بحران در اتحاد غربی؛ ناتو روی خط باریکِ بقا
نشست این هفته ناتو در لاهه، در شرایطی برگزار میشود که مدافعان این اتحاد قدیمی میان اروپا و آمریکا، خود را میان دوراهی دشواری میبینند. از یک سو، رابطه با واشنگتن هیچگاه تا این حد تیره نبوده است؛ از اظهارات رئیسجمهور ترامپ درباره روسیه در نشست عجولانه گروه هفت در آلبرتا تا توافق تجاری بیرمق با بریتانیا که همچنان شامل تعرفههای 10 درصدی است.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
شرق: نشست این هفته ناتو در لاهه، در شرایطی برگزار میشود که مدافعان این اتحاد قدیمی میان اروپا و آمریکا، خود را میان دوراهی دشواری میبینند. از یک سو، رابطه با واشنگتن هیچگاه تا این حد تیره نبوده است؛ از اظهارات رئیسجمهور ترامپ درباره روسیه در نشست عجولانه گروه هفت در آلبرتا تا توافق تجاری بیرمق با بریتانیا که همچنان شامل تعرفههای 10 درصدی است. اروپاییها هر روز بیش از گذشته برای یافتن نقطه اشتراک با دولت ترامپ دچار مشکل میشوند. اما ابراز علنی این موضوع، میتواند اوضاع را از این هم بدتر کند و به یک پیشگویی خودمحققشونده بدل شود؛ درست مانند زمانی که امانوئل مکرون در سال ۲۰۱۹ ناتو را «مرده مغزی» خواند. با این حال، امیدبستن به همکاری سازنده با دولت دوم ترامپ نیز سادهلوحانه و غیرمسئولانه است. آنچه بریتانیا و اروپا امروز نیاز دارند، نه حرف، بلکه عمل است: چه در حوزه دفاع، چه درمورد اوکراین، چه در تجارت و دیگر اولویتها. آنها باید بیآنکه منتظر رهنمود استراتژیک از سوی واشنگتن باشند یا بیش از حد نگران واکنشهای احتمالی ترامپ شوند، گام بردارند.
از نمایش قدرت تا بحران رهبری
در گام نخست، شفافیت درباره واقعیتها ضرورت دارد. شاید با دیپلماسی هوشمندانه، نشست پیشرو به یک شکست کامل بدل نشود، اما واقعیت آن است که این اتحاد، اگرچه هنوز بهطور کامل فرو نپاشیده، اما به سختی سر پا مانده است.
البته باید اذعان کرد که افزایش بودجه دفاعی اعضا، توان نظامی مشترک ناتو را ارتقا داده است. اما آنچه بیش از هر چیز اهمیت دارد، اراده جمعی برای بهکارگیری این توانمندیهاست؛ جایی که رهبری آمریکا بهوضوح ناکام مانده است. خروج برنامهریزیشده نیروهای آمریکایی از اروپا، سایهای سنگین بر نشست لاهه انداخته است.
ضعف واشنگتن در حمایت از ناتو
بدتر آنکه در یکی از جلسات استماع اخیر کنگره، وزیر دفاع آمریکا، پیت هگست، حتی در پاسخ به سؤالات ساده درباره تعهد ایالات متحده به ماده پنجم ناتو دچار تردید شد. او حتی از رد برنامهریزی برای حمله احتمالی به گرینلند نیز طفره رفت. بحثها درباره افزایش بودجه دفاعی به ۳.۵ یا پنج درصد، زمانی معنا دارد که ایالات متحده خود حاضر به چنین افزایشی باشد درحالی که روند معکوس را شاهدیم.
بنبست در قبال جنگ اوکراین
موضوع دیگر، جنگ اوکراین است. موعد دو هفتهای ترامپ برای بررسی تمایل روسیه به مذاکرات صلح به پایان رسیده و کرملین در پاسخ، حملات سنگین پهپادی و موشکی به شهرها و زیرساختهای غیرنظامی اوکراین را شدت بخشیده است. در این شرایط، «ائتلاف داوطلبان» فقط نظارهگر مانده و همه منتظر تصمیم واشنگتن هستند؛ اشتباهی آشکار که آینده را پیچیدهتر میکند.
سیاست منفعلانه دولت ترامپ، حتی از نگاه ناظران بیطرف هم پنهان نمانده است. ترامپ در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت: «از روسیه ناامید شدهام»، اما بلافاصله افزود که از اوکراین هم ناامید است و حتی به پوتین بابت «فداکاریهای روسیه در جنگ جهانی دوم» اعتبار داد. همزمان، وزیر خارجه، مارکو روبیو، روز ملی روسیه را تبریک گفت، حرکتی که از زمان ۲۰۲۲ از سوی هیچ دولت آمریکایی صورت نگرفته بود. هگست نیز بارها از پاسخ به این سؤال که روسیه متجاوز است یا نه، طفره رفت.
برخی معتقدند محدودیتهای ناشی از تحریمهای کنگره، دست دولت ترامپ را بسته است و بازگشت به روابط عادی با روسیه، حداقل در کوتاهمدت محتملتر از تصویب طرحهای تنبیهی جدید است. این واقعیتهای تلخ، اما غیرقابل انکار، شرایطی است که اروپا و بریتانیا باید با آن روبهرو شوند. بهترین راهحل، برخورد واقعبینانه، استواری و الهامگرفتن از شعار روزولت است: «آرام و قاطع باشید و چماق بزرگی در دست داشته باشید».
اقتصاد اتحادیه اروپا با ۲۰ تریلیون دلار و بریتانیا با چهار تریلیون دلار، قدرتی عظیم است. با رهبری خردمندانه—از مکرون و فردریش مرتز تا دونالد توسک، جورجیا ملونی و اورزولا فون در لاین—اروپا میتواند خود را بازآرایی کند و حتی راه را برای عضویت نهایی اوکراین در اتحادیه هموار کند.
چشمانداز بازآرایی راهبردی
اروپا و بریتانیا باید به طور مشترک، برنامهای جاهطلبانه برای آزادسازی تجارت تدوین کنند و به جای تلاش برای تطبیق با سیاستهای حمایتگرایانه ترامپ، بر همکاریهای نزدیک با یکدیگر تمرکز کنند. در چنین فضایی، نباید اجازه داد مباحثات داخلی آمریکا، چارچوب گفتوگوهای راهبردی اروپا در حوزه امنیت، اوکراین و تجارت را تعیین کند. در پایان، دوران پرآشوب کنونی روابط فراآتلانتیک نیز خواهد گذشت و روزی خواهد رسید که آمریکا دوباره بهعنوان شریکی سازنده وارد عمل شود. اما تا آن زمان، ادامه وابستگی به تصمیمات و دغدغههای واشنگتن، جز آسیب به منافع اروپا و بریتانیا، نتیجهای نخواهد داشت.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.