تجربه ایرانی پدافند مدنی-پدافند غیرعامل
درس دفاع مقدس 8ساله و مروری بر پدافند ۱۲روزه
جنگ هشتساله ایران و عراق (دفاع مقدس ۱۳۵۹-۱۳۶۷) به عنوان یک تجربه تلخ اما آموزنده، نقش بسزایی در شکلگیری دکترین پدافند غیرعامل ایران ایفا کرد. درسی که ایران از این جنگ گرفت، بر ضرورت پیشگیری، کاهش آسیبپذیری و تداوم حیات ملی در برابر تهدیدات دشمن متمرکز بود.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
جنگ هشتساله ایران و عراق (دفاع مقدس ۱۳۵۹-۱۳۶۷) به عنوان یک تجربه تلخ اما آموزنده، نقش بسزایی در شکلگیری دکترین پدافند غیرعامل ایران ایفا کرد. درسی که ایران از این جنگ گرفت، بر ضرورت پیشگیری، کاهش آسیبپذیری و تداوم حیات ملی در برابر تهدیدات دشمن متمرکز بود. جلوههایی از درسهای آموختهشده قبلی در سازماندهی سریع مردمی در پدافند مدنی در زمان تجاوز نظامی ۱۲روزه خرداد-تیر ۱۴۰۴ رژیم صهیونیستی و آمریکا به میهنمان خودنمایی کرد.
1- تأکید بر «مقاومت مردمی» و بسیج ملی: جنگ هشتساله ثابت کرد که مشارکت گسترده مردم (مانند ساخت پناهگاههای خودجوش، همکاری در اطفای آتشسوزیها و حفظ روحیه) از مبانی مقابله با بحران تجاوز دشمن است. امروزه سازمانهای مردمی پدافند غیرعامل این رویکرد را نهادینه کرده و جلوههایی از آن در پدافند مدنی ۱۲روزه در برابر تجاوز دشمن در خرداد-تیر ۱۴۰۴ مشخص شد.
2- پراکندگی و استتار مراکز حیاتی: تمرکز صنایع و تأسیسات در نقاط خاص از خوزستان و آذربایجان خسارات سنگینی به بار آورد. دسترسی دشمن به این مراکز برای حملات هوایی نماد آسیبپذیری ما در پدافند ۱۲روزه نیز بود. انتقال مراکز راهبردی به مناطق کوهستانی، ساخت تونلهای راهبردی (مانند شهرهای زیرزمینی موشکی و هستهای) و استتار تأسیسات، از نقاط قوت پدافندی ماست که در تابآوری در برابر تجاوز دشمن به کارمان آمد.
3- خودکفایی در بحران: تحریمها و قطع واردات تجهیزات نظامی-غیرنظامی، ضرورت تولید داخلی را آشکار کرد. همین اتکا به داخل موجب ایجاد صنایع موشکی و پهپادی شد که محور آفندی ما در برابر تجاوز ۱۲روزه دشمن بود. پس از جنگ هشتساله، ایران بر ساخت تجهیزات پدافندی (مانند رادارها، سامانههای پوششی) و توسعه صنایع دفاعی متمرکز شد.
4- پدافند شهری و پناهگاهها: بمباران شهرها (بهویژه تهران و شهرهای مرزی) نشان داد ساختمانهای معمولی در برابر حملات هوایی مقاوم نیستند. متأسفانه در این زمینه همچنان آسیبپذیریم. بیشتر تلفات ۶۱۰نفره ما در تجاوز رژیم صهیونیستی در همین تجمعهای انسانی و نقاط شهری مورد هجوم دشمن بود. الزام ساخت پناهگاه در ساختمانهای جدید، ایجاد فضاهای چندمنظوره زیرزمینی و مقاومسازی زیرساختها از مبانیای است که باید درس بگیریم و از این پس شیوه شهرسازی خود را اصلاح کنیم. برجسازی گسترده در شهرهایمان عملا توسعه نقاط بیشتر آسیبپذیر در شهرها در برابر هر تهاجم موشکی، حمله هوایی، پهپادی و ریزپرندهها در آینده خواهد بود.
5- حفاظت از زیرساختهای حیاتی: حملات به پالایشگاهها، نیروگاهها، پلها و خطوط انتقال انرژی، اختلال گسترده در جنگ هشتساله و بعضا در تجاوز ۱۲روزه ایجاد کرد. احداث پلهای اضطراری جایگزین، ایجاد شبکههای انرژی زنجیرهای (نه متمرکز) و حفاظت فیزیکی از تأسیسات براساس توسعه و مدرنکردن پدافند هوایی از الزامات امروزه ماست.
6- پدافند زیستی، شیمیایی و هستهای: کاربرد سلاحهای شیمیایی توسط رژیم بعث، آسیبپذیری ایران در مقابله با تهدیدات NBC (هستهای، زیستی، شیمیایی) را نشان داد.
7- جنگ روانی و حفظ روحیه ملی: تبلیغات دشمن برای تضعیف روحیه مردم (مانند شایعهپراکنی) به اندازه حملات فیزیکی مؤثر است. دشمن برای جنگ روانی در زمان جنگ هشتساله عمدتا از رادیوهای فارسیزبان (عراق، آمریکا، بیبیسی، اسرائیل و...) استفاده میکرد. امروز طیف متنوعی از شبکههای اجتماعی و تلویزیونهای ماهوارهای (اینترنشنال و بیبیسی فارسی و...) و کانالهای متعدد یوتیوبی چنین جنگ روانی را ساماندهی میکنند. افزایش سواد رسانهای، مدیریت اخبار بحران و تقریب مردم برای افزایش وحدت ملی، از نیازهای مهمی است که در تمامی نهادهای فرهنگی بهویژه صداوسیما باید در دستور کار قرار گیرد. عملکرد صداوسیما در روزهای پدافند ۱۲روزه را میتوان واجد ضعفهای گوناگون دانست ولی در روزهای پس از آتشبس بعضی تحولات مثبت در خروجیهای رسانهای این سازمان دیده میشود. جنگهای تحمیلی به ایران آموختهاند که پدافند مدنی و پدافند غیرعامل، پیشنیاز امنیت ملی است. این تجربهها باید موجب شود تا ساختار دفاعی ایران بر «پدافند مدنی هوشمند مبتنی بر تهدیدات نامتقارن و مدرن» تمرکز کند. شیوه توسعه ما باید با تکیه بر پدافند مدنی اصلاح شود.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.