قیمتگذاری انرژی در تله سیاستگذاری پوپولیستی
در ساختارهای نهادینهشده، قیمتگذاری انرژی براساس هزینه نهایی، منابع جایگزین و چشمانداز پایداری اقتصادی تنظیم میشود. اما در جاهایی که سیاستگذاری در آنها تحت سازوکارهای غیرنهادینه و کوتاهمدت است، این قیمتگذاری به جای آنکه تابع منطق اقتصادی باشد، تابع منطق نمایندگی روانی و پاسخ هیجانی به انتظارات عمومی میشود. اینجا دقیقا جایی است که مفهوم پوپولیسم وارد عمل میشود؛ نه صرفا بهعنوان یک گفتمان سیاسی، بلکه بهمثابه مکانیسم تصمیمگیری مبتنی بر حفظ ظاهر عدالت به جای تحقق آن.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
علی صادقیهمدانی - مدیر مرکز پژوهش و بررسیهای اقتصادی اتاق بازرگانی اصفهان
در ساختارهای نهادینهشده، قیمتگذاری انرژی براساس هزینه نهایی، منابع جایگزین و چشمانداز پایداری اقتصادی تنظیم میشود. اما در جاهایی که سیاستگذاری در آنها تحت سازوکارهای غیرنهادینه و کوتاهمدت است، این قیمتگذاری به جای آنکه تابع منطق اقتصادی باشد، تابع منطق نمایندگی روانی و پاسخ هیجانی به انتظارات عمومی میشود. اینجا دقیقا جایی است که مفهوم پوپولیسم وارد عمل میشود؛ نه صرفا بهعنوان یک گفتمان سیاسی، بلکه بهمثابه مکانیسم تصمیمگیری مبتنی بر حفظ ظاهر عدالت به جای تحقق آن.
ادبیات اقتصاد سیاسی پوپولیسم نشان میدهد که در غیاب نهادهای مستقل، سیاستگذار برای حفظ مقبولیت یا جلب همراهی گروههای مختلف اجتماعی، به راهکارهایی متوسل میشود که بیش از آنکه مسئله را حل کنند، تأخیر در بحران میآفرینند. قیمت انرژی یکی از نقاط کانونی این تأخیرسازی است. در این رویکرد، قیمت حاملهای انرژی -از بنزین تا برق- نهتنها ابزار تخصیص منابع نیست، بلکه نشانگر نمادین وفاداری به توده مردم تلقی میشود.
در نتیجه، به جای طراحی یک سیاست هدفمند و شفاف برای بازتوزیع درآمد یا ارتقای بهرهوری، سیاستگذار پوپولیست ترجیح میدهد قیمتهای پایین و غیرواقعی را حفظ کند، حتی اگر این حفظ، منجر به اتلاف گسترده منابع، گسترش نابرابری بین دهکها و تخریب زیرساختهای انرژی شود. به تعبیر دقیقتر، یارانه انرژی به ابزار تثبیت روانی تبدیل میشود، نه به سیاست بازتوزیع کارآمد.
این الگو در ایران بهخوبی مشاهده میشود. در شرایطی که منابع انرژی کشور تحت فشار سرمایهگذاری ناکافی و رشد تقاضا قرار دارد و نابرابری انرژی میان مناطق و گروههای اجتماعی تشدید شده، همچنان تصمیمگیری درباره قیمتگذاری تابع فضایی است که میتوان آن را «پوپولیسم مصلحتاندیشانه» نامید؛ جایی که هزینه واقعی سیاستگذاری به آینده حواله داده میشود.
در مقالهام با عنوان «An Analysis of the Effect of Energy Subsidies Decrease and Transfer Payments to Households on Welfare and Labor Market» نشان دادهام که امکان اصلاح قیمتها همراه با پرداختهای جبرانی هدفمند وجود دارد. اما چنین گزینهای، در شرایطی که افق تصمیمگیری کوتاه و تابع ذهنیت سیاسی است، به سختی مورد توجه قرار میگیرد.
در نهایت، مسئله قیمتگذاری انرژی در ایران، نه یک معضل صرفا اقتصادی، بلکه یکی از تجلیهای ضعف نهادینهسازی سیاست عمومی در مواجهه با الگوهای پوپولیستی است. گذار به سیستمی که قیمت انرژی نه ابزار تبلیغاتی، بلکه ابزار سیاستگذاری هدفمند باشد، مستلزم بازسازی زیرساختهای اعتماد عمومی، استقلال نهادهای تنظیمگر و شکلگیری ائتلافی فراتر از رقابتهای روزمره برای اصلاح بلندمدت است.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.