|

بازخوانی یک سخنرانی از دکتر محمدابراهیم انصاری‌لاری:

ایرانِ خردبنیان

سخن‌گفتن از فردوسی همیشه سنجش خرد است. شاهنامه تنها یک اثر ادبی نیست؛ بلکه میراثی است که اگر امروز به آن بازنگردیم، فردا ناچار به بازسازی آن خواهیم بود. فردوسی در روزگار آشفتگی ایران قرن چهارم، مسئولیتی بزرگ بر دوش کشید تا هویت ایرانی را نه‌فقط حفظ کند، بلکه در زبان فارسی بازآفرینی کند.

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

ندا اکبری-پژوهشگر مدیریت شهری: ١- سخن‌گفتن از فردوسی همیشه سنجش خرد است. شاهنامه تنها یک اثر ادبی نیست؛ بلکه میراثی است که اگر امروز به آن بازنگردیم، فردا ناچار به بازسازی آن خواهیم بود. فردوسی در روزگار آشفتگی ایران قرن چهارم، مسئولیتی بزرگ بر دوش کشید تا هویت ایرانی را نه‌فقط حفظ کند، بلکه در زبان فارسی بازآفرینی کند.

 

٢- فردوسی می‌دانست زبان فقط وسیله بیان نیست، بلکه ابزاری برای بازتولید فرهنگی و تضمین تاریخ یک ملت است. او در شاهنامه خرد و داد را به‌عنوان دو فضیلت بنیادین برگزید؛ فضیلت‌هایی که فراتر از زمان، مذهب و نژاد هستند. خرد در شاهنامه به معنای عقل معاش نیست، بلکه نوری درونی است که تشخیص حق از باطل و نیک از بد را ممکن می‌کند.

 

٣- خرد نزد فردوسی ریشه تمام فضیلت‌هاست و نه امری بیرونی، بلکه ذاتی در نهاد انسان. این خرد، همان عقل اولی است که پیامبر و مولانا نیز به آن اشاره کرده‌اند؛ موهبتی که باید با عمل و رفتار پرورش یابد. شاهنامه حکمرانی خردبنیان را به تصویر می‌کشد؛ جایی که پادشاه و پهلوان باید بر مبنای خرد و داد سنجیده شوند.

 

٤- شاهنامه پر از درس‌های حکمرانی است: جمشید وقتی از خرد تهی شد و به فره ایزدی چنگ زد، سقوط کرد؛ رستم نیز وقتی از سر حرص فرزندش سهراب را کشت، نزد فردوسی سقوط کرد و در نگاه شاعر، قهرمانی شکست‌خورده به شمار آمد. این درس‌ها نشان می‌دهند که حکمرانی بدون خرد و عدالت محکوم به شکست است. حتی طبیعت نیز واکنش نشان می‌دهد؛ زمانی که عدالت جاری باشد، سرسبزی و شکوفایی است و در زمان ظلم، خشکی و نابودی.

 

٥- مهم‌ترین پیام فردوسی اهمیت گفت‌وگو و مشارکت در حکمرانی است. پهلوان و شاه، موبد و پادشاه، رقیب و دشمن، همه در گفت‌وگو برای حفظ نظم سیاسی خردبنیان حضور دارند. مشروعیت قدرت نه از وراثت، بلکه از خرد و داد ناشی می‌شود؛ مفهومی که امروز در حکمرانی مشارکتی، شفافیت و مسئولیت‌پذیری متجلی است. این رویکرد به قدرت و مشروعیت، دقیقا با مفاهیم حکمرانی مدرن همخوانی دارد؛ یعنی شایسته‌سالاری، شفافیت، گفت‌وگوی هم‌سطح میان مردم و قدرت، و مسئولیت‌پذیری. هرجا پادشاه یا فرمانروایی از عدالت فاصله می‌گیرد، طبیعت و مردم اعتراض می‌کنند. این همان اندیشه‌ای است که امروز در نظام‌های حکمرانی مشارکتی، نهادهای مشورتی و شفافیت دیده می‌شود. شاهنامه، اگرچه روایت گذشته است، اما معیار و الگوی آینده حکمرانی را نیز ارائه می‌دهد.

 

٦- در دنیای امروز که شعار دانش‌بنیان فراگیر شده، فردوسی به ما یادآوری می‌کند که اگر خردبنیان نباشیم، دانش و تخصص بی‌فضیلت ما را به ورطه بحران می‌کشاند. در دنیایی که گاهی مزیت‌ها بدون فضیلت به کار گرفته می‌شوند، فردوسی هشدار می‌دهد: علم بی‌فضیلت خطرناک است، ثروت بی‌بخشش به زرپرستی می‌انجامد، و قدرت بدون داد به زور تبدیل می‌شود. اگر خردبنیانی را به نظام حکمرانی امروز تزریق نکنیم، با تورم تخصص‌های بی‌فضیلت و بحران اعتماد مواجه خواهیم شد. حکمرانی خردبنیان یعنی حکمرانی‌ای که صداقت، مسئولیت‌پذیری، عدالت و گفت‌وگو را محور قرار دهد تا اعتماد عمومی و توسعه پایدار شکل بگیرد.

 

٧- فردوسی در زمانی که کشور تکه‌تکه بود، زبان را نه‌فقط برای روایت گذشته، بلکه برای ساختن آینده به کار گرفت. شاهنامه امروز دعوتی است به بازسازی حکمرانی بر پایه خرد و داد؛ حکمرانی‌ای که فقط به قدرت و ثروت نمی‌اندیشد، بلکه مسئولیت و فضیلت را نیز در اولویت قرار می‌دهد. ایران خردبنیان فردوسی تنها مسیر پایدار برای آینده ماست.

 

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.