چگونه میتوان دانشگاه را نابود کرد؟
آلبر کامو دانشگاه را یکی از سنگرهای اصلی مقاومت در برابر سرکوب فکری میداند و به نظر میرسد اگر دانشگاهیان نتوانند از این سنگر بهخوبی محافظت کرده و آن را ارتقا دهند، امیدی به توسعه آزادی فکر و اندیشه در جامعه نخواهد بود. البته تاکنون در این چند دهه نیز چنین بوده و دانشگاه در مقاطع مختلف سعی داشته پیشتاز آزادیخواهی در جامعه باشد و در این مسیر نیز هزینههای فراوانی پرداخته است. به همین دلیل است که واهمه از دانشگاه و آزادی و آزادگی در آن تا این حد زیاد است و در هر دوره که اداره دولت به دست یک جریان خاص افتاده، دغدغه اصلی ایشان ایجاد محدودیت بیشتر در دانشگاه و تشکلهای دانشگاهی بوده است.

به گزارش گروه رسانهای شرق،
حسین وفاپور-عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها: آلبر کامو دانشگاه را یکی از سنگرهای اصلی مقاومت در برابر سرکوب فکری میداند و به نظر میرسد اگر دانشگاهیان نتوانند از این سنگر بهخوبی محافظت کرده و آن را ارتقا دهند، امیدی به توسعه آزادی فکر و اندیشه در جامعه نخواهد بود. البته تاکنون در این چند دهه نیز چنین بوده و دانشگاه در مقاطع مختلف سعی داشته پیشتاز آزادیخواهی در جامعه باشد و در این مسیر نیز هزینههای فراوانی پرداخته است. به همین دلیل است که واهمه از دانشگاه و آزادی و آزادگی در آن تا این حد زیاد است و در هر دوره که اداره دولت به دست یک جریان خاص افتاده، دغدغه اصلی ایشان ایجاد محدودیت بیشتر در دانشگاه و تشکلهای دانشگاهی بوده است.
امسال 34 سال از تجربه زیسته من در دانشگاه میگذرد. از آغاز دوران دانشجویی، در فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی همواره به عنوان یک فعال دانشجویی و سپس در کسوت هیئتعلمی فعال بوده و از نزدیک درگیر مسائل دانشگاه بودهام و دانشگاه همواره به مهمترین دغدغه زندگی من بدل شده است.
در این بیش از سه دهه زندگی در دانشگاه، عملکرد شش دولت را در دانشگاه تهران از نزدیک تجربه و با تمام وجود لمس کردهام؛ از دولت هاشمی گرفته تا دولت پزشکیان و به جد باور دارم سختترین و پیچیدهترین دوران مدیریتی در دانشگاه در دولت قبلی رقم خورد. پروژه امنیتیسازی دانشگاه از دوران احمدینژاد آغاز شد، ولی با مقاومت دانشگاه و نهادهای دانشگاهی تکمیل نشد و دانشگاهیان سعی کردند اندک فضاهایی را برای خود باز نگه دارند و از هر فرصتی برای بازسازی فضای آزادیخواهی در دانشگاه بهره ببرند. اما در دولت گذشته، این پروژه به کمال خود دست یافت و پروندهسازی و تحت فشار قراردادن دانشجویان و استادان به رویه ثابت در مدیریت دانشگاهها بدل شد؛ تعلیق، اخراج و قطع حقوق استادان به امری عادی در دانشگاه مبدل شد و حتی حق دادخواهی از ایشان در مجامع حقوقی نیز سلب شد.
همچنین در این دوران تلاش شد سیطره نهادهای بیرون از دانشگاه به روندی قانونی و شبهقانونی تبدیل و چنان ریلگذاری شود که اجازه نفسکشیدن از دانشگاه حتی با تغییر دولتها نیز سلب شود و به همین دلیل است که میبینیم پس از گذشت نزدیک به یک سال از استقرار دولت جدید، کماکان فضای حاکم بر بیشتر دانشگاهها بسته است و در انتخاب رؤسای دانشگاه و حتی در انتصاب برخی مدیران جزء نیز دخالت نهادهای بیرونی مانع تحرک جدی و مثبت در دانشگاه میشود که نمونه آن را در انتصاب رئیس دانشگاه تهران شاهد بودیم.
متأسفانه سایه عمکرد دولت قبل در دولت پزشکیان نیز همچنان باقی مانده و دانشگاه نتوانسته استقلال خود را بازستاند و گرچه در اصلاح این رویهها تلاشهای خوبی شده، اما هنوز امکان بازیابی عقلانیت و استقلال دانشگاه را فراهم نکرده است. از نظر بیشتر بزرگان اندیشه، دانشگاه صرفا محل تولید متخصص یا مدرک نیست، بلکه در ضمن آن فرصتی برای ساخت انسان اندیشهورز و مطالبهگر است؛ انسانی که به دنبال آزادی و عدالت و بسط آن در جامعه باشد.
اکنون با روی کار آمدن دولت پزشکیان، دانشگاهیان امید تازهای یافتهاند که مجدد استقلال و عقلانیت را در دانشگاه بیابند، اما با رویههای جاری در دولت قبل چنان نمیتوان به این امید دل بست. امیدواریم دولت پزشکیان بتواند با تغییر رویههای نادرست دولت قبل، روند اصلاح در دانشگاه و بازگشت آزادی و عقلانیت در آن را به جد دنبال کند و دانشگاه را به جایگاه واقعی خود در کشور که همان ساخت انسان مطالبهگر و آزادیخواه است،
سوق دهد.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.