«شرق» از جایگاه تهران در معادلات عبری-عربی-غربی گزارش میدهد
دست برتر ایران با محوریت ریاض در چشمانداز منطقهای ترامپ
سفر دونالد ترامپ به کشورهای خلیج فارس، شامل عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی که از امروز دوشنبه آغاز میشود، نقطه عطفی در بازتعریف معادلات آمریکایی-عربی است. این سفر بهعنوان اولین سفر خارجی رسمی ترامپ در دوره دوم ریاستجمهوریاش، در زمینهای از تحولات دیپلماتیک و تنشهای منطقهای، از جنگ غزه تا مذاکرات هستهای ایران، رخ میدهد.


مهدی بازرگان: سفر دونالد ترامپ به کشورهای خلیج فارس، شامل عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی که از امروز دوشنبه آغاز میشود، نقطه عطفی در بازتعریف معادلات آمریکایی-عربی است. این سفر بهعنوان اولین سفر خارجی رسمی ترامپ در دوره دوم ریاستجمهوریاش، در زمینهای از تحولات دیپلماتیک و تنشهای منطقهای، از جنگ غزه تا مذاکرات هستهای ایران، رخ میدهد. برخلاف رؤسای جمهور پیشین آمریکا که اسرائیل را محور سیاستهای منطقهای خود قرار میدادند، چشمانداز منطقهای ترامپ بر تقویت روابط با ریاض متمرکز است که این تغییر اولویت بهطور غیرمستقیم به نفع تهران عمل میکند. بهبود روابط ایران و عربستان پس از توافق مارس ۲۰۲۳، همراه با دیپلماسی فعال تهران در مذاکرات عمان و همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، جایگاه ایران را بهعنوان بازیگری کلیدی در منطقه تثبیت کرده است.
محوریت ریاض در استراتژی منطقهای ترامپ
چشمانداز دونالد ترامپ برای خاورمیانه بر تقویت روابط با عربستان سعودی بهعنوان شریک استراتژیک اصلی متمرکز است. به نوشته ایسنا، یوئل گوجنسکی، پژوهشگر مؤسسه امنیت ملی اسرائیل، در مقالهای برای یدیعوت آحارونوت تأکید میکند که عربستان «مبنای چشمانداز منطقهای» دونالد ترامپ است و ریاض نقش محوری در مسائل منطقهای، ازجمله میانجیگری در بحران جنگ غزه و حتی مناقشات فرامنطقهای مانند جنگ اوکراین، ایفا میکند. این سفر که گوجنسکی آن را «معاملهای عظیم با منافع مشترک» توصیف میکند، بر قراردادهای تسلیحاتی ۳.۵ میلیارد دلاری، همکاری در حوزه هوش مصنوعی و مذاکرات درباره برنامه هستهای غیرنظامی عربستان متمرکز است.
نشست پنججانبه ریاض با حضور ترامپ، محمد بنسلمان، محمود عباس، ژوزف عون و احمد الشرع (ابومحمد الجولانی) که به گزارش القدس العربی به ابتکار محمد بنسلمان برگزار میشود، نشاندهنده نقش رهبری عربستان در هدایت گفتوگوهای منطقهای است. این نشست که بر تشکیل دولت مستقل فلسطینی تأکید دارد، نهتنها بهعنوان «دستاورد راهبردی» ریاض تلقی میشود، بلکه با موضع اسرائیل که راهکار دو کشوری را رد میکند، در تضاد است. این اولویتبندی نشان میدهد ترامپ روابط اقتصادی و نظامی با ریاض را بر منافع تلآویو ترجیح میدهد؛ امری که به گفته زوی بارئل در هاآرتص، اسرائیل را به «تماشاگری» در معادلات منطقهای تبدیل کرده است. ترامپ که به دنبال دستاوردهای ملموس در سیاست خارجی برای تقویت جایگاه داخلی خود است، به قراردادهای اقتصادی با کشورهای خلیج فارس، بهویژه عربستان، چشم دوخته است. به ادعای آکسیوس، همکاری اقتصادی و سرمایهگذاری با این کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در اولویت دولت او است.
قراردادهای تسلیحاتی که گوجنسکی آنها را «عظیم» میخواند، نهتنها منافع اقتصادی برای آمریکا به همراه دارد، بلکه تعهد بلندمدت واشنگتن به ریاض را تضمین میکند، حتی اگر به برتری نظامی اسرائیل آسیب برساند. مذاکرات درباره برنامه هستهای غیرنظامی عربستان که ریاض خواستار غنیسازی داخلی اورانیوم در آن است نیز جایگاه محوری عربستان را در استراتژی ترامپی تقویت میکند، درحالیکه تلآویو را به حاشیه میراند. این تحولات، همراه با حمایت بنسلمان از مذاکرات هستهای ایران و آمریکا، عملا زمینه را برای بهرهبرداری تهران از شکافهای منطقهای فراهم کرده است.
انزوای اسرائیل در معادلات غربی-عربی
اسرائیل که بهطور سنتی از حمایت بیقیدوشرط آمریکا برخوردار بوده، در چشمانداز منطقهای ترامپ جایگاه حاشیهایتری یافته است؛ کمااینکه گوجنسکی در یدیعوت آحارونوت هشدار میدهد که «اسرائیل ممکن است خود را از بازی خارج ببیند» و به دلیل اصرار بر خطوط قرمز سنتی، مانند مخالفت با عادیسازی روابط بدون امتیازات یکجانبه، هزینه بپردازد. این انزوا پس از جنگ غزه و توقف مذاکرات عادیسازی با عربستان تشدید شده است. دراینبین، لوفیگارو هم گزارش میدهد که عادیسازی روابط با اسرائیل در عربستان دیگر محبوبیتی ندارد؛ زیرا افکار عمومی این کشور، تحت تأثیر حملات اسرائیل به غزه، بهشدت با تلآویو مخالف است.
موضع عربستان که به گفته لوفیگارو به تشکیل «کشور فلسطینی در مسیری برگشتناپذیر» مشروط شده، با کابینه راستگرای بنیامین نتانیاهو که هرگونه راهکار دو کشوری را رد میکند، در تضاد است. مجموعه معادلات داخلی و منطقهای در نهایت بنسلمان را وادار کرده تا مسئله فلسطین را در روایت ملی خود برجسته کند. یک استاد دانشگاه سعودی که به شرط ناشناسماندن نامش صحبت کرده است، به لوفیگارو میگوید بنسلمان نمیتواند از این موضع عقبنشینی کند؛ زیرا «نمیخواهد سادات عربستان شود» و سرنوشتی مشابه انور سادات (که پس از صلح با اسرائیل ترور شد) پیدا کند.
نکته حائز اهمیت دیگر، ناظر بر توقفنکردن دونالد ترامپ در اسرائیل طی سفر منطقهایاش به خلیج فارس است که این تصمیم رئیسجمهور آمریکا نگرانیهای بنیامین نتانیاهو را بهشدت افزایش داده است و میتواند نشانهای از انزوای فزاینده اسرائیل در معادلات منطقهای دولت جدید آمریکا باشد. پیشنهاد یحیی لیتر، سفیر اسرائیل در واشنگتن، برای توقف کوتاه در تلآویو و نیز تقلاهای ران درمر، وزیر امور راهبردی اسرائیل، در جریان سفر هفته گذشتهاش به واشنگتن و رایزنی در این زمینه، نشاندهنده تلاشهای مذبوحانه تلآویو برای حفظ جایگاه خود در سیاست خارجی آمریکاست. بنابراین اگرچه «شکاف»، واژهای اغراقشده برای ترسیم وضعیت جاری بین ترامپ و نتانیاهو است، اما نارضایتی و دلسردی بیبی از کاخ سفید در حال شدتگرفتن است و بیشک اعلام صریح ترامپ مبنی بر سفرنکردن به اسرائیل، برخلاف گمانهزنیهای دیپلماتیک، ضربهای به نتانیاهو وارد کرده که به دنبال نمایش اتحاد با واشنگتن برای تقویت موقعیت داخلی خود است.
همچنین طرحنشدن عادیسازی در سفر ترامپ به ریاض، به گفته گوجنسکی، نشاندهنده عقبنشینی تلآویو از مرکز سیاست منطقهای آمریکاست. سفر ترامپ به قطر که تلآویو با نقش میانجیگری دوحه در مذاکرات غزه مخالف است نیز نشانه دیگری از جدایی واشنگتن از تلآویو در مسائل اساسی است. به گزارش هاآرتص، فشار آمریکا بر اسرائیل برای پذیرش آتشبس در غزه که با هشدار کاخ سفید مبنی بر «تنهاماندن» تلآویو در صورت عدم همکاری همراه بوده، انزوای اسرائیل را تشدید کرده است. همچنین برخی واکنشهای مقامات اسرائیلی نشاندهنده نگرانی تلآویو از حمایت ظاهری اما غیرعملی ترامپ از مواضع اسرائیل علیه ایران است که اسرائیل را در موضع ضعف قرار داده است.
در پیوست این نکته، روزنامه عبری «یدیعوت آحارونوت» نوشت ارتش اسرائیل، شاباک و موساد نگران این هستند که علاوه بر مذاکرات برای توافق با ایران، معامله امنیتی در خلیج فارس نیز به ضرر این رژیم تمام شود. رسانههای عبری همچنین گزارش دادند این نگرانی نیز وجود دارد که دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا «موضوع غزه را معکوس» کند و خواستار خاتمهبخشیدن به جنگ شود. پیش از این، «آلون بن دیوید»، تحلیلگر نظامی روزنامه عبری «معاریو»، گفته بود: «نتانیاهو رنگپریده و از نظر منطقهای منزوی است و تصمیمات رئیسجمهور آمریکا را فقط در تلویزیون دنبال میکند».
او اذعان کرد: «بدون پرواز، بدون ملاقات، بدون نفوذ؛ عملا واشنگتن نتانیاهو را از میز تصمیمگیری حذف کرده است و ترامپ کاملا او را نادیده میگیرد». این تحلیلگر ادامه داد: «بتسلئیل اسموتریچ، وزیر دارایی، در عمل نخستوزیر است و اسرائیل را به سمت «چشمانداز جنگ دائمی» هدایت میکند. ترامپ در حال انجام مذاکرات جداگانه با ایران و حوثیها و آمادهشدن برای اعلام یک قرارداد تسلیحاتی با عربستان بدون اطلاع تلآویو است. درباره مسئله غزه، تنها ترامپ است که تصمیم میگیرد؛ معامله تبادل اسرا یا عملیات فراگیر». به همین دلیل است که پایگاه خبری-تحلیلی میدلایستآی گزارش داد ترامپ فکر میکند اسرائیل و شخص نتانیاهو میتوانند سفر بزرگ او به غرب آسیا را خراب کنند و این موضوع دردسرساز شده است.
هوشمندی تهران در استفاده از شکافهای منطقهای
بهبود روابط ایران و عربستان که پس از توافق مارس ۲۰۲۳ با میانجیگری چین وارد مرحله جدیدی شده، جایگاه تهران را در معادلات عربی بهطور درخور توجهی تقویت کرده است. سفر خالد بنسلمان، وزیر دفاع عربستان، به تهران و ملاقات با رهبر انقلاب و نیز دیدار این هفته عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، با مقامات سعودی در ریاض که بر همکاریهای اقتصادی و امنیتی متمرکز بود، نشاندهنده عزم دو طرف برای تحکیم روابط است. این تحرکات در آستانه سفر ترامپ که با مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در عمان همراه شده، به تهران اجازه داده تا در برابر فشارهای اسرائیل که خواستار اقدام نظامی علیه برنامه هستهای ایران است، موضعی دیپلماتیک و سازنده اتخاذ کند.
به همین دلیل، گوجنسکی در یدیعوت آحارونوت اشاره میکند کشورهای حوزه خلیج فارس، ازجمله عربستان، «از ایران میترسند، اما تمایلی به درگیری نظامی ندارند و به ترامپ توصیه میکنند برای جلوگیری از جنگ، حتی به صورت موقت، با تهران به توافق برسد». این موضع، که در تضاد با خواست اسرائیل برای حمله به ایران است، شکاف عمیق بین تلآویو و ریاض را آشکار میکند. ایران، با بهرهگیری از این شکاف، نهتنها روابط خود با عربستان را تقویت کرده، بلکه در مذاکرات عمان پیشنهادهایی ارائه داده که مورد استقبال میانجیگران قرار گرفته است. به گزارش رویترز، پیشنهاد محدودسازی غنیسازی به ۳.۶۷ درصد و تقویت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ابتکار عمل دیپلماتیک تهران را به نمایش گذاشته و تلاشهای اسرائیل برای به حاشیه راندن ایران را خنثی کرده است.
حمایت بنسلمان از مذاکرات هستهای ایران و آمریکا
دیپلماسی فعال تهران که با سفرهای متقابل مقامات ایرانی و سعودی و همکاری با عمان و قطر تکمیل شده، جایگاه ایران را بهعنوان بازیگری غیرقابل چشمپوشی تثبیت کرده است. دراینبین، حمایت محمد بنسلمان از توافق هستهای ایران و آمریکا، همراه با روابط رو به بهبود تهران و ریاض، به ایران امکان داده تا از جایگاه عربستان در سیاست خارجی آمریکا بهعنوان اهرمی برای پیشبرد مذاکرات استفاده کند.
این همکاری سهجانبه ایران، عربستان و عمان که در مذاکرات مسقط برجسته شده، نهتنها روند رفع تحریمها را تسهیل کرده، بلکه به تهران اجازه داده تا از فشارهای اسرائیل و تهدیدات نظامی آمریکا فاصله بگیرد. علاوهبراین حمایت ایران از محور مقاومت، ازجمله حزبالله و حماس و هماهنگی با قطر و عمان در مسائل منطقهای، به تهران برتری استراتژیک بخشیده است. درحالیکه اسرائیل به دلیل اقداماتش در غزه و نبود انعطاف در مذاکرات آتشبس منزویتر شده، ایران با دیپلماسی هوشمند و روابط بهبودیافته با ریاض، از چشمانداز منطقهای ترامپ که بر محور عربستان شکل گرفته، سود میبرد.
نشست پنججانبه ریاض که به ابتکار بنسلمان برگزار میشود، نهتنها نقش محوری عربستان را نشان میدهد، بلکه بهطور غیرمستقیم به تهران اجازه میدهد از فضای دیپلماتیک ایجادشده برای تقویت جایگاه خود استفاده کند.
مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در عمان که با میانجیگری بدر البوسعیدی، وزیر خارجه عمان، پیش میرود، نشاندهنده انعطافپذیری تهران در مدیریت تنشهای منطقهای است. هرچند تا لحظه نگارش این متن هنوز از سرنوشت دور چهارم مذاکرات خبری به بیرون درز پیدا نکرده و سرنوشت گفتوگوهای مسقط در هالهای از ابهام قرار دارد، اما عباس عراقچی پیشتر فضای مذاکرات را «سازنده» خوانده و تأکید کرده که تهران با طرح ابتکاراتی میتواند تضمینهای لازم را به آمریکا درباره رفع نگرانی از غنیسازی ایران بدهد.
طبیعتا ایندست مواضع، تلاشهای اسرائیل برای به تصویر کشیدن ایران بهعنوان تهدیدی فوری را تضعیف کرده است. در مقابل، فشارهای اسرائیل برای اقدام نظامی که با هشدارهای نتانیاهو درباره «تأسیسات هستهای مخفی» ایران همراه بوده، با تکذیب تهران و عدم حمایت منطقهای مواجه شده است. تهران همچنین از تنشهای داخلی آمریکا و تغییرات در کابینه ترامپ، ازجمله برکناری مایک والتز و الکس وونگ، که به تضعیف جریان حامی اسرائیل در کاخ سفید منجر شده، بهرهبرداری کرده است. این تحولات، همراه با تمایل آشکار ترامپ به توافق با ایران برای جلوگیری از جنگ، به تهران فضای مانور بیشتری داده است. دراینمیان برخی ناظران هم توافق هستهای عربستان بدون عادیسازی با اسرائیل را عاملی برای تضعیف جایگاه دیپلماتیک تلآویو میدانند که به نفع ایران عمل میکند.