جهان اسلام را وارد مرحلهای تازه کرده است که در آن، درک واقعی از تهدید اسرائیل باید جدی گرفته شود». او تأکید کرد: «در چنین شرایطی، کشورهای مسلمان ناگزیر از همافزایی امنیتی و نظامی هستند تا در برابر تهدیدات مشترک، پاسخ هماهنگتری ارائه دهند». از نگاه این مقام سابق نظامی، «توافق دفاعی عربستان و پاکستان میتواند ترمز سرکشی اسرائیل در منطقه را بکشد و موجب بازدارندگی واقعی در برابر تجاوزات احتمالی شود».
وی با اشاره به مواضع تهران افزود: «جمهوری اسلامی ایران خود قربانی تجاوزات اسرائیل بوده و همزمان شاهد رفتار دوگانه برخی کشورهای منطقه است. با این حال، تهران همچنان بر ضرورت وحدت اسلامی برای مقابله با تهدیدات اسرائیل تأکید دارد». انعامالحق این پیمان را صرفا «دفاعی و غیرتهاجمی» توصیف و تأکید کرد: «هیچ خطری از جانب آن متوجه کشورهای ثالث ازجمله ایالات متحده نیست و ناتو نیز نباید از چنین ترتیباتی انتقاد کند؛ چراکه این توافق، در چارچوب مشروع همکاریهای منطقهای انجام شده است».
او همچنین خاطرنشان کرد که «صفبندی ژئواستراتژیک جدید خاورمیانه پس از رفتار خصمانه اسرائیل، بهسرعت در حال شکلگیری است و همین تغییر موازنه میتواند فرصتهایی تازه برای همگرایی تهران، ریاض و اسلامآباد فراهم کند». به گفته وی، ایران ارزش بالایی برای تقویت روابط میان پاکستان و عربستان قائل است و این همکاری میتواند به افزایش همسویی میان سه قدرت مهم جهان اسلام بینجامد.
سیدجلال ساداتیان: توافق عربستان و پاکستان میتواند تهدیدی برای ایران هم تلقی شود
درحالیکه تحلیلهای اولیه از توافق راهبردی دفاعی میان پاکستان و عربستان سعودی آن را گامی در جهت ایجاد بازدارندگی در برابر اسرائیل و حتی تقویت همگرایی میان کشورهای مسلمان منطقه میدانند، اما سیدجلال ساداتیان در گفتوگو با «شرق» بر این باور است که «این توافق ابعاد پیچیدهتری دارد و نمیتوان صرفا آن را بهعنوان یک پیمان ضداسرائیلی تفسیر کرد». دیپلمات پیشین کشورمان میگوید «اگرچه گنجاندن بندی مشابه ماده ۵ ناتو در این توافقنامه
به ظاهر به معنای تضمین امنیت متقابل و مقابله با تجاوزات احتمالی اسرائیل است و میتواند پای پاکستان، تنها قدرت اتمی جهان اسلام را به معادلات امنیتی خاورمیانه باز کند، اما همین بند میتواند در شرایط خاص، ایران را نیز در دایره تهدید قرار دهد».
تحلیلگر سیاست خارجی، با اشاره به تحولات اخیر منطقه و جنگ ۱۲روزه میان ایران و اسرائیل یادآور میشود: «پس از حمله آمریکاییها به تأسیسات اتمی ایران، تهران در اقدامی متقابل پایگاه آمریکایی العُدید در قطر را هدف قرار داد». به گفته او، «این رخداد نشان داد که هرگونه درگیری نظامی در خاورمیانه بهسرعت ماهیتی چندلایه پیدا میکند و کشورهای ثالث را نیز درگیر میکند. از همین رو، اگر در آینده احتمال حمله مجدد آمریکا یا اسرائیل به ایران وجود داشته باشد و عربستان بنا بر الزامات توافق دفاعی جدیدش با پاکستان ناچار به مشارکت یا حمایت اطلاعاتی و لجستیکی از این حملات شود، در آن صورت ممکن است پاکستان نیز به استناد همان ماده مشابه ماده ۵ ناتو، ناخواسته در مقابل جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد».
این مدرس دانشگاه تأکید میکند: «ایران براساس دکترین رسمی خود، هر کشوری را که به شکل مستقیم یا غیرمستقیم با اسرائیل یا آمریکا در تجاوز علیه ایران همکاری کند، «هدف مشروع دفاعی» تلقی میکند. بنابراین، اگر چنین سناریویی رخ دهد، اجرای عملی بند دفاع جمعی میان عربستان و پاکستان میتواند دو کشور مسلمان را در موضعی تنشآلود در برابر تهران قرار دهد».
با چنین برداشتی، ساداتیان هشدار میدهد که «برای پرهیز از چنین وضعیتی، باید تحلیل عمیقتر و چندوجهیتری از توافق اخیر عربستان و پاکستان ارائه داد؛ تحلیلی که صرفا بر منافع ظاهری بازدارندگی علیه اسرائیل تمرکز نکند و پیامدهای احتمالی آن برای موازنه امنیتی منطقه را نیز در نظر بگیرد». به زعم او، «اگرچه هدف اعلامی توافق، همکاری دفاعی در برابر تهدیدات خارجی است، اما در واقعیت میتواند به تغییر آرایش قدرت در خاورمیانه و ایجاد ابهامات تازه در روابط تهران با دو شریک سنتی خود، یعنی اسلامآباد و ریاض منجر شود».
سفیر اسبق ایران در انگلستان در پایان گفتوگو با «شرق» هشدار میدهد که «روند تازه در منطقه ممکن است محدود به عربستان و پاکستان نماند»؛ چون به گفته او، «گزارشهایی وجود دارد که امارات متحده عربی و بحرین نیز در حال بررسی امضای توافقهای مشابه دفاعی با پاکستان هستند». لذا از منظر این استاد دانشگاه، «چنین روندی اگر شکل گیرد، به معنای ورود اسلامآباد به قلب موازنه امنیتی خلیج فارس خواهد بود و در نتیجه، معادلات امنیتی نهتنها برای ایران بلکه حتی برای اسرائیل نیز پیچیدهتر میشود». ساداتیان تأکید میکند: «این همپیمانیهای جدید، منطقه را به سمت شبکهای از اتحادهای چندلایه و پیشبینیناپذیر سوق میدهد که مدیریت آن دشوار خواهد بود».
فرشید باقریان: تهران با دقت و هوشمندی تحولات را دنبال میکند
فرشید باقریان بهعنوان دیگر تحلیلگر ارشد مسائل منطقهای، در گفتوگو با «شرق» با رد برداشتهای ساداتیان درباره پیامدهای توافق دفاعی عربستان و پاکستان، تأکید میکند: «برخلاف تصور رایج، این پیمان نهتنها تهدیدی برای ایران محسوب نمیشود، بلکه میتواند به ثبات بیشتر در خلیج فارس کمک کند». او در ابتدای سخنانش با اشاره به جنگ ۱۲روزه میان ایران و اسرائیل و حمله متقابل تهران پس از بمباران تأسیسات هستهای کشور توسط آمریکا، تأکید دارد که «واکنش ایران به پایگاه العدید در قطر با اطلاع و هماهنگی کامل دوحه انجام شد، اما حمله اسرائیل به دوحه حمله به مناطق غیرنظامی بود. لذا نوع حمله ایران و اسرائیل به قطر کاملا متفاوت و متضاد از هم است».
به گفته تحلیلگر حوزه بینالملل، «سیاست اصولی جمهوری اسلامی ایران هرگز مبتنی بر هدف قراردادن خاک کشورهای همسایه نبوده و نیست و حتی در صورت بروز تجاوز مجدد از سوی اسرائیل یا آمریکا، پاسخ ایران صرفا متوجه پایگاههای نظامی مهاجم آمریکا و اسرائیل خواهد بود، نه کشورهای عربی منطقه». باقریان تأکید میکند: «این رویکرد سبب میشود توافق دفاعی میان عربستان و پاکستان، حتی اگر دامنه آن به کشورهای دیگری همچون امارات و بحرین گسترش یابد، ذیل ماده پنجم ناتو هیچگاه به معنای تقابل با ایران تفسیر نشود».
وی با اشاره به ساختار تصمیمگیری در پاکستان افزود: «این توافق در شرایطی شکل گرفت که ارتش عملا جایگزین نهادهای مدنی در تصمیمسازی امنیت ملی شده و بدون نیاز به تأیید پارلمان توانسته مسیر همکاری دفاعی با ریاض را هموار کند. در سال ۲۰۱۵، پارلمان پاکستان با اعزام نیرو به جنگ یمن مخالفت کرده بود، اما امروز شاهدیم که ارتش با استفاده از استقلال خود، این توافق را اجرائی کرده است». به گفته باقریان، «در سطح منطقهای نیز ریاض به دنبال ایجاد تنوع در روابط امنیتی خود است تا وابستگی کامل به واشنگتن را کاهش دهد و از این توافق بهعنوان اهرمی برای چانهزنی بیشتر در مذاکرات امنیتی آینده با آمریکا استفاده کند». او خاطرنشان میکند که «عربستان از یک سو با چین همکاری نظامی دارد و از سوی دیگر به دنبال تعمیق روابط با پاکستان است. در این میان، اسلامآباد میتواند به کانالی میان ریاض و پکن تبدیل شود، بدون آنکه این محور در تضاد با منافع تهران باشد».
این کارشناس مسائل راهبردی در پایان میگوید: «تهران با دقت و هوشمندی تحولات را دنبال میکند. از نگاه ایران، هرگونه پیمان دفاعی میان کشورهای مسلمان اگر براساس اصول دفاع جمعی و نه تهاجم شکل گیرد، در راستای امنیت منطقهای است. بنابراین، برخلاف تحلیلهای بدبینانه، توافق دفاعی عربستان و پاکستان را باید در چارچوب بازتعریف توازن قوا و نه مقدمهای برای منازعه با ایران ارزیابی کرد».
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.