«شرق» از ناگفتههای صنعت پلاسما، خرید و فروش و منافع اقتصادی آن گزارش میدهد
اهدا یا فروش پلاسما؟
ماجرا بر سر خرید و فروش پلاسماست. یک گروه موافقان هستند و گروه دیگر، مخالفان. منتقدان میگویند در پشت پرده ورود بخش خصوصی به این صنعت، منافع اقتصادی هنگفتی وجود دارد؛ آنها پرداخت پول به اهداکنندگان پلاسما را نوعی تشویق به «فروش بدن» میدانند. اما فعالان بخش خصوصی میگویند این روش نوعی جبران خدمت برای اهداکننده است که البته در ایران با مبالغی ناچیز صورت میگیرد؛ هر نفر ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان. در میان این انتقادها، روز گذشته نشستی خبری از سوی انجمن تأمینکنندگان پلاسما و داروهای پلاسمایی برگزار و به بخشی از ابهامات پاسخ داده شد. آنطور که رئیس این انجمن تأکید کرد: «اگر بخواهیم از طریق اهدای خون به تولید پلاسما برسیم، باید چهار برابر این میزان اهدای خون در کشور انجام شود».


شادی مکی: ماجرا بر سر خرید و فروش پلاسماست. یک گروه موافقان هستند و گروه دیگر، مخالفان. منتقدان میگویند در پشت پرده ورود بخش خصوصی به این صنعت، منافع اقتصادی هنگفتی وجود دارد؛ آنها پرداخت پول به اهداکنندگان پلاسما را نوعی تشویق به «فروش بدن» میدانند. اما فعالان بخش خصوصی میگویند این روش نوعی جبران خدمت برای اهداکننده است که البته در ایران با مبالغی ناچیز صورت میگیرد؛ هر نفر ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان. در میان این انتقادها، روز گذشته نشستی خبری از سوی انجمن تأمینکنندگان پلاسما و داروهای پلاسمایی برگزار و به بخشی از ابهامات پاسخ داده شد. آنطور که رئیس این انجمن تأکید کرد: «اگر بخواهیم از طریق اهدای خون به تولید پلاسما برسیم، باید چهار برابر این میزان اهدای خون در کشور انجام شود».
تلاش برای بدنامکردن صنعت پلاسما
احمد قویدل، مشاور هیئتمدیره کانون هموفیلی ایران ازجمله افرادی است که با اهدای پلاسما و دریافت پول از سوی اهداکننده موافق است. او به «شرق» میگوید برچسبزدن به این موضوع با استفاده از کلماتی مانند مافیای پلاسما یا پلاسمافروشی، تلاشی در راستای بدنامکردن «صنعت پلاسما» است. رویکردی که در نگاه او درست نیست: «داروهای پلاسمایی که از خارج کشور وارد میشوند، از پلاسمایی که از مراکز جمعآوری پلاسما در اروپا و آمریکا جمعآوری شدهاند، ساخته میشوند.
افرادی در این مناطق هر هفته به این مراکز رفته، پلاسما میدهند و به ازای آن مبلغی هم دریافت میکنند. حالا این مسئله که در کشور خودمان بتوانیم از طریق جمعآوری پلاسما، داروهای مورد نیاز را تأمین کنیم، اتفاق خوبی است». قویدل تأکید میکند باید در ابتدا به این سؤال پاسخ دهیم که آیا میزان خونهای اهدایی در کشور برای تهیه داروهای حیاتی مانند آلبومین، IVIG، فاکتور ۸ و فاکتور ۹ پلاسمایی کافی است یا نه؟ «توصیههای جهانی مبنی بر این است که اگر میزان پلاسمای اهدایی کافی است، نیازی به جمعآوری آن از سوی مردم نیست. از آنجایی که جمعآوری پلاسما سخت است، باید هزینهای به اشخاص پرداخت کرد تا آنها هر هفته اقدام به اهدای پلاسما کنند. به هر حال بررسیها نشان میدهد که میزان اهدای پلاسما در کشور کافی نیست و مراکز جمعآوری پلاسما میتوانند با جمعآوری این ماده خونی، بستر لازم برای تأمین داروهای پلاسمایی را فراهم کرده و آنها را در اختیار بیماران قرار دهند». مشاور هیئتمدیره کانون هموفیلی ایران بر این باور است که پرداخت پول در ازای اهدای پلاسما، خونفروشی نیست: «همه سازمانهای اهداکننده خون در دنیا و حتی بانک خون جهانی از سال گذشته اعلام کردهاند که پلاسما جزء داروهای حیاتی است و باید در سبد سلامت همه کشورها به اندازه کافی موجود باشد. تهیه پلاسما هم از طریق منابع اهدای خون مراکز جمعآوری پلاسما ممکن است».
کمبود داروهای پلاسمایی
او این را هم عنوان میکند که انتقادات درباره پرداخت پول در ازای پلاسما زمانی میتواند مورد توجه واقع شود که منابع اهدای خون ما برای تهیه داروهای پلاسمایی کافی باشد: «در حال حاضر حدود ۶۰۰ هزار لیتر پلاسما در کشور جمع میشود که ۳۰۰ هزار لیتر آن از طریق انتقال خون تأمین و 300 هزار لیتر دیگر از طریق مراکز خصوصی جمعآوری پلاسما تهیه میشود. ما در حوزه IVIG و آلبومین در کشور با کمبود مواجهایم. تهیه داروی بیماران از این طریق اصولی، آنهم در کشوری که تحریم است، چه ایرادی دارد؟ زمانی این موضوع محل انتقاد است که پلاسماهای جمعآوریشده تبدیل به دارو نشوند و به کشور بازنگردند».
قویدل تأکید میکند بسیاری از داروهای وارداتی زمانی به ایران میرسند که مدت زمان کمی از مهلت مصرفشان باقی مانده: «یعنی آنقدر دیر ارز لازم اختصاص یافته و سفارشات لازم انجام شده که وقتی دارو وارد کشور میشود دیگر دیر است و نمیتوان برای مدت طولانی از آن استفاده کرد. این عملکرد همراه با تأخیر ظلم است، نه جمعآوری پلاسما. سال گذشته بیش از هزارو 300 زن به دلیل در دسترس نبودن فیبرینوژن جان خود را از دست دادند و برخی از آنها هم دیگر نمیتوانند بچهدار شوند. بهترین داروهای پلاسمایی که وارد کشور میشوند، متعلق به شرکتی است که در سراسر جهان مرکز جمعآوری پلاسما دارد؛ یعنی افراد در ازای دادن پلاسما، پول دریافت میکنند». با وجود این اظهارات اما همچنان این سؤال مطرح است که آیا میزان پلاسمایی که برای ساخت دارو از کشور خارج میشود با میزان دارویی که دوباره به کشور بازمیگردد تناسب دارد؟ سؤالی که قویدل در پاسخ به آن اظهار بیاطلاعی میکند: «حجم پلاسمایی که از کشور خارج میشود، مشخص است. باید سازمان غذا و دارو به این موضوع نظارت کند و پاسخگو باشد. با توجه به اینکه ما همچنان در حوزه داروی فاکتور 9 پلاسمایی با مشکل مواجه هستیم، نیاز به شفافسازی در این حوزه احساس میشود. اما بهصورت کلی اصل موضوع فاقد ایراد است».
به گفته او، بزرگترین مشکل فعلی در حوزه پلاسما آن است که داروهای پلاسمایی بهصورت مداوم در دسترس بیماران نیست و در این حوزه، کمبودهای دورهای وجود دارد؛ به این معنی که تأخیر در سفارش باعث میشود مثلا دو ماه فاکتور 8 یا 9 پلاسمایی و... در کشور موجود نباشد. این مشکل زمانی برطرف میشود که فرایندهای ثبت و ارسال پلاسما به خارج از کشور برای تهیه دارو بهموقع و اصولی انجام شود.
انسان، کالا نیست
علیاکبر پورفتحالله، مدیرعامل اسبق سازمان انتقال خون ایران و رئیس هیئتمدیره انجمن علمی انتقال خون، از مخالفان پرداخت پول در ازای اهدای پلاسماست. او دراینباره به «شرق» میگوید: «انسان، کالا نیست و مورد خرید و فروش قرار نمیگیرد. این موضوع اما در ایران چندان مورد توجه قرار نگرفته، چنانکه امروز بر در و دیوار کنار بیمارستانهای شهر شاهد حراج کرامت انسانی و شاهد افرادی هستیم که اجزای مختلف بدن خود مانند کبد، کلیه و... را میفروشند. امروز جهان به این نتیجه رسیده که به عنوان سرمایه اجتماعی به سمت روشهایی حرکت کنند که انسان به عنوان کالا در نظر گرفته نشود».
پورفتحالله با اشاره به قطعنامه استانبول درخصوص اهدای کلیه عنوان میکرد: «در این قطعنامه خرید و فروش کلیه منع و بر حرکت به سمت اهدای خانوادگی و اهدای داوطلبانه تأکید شده است. این قطعنامه تأکید میکند که در چنین مواردی احساس اجتماعی و احساس تعلق را به سمت خانواده گیرنده عضو و دهنده آن حرکت دهیم، به جای اینکه نوعی تبعیض در جامعه ایجاد کنیم؛ تبعیضی که براساس آن فرد احساس میکند به دلیل فقر اجزای بدن خود را در معرض فروش قرار داده است». مدیرعامل اسبق سازمان انتقال خون این را هم میگوید که در موضوع اهدای پلاسمای خون مهمترین موضوع داوطلبانهبودن آن است: «پلاسما هم بخشی از بدن است و نباید خرید و فروش آن انجام شود. حتی سازمان بهداشت جهانی و اتحادیه اروپا هم بر اهدای داوطلبانه پلاسما تأکید و سرمایهگذاری و برنامهریزی خود را هم در همین راستا انجام میدهند.
دو سال پیش اسپانیا با داشتن بزرگترین پالایشگاه پلاسمای خون 2.5 میلیون دلار برای اهدای داوطلبانه پلاسما سرمایهگذاری کرد. خرید و فروش هر عضو بدن ازجمله پلاسما به منزله آن است که انسان به عنوان یک کالا در جامعه تلقی شود». او با اشاره به وجود سازمان انتقال خون در کشور و سوابق خوب موجود در حوزه اهدای داوطلبانه خون، تأکید میکند که بسترهای لازم برای اهدای داوطلبانه پلاسما هم در کشور وجود دارد. بنابراین میتوان جای اینکه نیاز کشور را به سمت اهدای پولی پلاسما برد، در حوزه اهدای داوطلبانه فرهنگسازی کرد؛ اقدامی که در مورد سایر اجزای خون هم صورت گرفته است.
پشت پرده اهدای پولی پلاسما
رئیس هیئتمدیره انجمن علمی انتقال خون یادآوری میکند که در زمان ریاست دکتر قاضیزاده هاشمی بر وزارت بهداشت، برنامه موفقی در حوزه اهدای داوطلبانه پلاسما ساماندهی شد اما با کناررفتن هاشمی و روی کار آمدن دکتر نمکی، اعمال فشارهایی برای متوقفکردن اهدای داوطلبانه پلاسما انجام شد که علت آن را میتوان منافعی عنوان کرد که در پشت پرده اهدای پولی پلاسما وجود دارد: «داروهای مشتقشده از پلاسما دارای بازاری با ارزش حدودا ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون دلار است. این بازار جهتگیریهای خاص خودش را القا میکند و گردانندگان آن هم نگاه جامعه نسبت به اهدای داوطلبانه را به سمت اهدای پولی سوق میدهند». پورفتحالله در پاسخ به این سؤال که به نظر شما فرایند خارجکردن پلاسما از ایران و ساخت داروهای مشتقشده از آن در خارج از کشور و سپس بازگشت دوباره آن به کشور تا چه میزان موفقیتآمیز بوده است و آیا میزان پلاسمایی که از کشور خارج میشود با میزان دارویی که بازمیگردد تناسب دارد یا خیر، میگوید: «این موضوع مهمی است که سازمان غذا و دارو باید به آن ورود کند. در گذشته روی داروهایی که از طریق پلاسمای صادرشده از ایران تهیه میشد و به کشور بازمیگشت، برچسب خورده بود که «این دارو با پلاسمای ایرانی تهیه شده است» اما امروز شاهد چنین اتفاقی نیستیم».
وزارت بهداشت شفافسازی کند
مدیرعامل اسبق سازمان انتقال خون تأکید میکند که ضروری است سازمان غذا و دارو بر این موضوع نظارت کند که حتما داروهایی که به کشور بازمیگردد با پلاسمای ایرانی تهیه شده باشد: «این موضوع از نظر پیشگیری از تغییر جغرافیایی بیماریها مهم است تا شاهد انتقال بیماریهایی مانند اچآیوی و اچپیوی از سایر نقاط جهان به داخل کشور نباشیم. با این حال به نظر میرسد سازمان غذا و دارو، هیچ نظارت، کنترل و اطلاعرسانی در این حوزه نمیکند و شاهد ضعف عملکرد در این حوزه هستیم. سازمان دارو غذا باید تضمین دهد که داروهای ساختهشده از پلاسما در خارج از کشور با پلاسمای ایرانی ساخته شدهاند».
پورفتحالله همچنین این سؤال را مطرح میکند که حجم پلاسمای ارسالی ما به خارج از کشور برای ساخت دارو باید چه میزان باشد: «زمانی همین افرادی که صحنهگردان این روزها هستند در پاسخ به این سؤال مستندات بسیار خوبی را تهیه کردند مبنی بر اینکه میزان پلاسمای مورد نیاز کشور ۶۰۰ هزار لیتر است. این در حالی است که یکی از مدیران سازمان غذا و دارو اخیرا اعلام کرده که ما به ۷۰ گرم IVIG به ازای هر هزار نفر جمعیت نیاز داریم و بر اساس این عدد هم نیاز کشور را به پلاسما 1.5 میلیون لیتر اعلام کرده است». او با اشاره به شرایط کشور کره جنوبی میگوید: «این کشور جمعیتی مشابه کشور ما داشته و دارای دو پالایشگاه مستقل است. همچنین این کشور صادرکننده داروهای پلاسمایی به بسیاری از نقاط جهان ازجمله ایران است. با وجود این مدیران این کشور مصرف IVIG در این کشور را کمتر از 40 گرم به ازای هر هزار نفر جمعیت میدانند، در این شرایط چرا مدیران ما ادعای مصرف ۷۰ گرم IVIG به ازای هر هزار نفر جمعیت را دارند. به نظر من پشت پرده این ماجرا افرادی قرار دارند که اقتصاد داروهای پلاسمایی را در اختیار دارند. بنابراین وزارت بهداشت باید در این حوزه شفافسازی کرده و میزان داروهای پلاسمایی را بر اساس نیازهای کشور برآورد کند».
فقط نیمی از نیاز کشور تأمین میشود
در پاسخ به ابهامات و انتقادات روز گذشته انجمن تأمینکنندگان پلاسما و داروهای پلاسمایی در اتاق بازرگانی تهران نشستی خبری برگزار کرد. در این نشست نریمان صدری، رئیس انجمن پلاسما با اشاره به اهمیت پلاسما در صنعت دارو گفت: «نزدیک به حدود نیمقرن است که تلاش میکنیم قسمتی از صنعت پلاسما را بومیسازی کنیم. در ابتدای دهه 80 کارآفرینان دارو به این نتیجه رسیدند که با توجه به افزایش روزافزون نیاز به دارو در کشور، به توسعه و بومیسازی این صنعت نیاز داریم». او با اشاره به اینکه امروز برای دریافت پلاسما نیازی به اهدای خون نیست و با استفاده از روشهای نوین این ماده را مستقیما از اهداکننده دریافت میکنند، ادامه داد: «با استفاده از این روش نوین تعداد دفعاتی که فرد میتواند اهدای پلاسما کند افزایش یافته.
براساس پروتکلهای وزارت بهداشت، یک فرد ایرانی سالم هر یک هفته و تا 36 بار در سال میتواند پلاسما اهدا کند. به این شیوه پلاسمای بیشتری برای تهیه دارو در اختیار صنعت داروسازی قرار میگرفت. برای استفاده از این روش بخش خصوصی وارد عمل شد و با طیکردن فرازونشیب بسیار موفق شد دولت و مجلس را قانع کند مجوز تأسیس اولین مرکز خصوصی اهدا پلاسما در کشور را صادر کنند». صدری با بیان اینکه امروز نیممیلیون لیتر پلاسما برای صنعت دارو تأمین شده است، افزود: «این در حالی است که براساس اعلام سازمان غذا و دارو میزان نیاز کشور به پلاسما درحالحاضر حداقل یک میلیون لیتر است. بنابراین این صنعت همچنان نیازمند توسعه برای فعالیت دوبرابری است درحالیکه توسعه این صنعت کند شده و رقابت میان بخش خصوصی و دولت این شرایط را رقم زده است».
او در پاسخ به انتقادات مطرحشده نسبت به پرداخت پول به اهداکنندگان پلاسما هم گفت: «در ایران پلاسما به فروش نمیرسد، بلکه ما براساس یکی از روشهای مرسوم در جهان عمل میکنیم. براساس این روش از آنجایی که فرد داوطلب باید هر بار که برای اهدای پلاسما به این مراکز مراجعه میکند باید چند ساعت از وقت خود را در اختیار صنعت قرار دهد، دولت یا مرکز اهدای پلاسما مبلغی بهعنوان جبران خدمت یا هزینه ایاب و ذهاب به او میپردازد. در برخی از کشورها حتی حقوق یک روز کامل کاری برای چنین فردی در نظر گرفته میشود؛ زیرا فرد باید برای این کار از محل کار خود مرخصی بگیرد.
برداشت ما به عنوان صنعت این است که این مدل هم با کرامت انسانی مخالف نیست». عضو هیئتمدیره انجمن پلاسما با بیان اینکه سالانه 2.3 میلیون لیتر اهدای داوطلبانه خون در کشور وجود دارد، افزود: «اگر بخواهیم از طریق اهدای خون به تولید پلاسما برسیم باید چهار برابر این میزان اهدای خون در کشور انجام شود. در حالی که انتظار ما از دولت این است که در زمینه تصمیمگیری درباره صدور مجوز و توسعه این صنعت صدای واحد داشته باشد اما شاهد حمایت از سوی وزارت بهداشت، سازمان غذا و دارو هستیم و از طرف دیگر برخی استانداران ما معتقدند که توسعه صنعت در استان آنها نباید انجام شود». او با تأکید بر اینکه در این صنعت همیشه کمبود وجود دارد، ادامه داد: «ما همواره با کمبود داروهای پلاسمایی مواجه هستیم و صدها بیمار دسترسی به دارو ندارند، آنها هم که دسترسی پیدا میکنند داروهایشان با منشأ هندی است. اندیشمندان انتقال خون ایران همگی متفقالقول هستند که تأمین داروهای مشتق از پلاسما، با استفاده از پلاسمای ایرانی راهکار پایدار تأمین دارو برای بیماران ایرانی است.
در واقع باید میزان بیشتری از پلاسما را در داخل جمعآوری کنیم. با این حال اختلافنظر در این است که این موضوع از طریق مراکز خصوصی محقق شود یا از طریق توسعه مراکز انتقال خون و اهدای داوطلبانه». صدری همچنین ارزش بازاری داروهای پلاسمایی را شش همت عنوان کرد که از این میزان 62 درصد از طریق داروهای مشتق از پلاسمای ایرانی تأمین میشود و 38 درصد از داروها هم وارداتی هستند. او همچنین در پاسخ به سؤال «شرق» درباره اینکه آیا داروهای پلاسمایی که در داخل تولید میشود توان رقابت با داروهای پلاسمایی تولیدشده در خارج از کشور را دارند و در این حوزه تکنولوژی لازم موجود است، هم گفت: «داروهای تولیدشده در ایران تحت نظارت یکی از سختگیرترین تنظیمگران دارویی این منطقه تولید میشوند. تمام این داروها اعم از پلاسمایی و غیرپلاسمایی حداقل شاخصهای لازم را برای درمان بیماران داشتهاند، وگرنه سازمان غذا و دارو اجازه تولید آنها را نمیداد. بنابراین من محصولات پلاسمایی تولیدشده در داخل را با همان خیال راحتی استفاده میکنم که سایر داروهای تولید کشور را».