|

از سایه‌ موشک تا روشنای خاطره؛ شهر چه چیزی را به یاد می‌سپارد؟

شهرهایی که زخمی می‌شوند، اما فراموش نمی‌کنند

حمله نظامی اسرائیل به تهران، فارغ از ابعاد سیاسی و نظامی‌اش، رویدادی است که ردپایی عمیق در حافظه جمعی شهروندان برجای گذاشت؛ ردپایی که به باور دکتر امیر منصوری، نباید در سکوت و فراموشی معماری مدرن گم شود.

شهرهایی که زخمی می‌شوند، اما فراموش نمی‌کنند
نورا حسینی خبرنگار گروه جامعه روزنامه شرق

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

حمله نظامی اسرائیل به تهران، فارغ از ابعاد سیاسی و نظامی‌اش، رویدادی است که ردپایی عمیق در حافظه جمعی شهروندان برجای گذاشت؛ ردپایی که به باور دکتر امیر منصوری، نباید در سکوت و فراموشی معماری مدرن گم شود. او معتقد است فضاهایی که در لحظه‌ای بحرانی محل واکنش احساسی و همدلی ملی بوده‌اند -حتی اگر آسیب فیزیکی ندیده باشند- باید به عنوان نمادهای شهری تجربه جمعی حفظ شوند. این دیدگاه، برنامه‌ریزی شهری را از صرف بازسازی به سوی مستندسازی و تقویت حافظه‌ مکان هدایت می‌کند؛ حافظه‌ای که به شهر هویت و به مردم حس تعلق می‌بخشد.

امیر منصوری، استاد معماری منظر دانشگاه تهران، با اشاره به رابطه میان احساسات انسانی و فضاهای شهری، بر این باور است که معنا در فضا صرفا از دل تجربه انسانی و رویدادهای اجتماعی زاده می‌شود. او معتقد است: «در هیچ فضای کالبدی و فیزیکی، معنای مستقلی وجود ندارد. معنا ناشی از تجربه، رویداد و زندگی در آن فضا برای انسان‌هایی است که آن را تجربه می‌کنند». به گفته او، فضا زمانی معنادار می‌شود که بخشی از زندگی روزمره انسان باشد، به‌ویژه در تضاد میان تجربه‌های گوناگون. اما دسته‌ای از فضاها، آنهایی که با عواطف و هیجانات شدید انسانی همراه‌اند -نظیر فضاهای مرتبط با جنگ یا بحران‌های انسانی- به‌ سبب تجربه مشترک میان انسان‌ها، به‌شدت معنادار و دارای فهم مشترک می‌شوند.

او به حمله اخیر اسرائیل به ایران اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد: «در این حادثه، با وجود تفاوت‌های سیاسی گسترده میان اقشار مختلف جامعه، واکنش‌ها به شکلی کم‌نظیر هم‌راستا بود. علی‌رغم تفاوت دیدگاه‌ها، مردم ایران در برابر حمله به وطن واکنشی واحد داشتند. این واکنش یکپارچه، بیانگر فهم مشترک و احساس تعلق جمعی نسبت به سرزمین است». به باور منصوری، در چنین موقعیت‌هایی، معنا از دل همدلی عمومی زاده می‌شود و برخی مکان‌ها -حتی اگر تخریب نشده باشند- به‌ عنوان نمادهای این تجربه جمعی در ذهن شهروندان نقش می‌بندند: «نقاطی که شاید فقط شاهد عبور نور موشک‌ها بودند یا محل تجمع مردم پس از حادثه بودند، به نمادهای احساسی بدل می‌شوند. این نقاط، ظرفیت بسیار مهمی در شکل‌گیری خاطره جمعی دارند».

او تأکید می‌کند که چنین فضاهایی باید شناسایی، حفاظت و در برنامه‌ریزی شهری لحاظ شوند: «ما در شهرهایمان کمتر نقاطی داریم که مردم نسبت به آنها درک و احساس مشترک داشته باشند. فضاهایی که در جریان جنگ تبدیل به نماد تجربه و همدلی می‌شوند، فرصت‌هایی نادر برای تقویت تعلق خاطر شهروندان به مکان هستند». دکتر منصوری با مقایسه تجربه جنگ اخیر با جنگ ایران و عراق می‌گوید: «در جنگ تحمیلی با وجود تخریب‌های شدید، آثار فیزیکی جنگ به‌سرعت پاک شدند؛ گویی هیچ‌گاه حادثه‌ای رخ نداده است. اما در شرایط امروز، باید هوشیارانه عمل کنیم و اجازه دهیم آن نقاط که خاطرات و احساسات جمعی را در خود دارند، به عنوان بخشی از منظر جنگ، در شهر حفظ و برجسته شوند».

او می‌افزاید: «برای اینکه یک مکان به خاطره جمعی مردم بدل شود، معمولا باید دهه‌ها زمان بگذرد و تجربه‌های متراکم شکل گیرد. اما در مواقع بحرانی مانند جنگ، به‌واسطه شدت احساسات، در یک لحظه می‌توان نقطه‌ای را داشت که در حافظه جمعی شهروندان پررنگ شود. این ظرفیت را نباید از دست داد». استاد دانشگاه تهران، با تأکید بر ظرفیت بالای فضاهای شهری در انتقال معنا و ایجاد حس همبستگی اجتماعی، معتقد است نقاط مرتبط با حوادث جنگی اگر تعداد آنها محدود باشد، دارای ضریب ادراکی بسیار بالایی هستند که می‌توانند در حافظه جمعی مردم نقشی هم‌ارز با عناصر تاریخی و میراث فرهنگی ایفا کنند. او دراین‌باره توضیح می‌دهد: «تعداد نقاطی که در جریان جنگ مورد توجه قرار می‌گیرند شاید زیاد نباشد، اما به دلیل شدت احساساتی که با آنها گره خورده، ضریب ادراکی‌شان بسیار بالاست.

وقتی یک عدد کوچک از فضاها با یک ضریب بزرگ عاطفی ضرب شود، خروجی نهایی، عددی بزرگ و قابل توجه خواهد بود که توان رقابت با نمادهای تاریخی شهر را دارد. این عناصر منظر جنگ، از نظر ارزش ادراکی، به‌هیچ‌وجه کمتر از عناصر میراث فرهنگی نیستند».

منصوری درباره ایجاد نمادهای موقت در شهر مانند ایجاد زیارتگاه‌های موقت خیابانی در زمان جنگ جهانی اول یا استفاده از گل در جنگ ویتنام که نماد صلح و مقاومت بود، گفت: در شرایط فعلی نیز باید از منظر موقت و اقدامات نمادین بهره برد. امروز می‌توانیم از اقدامات نشانه‌ای و تزیینی مانند نصب پرچم‌ها، تصاویر شهدا، شعارهای وحدت‌بخش و بنرهای مناسبتی استفاده کنیم. مثل همان بنر بزرگی که در میدان ولیعصر نصب می‌شود و به‌ صورت دوره‌ای به مناسبت‌های مختلف تغییر می‌کند. اینها بخشی از منظر موقت جنگ هستند.

علاوه بر عناصر بصری، از رسانه‌های تصویر متحرک و صوت نیز برای تعظیم لحظات همدلی و بحران در زندگی جمعی شهروندان نیز می‌توان بهره برد. نقاط عطف منظر جنگ، شایسته است تا  به عنوان فضاهای جمعی با فعالیت نمایشی و انواع مدیاها آراسته و بهره‌برداری شود. مدیریت شهری از چشمه فیاض منظر جنگ نباید به‌سادگی عبور کند.

از نظر او، این اقدامات نباید محدود به چند نقطه مرکزی شهر باشد، بلکه باید در مقیاسی وسیع‌تر و محلی اجرا شود: «ما می‌توانیم تعداد این نقاط را افزایش دهیم؛ به‌جای آنکه فقط دو یا سه نقطه در شهر فعال باشند، این اقدامات به صد نقطه در محلات گسترش پیدا کند. در محل‌های کلیدی هر محله، نمادهای تصویری و عناصر موقت که یادآور همدلی و ایستادگی مردم باشند، نصب شوند. این نقاط به تدریج در ذهن مردم به عنوان محل‌های استقلال و هویت محلی ثبت خواهند شد».

 

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.