«شرق» واکاوی میکند؛ مشارکت مردمی، ستون قدرت ایران در تحولات سیاسی-اجتماعی پس از جنگ
سمت مردم، سپر ایران در برابر بحران
محمدعلی ابطحی: هیچکس نمیتواند از مردم مطالبه و درخواستی داشته باشد محمد مهاجری: برای پایداری و دوام این سیستم، راهی جز اصلاح از درون وجود ندارد
مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، هشتم تیر ۱۴۰۴، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «اگر مردم را در تصمیمگیری، نظارت، مدیریت، امنیت و سلامت مشارکت دهیم، قدرتی مضاعف برای کشور فراهم خواهد شد». او افزود «مردم باید در رفتار، گفتار و کردار ما ببینند که برای خدمتگزاری به آنها آمدهایم؛ باید پناه مردم باشیم». این نوشته رئیس قوه مجریه کشور، بازتابی از نیاز به بازسازی رابطه دولت و جامعه در پی جنگ ۱۲روزه ژوئن ۲۰۲۵ با اسرائیل و آمریکاست.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
مهدی بازرگان: مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، هشتم تیر ۱۴۰۴، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «اگر مردم را در تصمیمگیری، نظارت، مدیریت، امنیت و سلامت مشارکت دهیم، قدرتی مضاعف برای کشور فراهم خواهد شد». او افزود «مردم باید در رفتار، گفتار و کردار ما ببینند که برای خدمتگزاری به آنها آمدهایم؛ باید پناه مردم باشیم». این نوشته رئیس قوه مجریه کشور، بازتابی از نیاز به بازسازی رابطه دولت و جامعه در پی جنگ ۱۲روزه ژوئن ۲۰۲۵ با اسرائیل و آمریکاست.
این درگیری که با حملات غیرقانونی به تأسیسات هستهای، نظامی و غیرنظامی ایران آغاز شد و با پاسخ قاطع تهران در عملیات «وعده صادق ۳» به آتشبس منجر شد، اقتضائات جدیدی در حوزههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، تجاری، دیپلماتیک و امنیتی در داخل ایران ایجاد کرده است. از منظر جامعهشناسی سیاسی، تأکید پزشکیان بر خدمتگزاری و مشارکت مردمی، پاسخی استراتژیک به این اقتضائات است که میتواند انسجام ملی و تابآوری ایران را در برابر چالشهای داخلی و خارجی تقویت کند. جنگ ۱۲روزه که با شهادت فرماندهان نظامی، دانشمندان هستهای و غیرنظامیان همراه بود، وحدت ملی ایران را به نمایش گذاشت.
مراسم تشییع شهدا و حضور گسترده مردم در حمایت از پاسخ نظامی ایران، نشاندهنده سرمایه اجتماعی قوی بود. بنابراین اظهارات پزشکیان مبنی بر اینکه مردم باید در رفتار و کردار دولتمردان خدمتگزاری ببینند، به اهمیت اعتماد متقابل دولت و ملت اشاره دارد. این «اعتماد»، شکافهای اجتماعی را کاهش داده و انسجام ملی را در برابر تهدیدات خارجی، مانند تهدیدهای مکرر دولت آمریکا تقویت میکند. مشارکت مردم در نظارت و تصمیمگیری، حس تعلق به نظام سیاسی را افزایش داده و مانع از تأثیرگذاری فشارهای خارجی بر ثبات داخلی میشود.
باید در نظر داشت که تأکید پزشکیان بر تبدیل دولت به پناهگاه مردم، پاسخی به نیاز بازسازی اعتماد اجتماعی پس از جنگ است؛ خاصه آنکه حملات به تأسیسات غیرنظامی، مانند زندان اوین و مراکز درمانی، احساسات عمومی را جریحهدار کرد. اکنون که وضعیت جمعی کشورمان حول محور «ایران» تقویت شده است، میتواند بستری برای بازسازی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی باشد که در آن دولت نهتنها به عنوان حافظ امنیت، بلکه به عنوان خدمتگزار مردم دیده میشود.
سیاستهای شفاف و پاسخگو، مانند تقویت نهادهای مدنی، میتواند مشارکت مردمی را در مدیریت بحرانهای پساجنگ، مانند بازسازی زیرساختها نهادینه کند. از این زاویه جنگ با وجود خسارات به تأسیسات هستهای و شهادت چند نفر از فرماندهان، دانشمندان و غیرنظامیان و تحمیل فشار مضاعف به اقتصاد ایران، تابآوری جامعه را بهخوبی نمایان کرد. بنابراین رجعت به مردم و مشارکت عمومی در تصمیمگیریهای اقتصادی، مانند برنامهریزی برای بازسازی و سرمایهگذاری در بخشهای انرژی و فناوری، میتواند شکافهای طبقاتی را کاهش دهد. در حوزه امنیتی، نظارت مردمی بر سیاستهای دفاعی، اعتماد به نهادهای نظامی را افزایش داده و بازدارندگی ایران را در برابر تهدیدات خارجی تقویت میکند. در مجموع تأکید پزشکیان بر خدمتگزاری و مشارکت مردمی، نقشه راهی برای پاسخ به اقتضائات پساجنگ است. این رویکرد، با تقویت انسجام ملی، بازسازی اعتماد اجتماعی و نهادینهسازی مشارکت در حوزههای سیاسی، اقتصادی و امنیتی، ایران را در برابر چالشهای داخلی و خارجی توانمند میکند. دولت به عنوان پناهگاه مردم میتواند آیندهای پایدار و شکوفا برای ایران رقم بزند.
محمدعلی ابطحی: هیچکس نمیتواند از مردم مطالبه و درخواستی داشته باشد
با توجه به نکات یادشده، سیدمحمدعلی ابطحی در گفتوگوی خود با «شرق» و ذیل تبیین نوشته مسعود پزشکیان این اعتقاد را دارد: «رئیسجمهور در همان ابتدای دولت چهاردهم با طرح شعار وفاق ملی، طبیعتا این محتوا را برای بازگشت به مردم طلب میکرد». بااینحال از نظر عضو دولت اصلاحات: «در جنگ ۱۲روزه، جامعه ایران بدون آنکه تلاشی از سوی حاکمیت صورت بگیرد، به انسجام، همبستگی و اتحادی کمسابقه رسیدند». چراکه باور دارد: «در این مدت عنصری کلیدی و محوری به نام «وطن» باعث نزدیکترشدن مردم به همدیگر شد». به همین واسطه، عضو مجمع روحانیون مبارز متذکر میشود: «در شرایط کنونی و پس از این جنگ، نه دولت و نه هیچکدام از مقامات در وضعیتی قرار ندارند که دوباره این جملات و ادبیات را در مصاحبه یا در توییتر و فضای مجازی بازگو کنند». بلکه به باور این فعال سیاسی: «اکنون ضرورت اتخاذ یک رویکرد عملگرایانه برای بازگشت به مردم در همه ابعاد تصمیمگیری بیش از گذشته احساس میشود». بنابراین ابطحی پیشنهاد میدهد که از نظر عملی باید این وفاق و بازگشت به مردم صورت بگیرد.
در ادامه گپوگفت با این فعال سیاسی، او با ارجاع به سالها و دورههای گذشته و مشخصا دوره خالصسازی در دولت سیزدهم، یادآور میشود: «در نهایت شرایطی در کشور شکل گرفت که خالصسازی جای خود را به وفاق داد». اما از دید ابطحی: «مشکل اینجا بود که در عمل هیچ گامی درخصوص بازگشت به مردم و تحقق شعار وفاق ملی صورت نگرفت و نهایتا دولت چهاردهم تنها کاری که توانست انجام بدهد این بود که برخی از وزرا، مقامات و اعضای کابینه را از جناحهای مختلف سیاسی انتخاب کند و این در حالی بود که در این مدت جناح مقابل همواره به دنبال کارشکنی، مخالفت، حذف، تهدید و توهین بود و عملا شعار وفاق ملی دولت چهاردهم ناکام ماند».
با توجه به نکات یادشده، عضو مجمع روحانیون مبارز، «تنها راهحل را در این میداند که شعار بازگشت به مردم در عرصه عمل و پیش چشم جامعه محقق شود و ایرانیان ببینند که مدیریت رسانهها، نحوه تصمیمگیریها و ریلگذاری سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی و دیپلماتیک دست به تغییرات اساسی و معنادار زده و برخی تنگنظریها و به تبع آن مسائلی مانند ردصلاحیتها از دستور کار خارج شده است و از این پس شاهد تضارب آرا، پذیرش تمام نظریهها و صداهای مختلف از همه جریانهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی باشیم».
ابطحی در ادامه تحلیلش به «شرق» میگوید: «اگر افرادی که در سالهای گذشته در همه حوزهها از مدار تصمیمگیری و تصمیمسازی خارج شدهاند، بتوانند دوباره وارد گود شوند و فضای آزادی شکل بگیرد، گام بسیار تعیینکنندهای در رجعت به مردم خواهد بود». لذا در یک جمله کلیدی، عضو دولت اصلاحات خطاب به دولت چهاردهم و شخص رئیسجمهور تأکید دارد: «اکنون فرصتی برای آقای پزشکیان وجود ندارد که خواسته، انتظار یا مطالبهای از مردم داشته باشد، بلکه اکنون توپ در زمین تصمیمگیران است و باید آنها گام عملی بردارند». به گفته این فعال حزبی: «باید تصمیمگیران و تصمیمسازان، مهربانی، همدلی و حمایت خود را از جامعه ایران نشان دهند و اکنون یکی از بهترین فرصتها و فضاهای ممکن بعد از این جنگ صورت گرفته است».
عضو مجمع روحانیون مبازر به کنایه خاطرنشان میکند: «بسیاری از افرادی که در راهپیماییها و حتی مراسم تشییع شهدا جنگ ۱۲روزه حضور داشتند، کسانی بودند که برگه اخطار حجاب در جیبشان بود یا بسیاری از دوستان و آشنایان را در زندان دارند، اما برای حمایت از وطن پای کار آمدند». سپس ابطحی مجددا تصریح میکند: «اکنون هیچکس نمیتواند از مردم مطالبه و درخواستی داشته باشد و هرچه هست، باید از سوی دولت و مقامات انجام شود تا در نهایت ملت هم به این باور برسند که گفتههای پزشکیان، جنبه عملیاتی و واقعیت به خود گرفته است».
در ادامه گفتوگوی «شرق»، عضو دولت اصلاحات لحن هشدارآمیزی به تحلیل خود میدهد و ذیل رجوعی به سالها و دهههای گذشته که باید بازگشت به مردم در دستور کار قرار میگرفت، اما در نهایت این اتفاق روی نداد، اذعان دارد: «اگر در شرایط حساس فعلی، رجوع به جامعه در حد ادعا و شعار باقی بماند، کشور با وضعیت پیچیدهتر و بغرنجتری مواجه خواهد شد». در این صورت ابطحی یقین دارد: «بسیار بعید خواهد بود آنچه مسعود پزشکیان در مقام رئیسجمهور در توییتش عنوان کرده، بیش از یک نوشته در فضای مجازی اثرگذار باشد». و در همین راستاست که فعال سیاسی اصلاحطلب، مدیریت رسانه در طول روزهای پس از جنگ را با نگاهی نقادانه زیر سؤال میبرد و معتقد است که این مدیریت کماکان تغییر پیدا نکرده و تا زمانی که رسانه ملی آغوش بازی برای همه سلایق، جریانها و نگاههای مختلف سیاسی و اجتماعی نداشته باشد، باوری در جامعه برای بازگشت به مردم شکل نخواهد گرفت. به گفته او: «زمانی که این باور شکل نگیرد، نمیتوان به تغییرات در عرصه تصمیمگیری و تصمیمسازی امیدوار بود».
در سایه همین آسیبشناسی، ابطحی باز هم متذکر میشود: «در گذشته برخی جریانهای سیاسی «مردم» را همانهایی میدانستند که شعارها و گفتههای آنان را تأیید میکرد و به دلیل این برداشت اشتباه، اکنون به نقطه بسیار شکنندهای در روابط ملت و دولت رسیدهایم. در آن برهه و در تمام ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و معیشتی فشارهای بیشماری به مردم وارد شد و اکنون در یک بزنگاه حساس قرار داریم که برای پیشبرد هرگونه تصمیمی بهویژه در حوزه سیاست خارجی باید پشتوانه مردمی صورت بگیرد و اینجاست که ضرورت بازسازی روابط ملت و دولت خود را نشان میدهد». چراکه از منظر این عضو مجمع روحانیون مبارز: «تنها عاملی که باعث شد ایران در مقابل تجاوزات اسرائیل و آمریکا مقاومت کند، حمایت گسترده مردم بود. بهویژه آنکه ابطحی باور دارد: «اسرائیل در یک تحلیل کاملا اشتباه چنین تصور میکرد که با حمله به مراکز و تأسیسات ایران، مردم آماده شورش و اعتراض خواهند بود و چون این اتفاق روی نداد، مهمترین شکست آمریکا و اسرائیل در این جنگ ۱۲روزه به واسطه هوشیاری مردم رقم خورد». با این حال عضو دولت اصلاحات هشدار میدهد «هنوز برخی جریانهای سیاسی به دلیل منافع حزبی و جناحی به دنبال بهرهبرداری خود از کلیدواژه مردم هستند»، درعینحال این امیدواری وجود دارد که «در فضای جدید شاهد تغییر عملی برای بازگشت به جامعه هم باشیم».
محمد مهاجری: برای پایداری و دوام این سیستم، راهی جز اصلاح از درون وجود ندارد
محمد مهاجری هم دیگر چهره سیاسی بود که در گپوگفتش با «شرق» و ذیل واکاوی و تحلیل توییت مسعود پزشکیان بر این باور است که «آنچه رئیسجمهور در فضای مجازی مطرح کرده است، در حقیقت ادامه همان شعار و گفتمان او برای بازگشت به مردم بود که بهعنوان اساس کار در ابتدای دولت چهاردهم مطرح شد». با چنین قرائتی، فعال سیاسی اصولگرا تأکید و تصریح میکند «نهتنها رئیسجمهور و اعضای دولت چهاردهم، بلکه بسیاری دیگر از سیاستمداران کشور و حتی منتقدان دولت با توجه به فضای پس از جنگ ۱۲روزه به این یقین رسیدهاند که، اگر در پی حملات اسرائیل و آمریکا به ایران، آتشبسی به وجود آمد، در نتیجه انسجام ملی در درون کشور بود».
از منظر این فعال سیاسی، «برخلاف اپوزیسیون خارجنشین و رسانههای متبوع آنان و درست برخلاف تمام تحلیلها و محاسبات غلط اسرائیل و آمریکا، مردم ایران تا آخر این جنگ پای میهن و کشور خود ایستادند» و به گفته او «اکنون مشخص شده است زمانی که مردم پای کار باشند، هیچ اتفاقی در کشور روی نخواهد داد»، بنابراین مهاجری چنین نتیجه میگیرد که «مسعود پزشکیان در مقام رئیسجمهور بیشتر و زودتر از بقیه سیاسیون این واقعیت را درک و فهم کرده است که برای پاسداشت، تکریم و حفظ حرمت این مردم باید آنها را در صحنه تصمیمگیری و تصمیمسازی دخالت داد و چه راهی بهتر از آنکه مردم در ادامه مسیر کشورداری و به شکل عملی مشارکت پیدا کنند».
این فعال سیاسی اصولگرا در فراز دیگری از تحلیل خود درباره دوگانگی ناشی از فضای بسته یا فضای باز در کشور بعد از جنگ ۱۲روزه و اینکه چه اتفاقی برای آینده ایران روی خواهد داد، این ملاحظه را دارد که «از هماکنون نمیتوان پیشبینی خاصی درباره آینده کشور داشت». با این حال او یادآور میشود «هم مقامات کشور و هم اپوزیسیون خارجنشین و حتی دشمنان ما یعنی اسرائیل و آمریکا هم به این آگاهی و یقین رسیدهاند که در بزنگاه حفظ تمامیت کشور، مردم تمامقد پای کار ایستادهاند» و این در حالی است که مهاجری یادآور میشود «همین مردم جزء منتقدان جدی تصمیمات و اقدامات صورتگرفته در تمام سالها و دهههای گذشته در همه حوزههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، امنیتی، دیپلماتیک و فرهنگی هستند».
باوجوداین از دید او، «زمانی که پای وطن در میان باشد و ببینند که کشور در حال ویرانی است، آن انتقادات، خواستهها، مطالبات و انتظارات مردم در عرصههای تصمیمگیری و تصمیمسازی رنگ میبازد و ملت، توجه و اولویت خود را به حمایت از کشور میدهند» و به گفته مهاجری، «پیگیری تمام انتقادات و خواستهها به شکل موقت از دستور کار خارج میشود و کل کشور به دنبال حمایت تمامقد از میهن خواهند بود و بعد از دوره گذار از شرایط بحرانی، همین مردم مجددا به دنبال انتقادات جدی خود از همه مسائل خواهند بود؛ چه نحوه مدیریت صداوسیما باشد یا مسئله حجاب، تنگناهای اقتصادی و معیشتی، دیپلماسی، فیلترینگ، آزادی بیان، رسانهها و...»، بنابراین در مجموع آنچه گفته شد، این فعال رسانهای تصریح میکند «برای پاسداشت، سپاسگزاری و قدردانی از حمایت تمامقد مردم از وطن، باید مجموعه حاکمیت جمهوری اسلامی ایران به دنبال تغییر فضای مدیریتی و تحقق تمام خواستهها و مطالبات جامعه باشد». با چنین برداشتی و از منظر محمد مهاجری، «اکنون کل سیستم تصمیمگیر در جمهوری اسلامی ایران به این درک رسیدهاند که برای پایداری و دوام این سیستم و نظام هیچ راهی جز اصلاح از درون وجود ندارد».
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.