|

سریال استودیو؛ نگاهی طنز به هالیوود

مینی‌سریال استودیو (The studio) که در ماه مارس ۲۰۲۵ از پلتفرم اپل تی‌وی پخش شد، به لایه‌های زیرین صنعت سرگرمی سینما‌ که از مدیوم‌های اصلی نمایشی است، می‌پردازد. این سریال به کارگردانی سث روگن و گلد برج، محصول آمریکا بوده و در ژانر کمدی پست‌مدرن ساخته شده است که بیش از آنکه مخاطب را بخنداند، او را به تفکر وامی‌دارد.

سریال استودیو؛ نگاهی طنز به هالیوود

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

فرزانه متین: مینی‌سریال استودیو (The studio) که در ماه مارس ۲۰۲۵ از پلتفرم اپل تی‌وی پخش شد، به لایه‌های زیرین صنعت سرگرمی سینما‌ که از مدیوم‌های اصلی نمایشی است، می‌پردازد. این سریال به کارگردانی سث روگن و گلد برج، محصول آمریکا بوده و در ژانر کمدی پست‌مدرن ساخته شده است که بیش از آنکه مخاطب را بخنداند، او را به تفکر وامی‌دارد. استودیو که در 10 اپیزود ساخته شده، در هر اپیزود‌ یک داستان مستقل دارد که هیچ‌کدام از آنها به‌جز دو اپیزود آخر، اولویت زمانی ندارند.

این سریال مربوط به استودیو فیلم‌سازی کانتیننتال است که در قسمت اول متیو (مت)، مدیر اجرائی آن می‌شود؛ او بشخصه موقعیت‌های طنز منحصر‌به‌فردی را فراهم می‌کند که در نهایت می‌خواهد به سلطه سرمایه به طرز کنایه‌آمیزی اشاره کند. آنچه‌ استودیو را از سایر کمدی‌ها متفاوت می‌کند، نگاه طنازانه‌اش به سیاست‌های هالیوودی است.

استودیو، به لایه‌های پشت پرده هالیوود که همه نسبت به آن آشنایی دارند، می‌پردازد و آن را نقد می‌کند. در همان اپیزودهای اولیه، زمانی که رئیس استودیو، فیلم‌نامه مارتین اسکورسیزی درباره معبد جیم جونز و کشتارهای مربوط به این فرقه را می‌خرد ‌اما نمی‌خواهد این فیلم را بسازد، چون سیاستش ساخت فیلم‌های معناگرا و مفهومی‌ یا براساس رخدادهای واقعی نیست، کمدی را در اینجا تبدیل به کمدی دارک می‌کند؛ اینکه هالیوودی‌ها چگونه فرصت ساخت یک فیلم خوب را از بین می‌برند. این اپیزود به‌وضوح نشان داد چگونه برای ساخت چنین فیلم‌هایی، بالاتری‌ها سنگ‌اندازی می‌کنند تا فیلم‌های کمدی، ترسناک یا اکشن را راهی اکران کنند و از این ‌رو است که در سال‌های اخیر فیلم‌های خوب و‌ معناگرا در هالیوود بسیار کم دیده می‌شود و بیشتر آنها حول ژانرهای اکشن و ترسناک‌ یا حتی تلفیقی از آن دو است.

استودیو در یکی دیگر از اپیزودهایش، به نژادپرستی هم اشاره می‌کند و نشان می‌دهد هنوز هم مسئله انتخاب بازیگران سیاه و سفید از چالش‌های مهم این صنعت است؛ حتی اگر دست‌اندرکاران آن مشکلی با این قضیه نداشته باشند، اما بین خود بازیگران سیاهپوست این مسئله پررنگ است و فکر می‌کنند انتخاب بازیگر سفید‌پوست از روی عمد است. نژادپرستی همچنان مسئله‌ای است که در بین هالیوودی‌ها حل‌نشده باقی مانده است.

در همان اپیزود، به نکوهش هوش مصنوعی از طرف مردم و خبرنگاران پرداخته شد؛ اینکه هوش مصنوعی چگونه فرصت‌های شغلی افراد را از بین برده است، اما سردمداران هالیوود به فکر جیب خودشان هستند و ترجیح می‌دهند از هوش مصنوعی استفاده کنند. این اپیزود یک تلنگر محکم‌ است که به گوش دست‌اندرکاران هالیوود خورد. امروزه بیش از هر زمانی هوش مصنوعی با زندگی ما عجین شده است و حتی افراد هم در خدمت آن قرار گرفته‌اند و حالا در مقیاس بزرگ‌تر مثلا در صنعت فیلم‌سازی مشاهده می‌شود؛ حتی بازیگران مشهور هم در خدمت هوش مصنوعی هستند.

در اپیزود دیگری شاهد دعوا، بحث و جنجال بین یک جراح متخصص سرطان با مت (مدیر اجرائی استودیو کانتیننتال) هستیم. آنچه ‌به‌وضوح می‌دانیم، آن است که جراحی و در کل خدمات پزشکی، امری به‌شدت خطیر است که با جان انسان‌ها سر‌و‌کار دارد که با حوزه سرگرمی (سینما)، قابل قیاس نیست؛ بااین‌حال، متیو به هر نحوی شده می‌خواهد به این جراح و سایر دوستان پزشکشش بفهماند که سینما یک امر هنری است که به‌شدت ‌ریسک بالایی دارد و چیزی از رشته پزشکی کم ندارد. جدال بین این دو، طنز جالبی را رقم زده است. اینکه هر شغلی ریسک خاص خود را دارد، کاملا درست است، اما شباهت پزشکی و امور نمایشی، قیاسی نا‌به‌جاست و این همان سلطه‌ای است که پیش از آن نام بردیم؛ سلطه هالیوود بر همه ابعاد. استودیو می‌خواهد بگوید هالیوود و صنعت سرگرمی، هنری است که بر ذهن، افکار، روان، زندگی فردی و اجتماعی تأثیر می‌گذارد و افسار افراد را به دست می‌گیرد.

یک اپیزود دیگر‌ به مراسم گلدن‌گلوب اختصاص دارد که نشان می‌دهد همه افراد به فکر منافع شخصی‌شان هستند و حتی حاضر نیستند زمانی که جایزه گلدن‌گلوب را می‌برند از استودیو که مالک فیلم‌شان بوده یک تشکر خشک و خالی کنند، در‌ حالی‌ که همه استرس‌ها و مشکلات اصلی برای سرمایه‌داران آن استودیو بوده و آنها شبانه‌روز در حال کار‌کردن هستند و نمی‌توانند یک زندگی خصوصی داشته باشند. در این بخش، مخاطب با خودخواهی کارگردانان و عوامل فیلم روبه‌رو می‌شود.

در دو اپیزود آخر متوجه می‌شویم‌ صنعت سرگرمی هالیوود یک پوشال تو‌خالی است. وقتی متیو یک میهمانی به نام استودیوی خود‌ در لاس‌وگاس برگزار می‌کند تا درباره سیاست‌هایشان صحبت کند، با یک «سینی هالیوود سنتی» از میهمانان پذیرایی می‌کنند‌ که در آن شکلات‌هایی سرشار از مواد مخدر‌ صنعتی قرار دارد. اصطلاح «سینی هالیوود سنتی» گویا یک اصطلاح رایج‌ در میان هالیوودی‌هاست که پایه ثابت در میهمانی‌هایشان است و به‌خوبی سازندگان این سریال توانسته‌اند هر آن چیزی را که در بستر هالیوود رخ می‌دهد،‌ در 10 اپیزود به نمایش بگذارند.

مینی‌سریال استودیو بازتابی از یک بخش کوچک‌ از اتفاق‌ها و بحران‌های صنعت سینمای آمریکایی است که از قضا هم خنده‌دار است و هم تأمل‌برانگیز. سث روگن و گلو برج سعی کرده‌اند با یک طنز پست‌مدرن، این چالش‌ها را به تصویر بکشانند و به‌جای آنکه چشم بر روی این بحران‌ها ببندد، آنها را تبدیل به سوژه اصلی کرده‌اند‌. این همان چیزی است که کمدی‌سازان ایرانی به آن بی‌توجهی می‌کنند و نمی‌توانند از دل بحران‌ها، طنز بسازند و آنچه را که به اسم طنز روانه سینماها و نمایش خانگی می‌کنند، سوژه‌های تکراری است که تاریخ مصرف محتوای آن‌ ‌گذشته است‌.

استودیو به ‌عنوان یک سریال 10‌قسمتی توانست هم مایه نشاط تماشاگر شود و هم فساد و لایه‌های پیچیده هالیوود را با نگاهی نقادانه به نمایش بگذارد.

 

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.