یک ماه از آبروریزی تعدادی از ورزشکاران در کره جنوبی گذشت
پرونده «دوومیدانیگیت» همچنان باز است
در بحبوحه روزهای جنگ و پساجنگ، ورزش جزء مواردی است که بسیار کمتر توجهات را به خود جلب کرده است. حداقل مردم حس و حال چندانی برای پیگیری اخبار ورزشی نداشتند و احتمالا هنوز هم ندارند. شاید این روزها برای کسی مهم نباشد که چه اتفاقاتی در فوتبال میافتد یا دیگر ورزشها چه گرفتاریهایی دارند. طبیعتا اینکه کدام تیم ورزشی امکان اعزام به مسابقات بینالمللی را دارد یا فشردگی لیگ برتر فوتبال میتواند برای بازیکنان آسیبزا باشد، دغدغه اصلی مردم نیست


به گزارش گروه رسانهای شرق،
افسون حضرتی: در بحبوحه روزهای جنگ و پساجنگ، ورزش جزء مواردی است که بسیار کمتر توجهات را به خود جلب کرده است. حداقل مردم حس و حال چندانی برای پیگیری اخبار ورزشی نداشتند و احتمالا هنوز هم ندارند. شاید این روزها برای کسی مهم نباشد که چه اتفاقاتی در فوتبال میافتد یا دیگر ورزشها چه گرفتاریهایی دارند. طبیعتا اینکه کدام تیم ورزشی امکان اعزام به مسابقات بینالمللی را دارد یا فشردگی لیگ برتر فوتبال میتواند برای بازیکنان آسیبزا باشد، دغدغه اصلی مردم نیست. بااینحال، به دلیل اینکه ما ایرانیها حافظه ضعیفی داریم و بهسرعت اتفاقات گذشته را از یاد میبریم، باید هرازگاهی نقبی به آنچه در ورزش کشور مهجور مانده بزنیم. در روزگاری که خبری از لحظههای دلهرهآور جنگ نیست، باید یادآوری کنیم که تیم ملی دوومیدانی در کره جنوبی چنان رسوایی به بار آورد که مدال طلای ریحانه مبینی هم تحت تأثیر «دوومیدانیگیت» قرار گرفت. با گذشت بیش از یک ماه از این آبروریزی، غیر از اینکه محمدشروین اسبقیان، معاون توسعه و ورزش قهرمانی و حرفهای وزارت ورزش، اعلام کرد که «براساس تصمیم اتخاذشده مقرر شد در مرحله اولیه بررسی، سرپرست، سرمربی تیم و مسئول حراست تیم اعزامی تا زمان تعیینتکلیف نهایی پرونده از مسئولیت خود تعلیق شوند»، واکنش خاص دیگری منتشر نشد. از زمان این تعلیق حدود سه هفته میگذرد، درحالیکه دیگر خبری از پیگیریهای وزارت ورزش و ماجرای سه دونده متخلف به گوش نمیرسد. نه خبری از استعفای احسان حدادی است، نه وزارت ورزش حتی برای ژست رسانهای هم که شده، توپ و تشری متوجه حدادی کرده است. از روزی که اخبار تجاوز سه دونده به دختر کرهای منتشر شد، فدراسیون دوومیدانی به غیر از یک بیانیه خیلی خنثی و معمولی عذرخواهی، واکنش دیگری نداشته است. در دنیای حرفهای اگر چنین رسوایی به بار میآمد، حداقل یکی، دو مسئول استعفا میدادند، اما اینجا همیشه استعفا، برکناری و تعلیق نصیب کسانی است که کمترین سهم را در ناکامی داشتهاند. حتی بعد از حادثه، زمانی که عدهای نسبت به مدیریت حدادی مقابل وزارت ورزش تجمع کردند، آب از آب تکان نخورد و فقط یکی از اعضای فراکسیون ورزش مجلس در جمع معترضان گفت که آنها هم نسبت به این مسئله حساس هستند. هرچند شرایط جنگی توجهات را از پروندههای ورزشی پرت کرده است، اما این دلیل نمیشود که با اهمال و احیانا رفیقبازی اجازه داده شود همچنان حدادی در فدراسیون دوومیدانی به فعالیت خود ادامه دهد. اما سرزمین عجایب همین است. بعد از این اتفاق، احمد دنیامالی به عنوان نفر اول ورزش کشور، بهراحتی اجازه داده که رئیس فدراسیون سکوت کند و کار خود را ادامه دهد.
پس نتیجه اعتراضهای جامعه دوومیدانی به این حادثه به کجا ختم شد؟ زمان تعیینتکلیف نهایی پرونده چه تاریخی است؟ پیگیریهای فراکسیون ورزش مجلس به کجا رسید؟ یعنی یک رئیس فدراسیون میتواند تا این اندازه قدرت و توان داشته باشد که بعد از رسوایی اخلاقی ورزشکارانش همچنان پشت میز ریاست نشسته باشد؟ آنهم رئیسی که مدعی اخلاقگرایی و اخلاقمداری در ورزش است. این بار رسوایی در ورزش از جنس دیگری رقم خورد؛ نه از جنس دوپینگ، رشوه و تقلب. جنس این رسوایی قابل گذشت نیست و یک آبروریزی بزرگ را به دنبال داشت. هر بار که با مسئولان فدراسیون دوومیدانی تماس بگیرید، جملهای به غیر از این نمیشنوید که ما صحبت نمیکنیم یا بیاطلاع هستیم. حقیقت این است که ما هم از آنچه در این فدراسیون گذشته و میگذرد بیخبریم. آنچه از پشت دیوارهای بلند حقایق پنهان ورزش میبینیم، این است که میتوان خلاف کرد و تنبیه نشد، بهراحتی میشود از قانونمداری فاصله گرفت و مجازاتی در انتظار کسی نباشد، میشود قانون را به شکل دیگری اجرا کرد و با خنده و شادی جام قهرمانی را بالای سر برد و میتوان حرف و عمل یکی نباشد ولی برای درمان خار پاشنه پا به آمریکا رفت. همه این اتفاقها زمانی رخ میدهد که اخلاق در ورزش به یکی از حلقههای گمشده بدل میشود. همان تکهای که مدتهاست اهالی ورزش و دلسوزان و کارشناسان، زنگ خطر را به صدا درآوردهاند و درصدد یافتن آن هستند، اما واقعیت این است که کسی نمیتواند بهتنهایی بار دیگر اصول اخلاقی را به بدنه نحیف تزریق کند و این مهم نیازمند عزم جدی است. قرار نیست فدراسیون دوومیدانی یا دیگر فدراسیونهای ورزشی پهلوان تحویل دهند، اما عبور از خط قرمزهای اخلاقی هم قابل چشمپوشی نیست.
واقعیت این است که تجاوز در هیچ کشوری قابل پذیرش نیست؛ بنابراین بد نیست فعالان رسانه، حالا که از زیر بار تنشهای درگیری و جنگ تحمیلی به کشور خارج شدهاند، بار دیگر به پرونده ورزشکاران خاطی در کره جنوبی رجوع کرده و اجازه ندهند در کشوهای کمیتههای اخلاق و انضباطی وزارت ورزش و فدراسیون دوومیدانی خاک بخورد. بهویژه که افکار عمومی پیش از این در مواردی مهم هم شاهد خاکخوردن پرونده در ورزشمان بودهاند. پرونده بیرانوند یک نمونه از آن است؛ یک پرونده فراموششده که اگر روزی حکمی برای آن صادر شود، دیگر خیلی برای مردم و هواداران تیمها مهم نیست. اجازه ندهید پرونده دوندگان خاطی و متجاوز هم بخشی از تاریخ خاکخورده این ورزش شود. اینکه آنها در کره جنوبی حبس هستند دلیل نمیشود که مدیران فدراسیون دوومیدانی بهراحتی از پاسخگویی فرار کنند.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.