|

رژه در میدان سرخ مسکو رقص بر لبه فراموشی

رژه روز پیروزی ۲۰۲۵ به نمادی از خروج بسیار آهسته پوتین از انزوایی سه‌ساله تبدیل شد. او که خود و روسیه را سنگری در مقابل نازیسم، روس‌هراسی و یهودستیزی خواند، روز جمعه نهم ماه می‌ را میزبان برخی از مقامات خارجی بود تا هشتادمین سالگرد پیروزی علیه نازی‌ها را جشن بگیرد.

رژه در میدان سرخ مسکو رقص بر لبه فراموشی
مهسا مژدهی روزنامه‌نگار

مهسا مژدهی: رژه روز پیروزی ۲۰۲۵ به نمادی از خروج بسیار آهسته پوتین از انزوایی سه‌ساله تبدیل شد. او که خود و روسیه را سنگری در مقابل نازیسم، روس‌هراسی و یهودستیزی خواند، روز جمعه نهم ماه می‌ را میزبان برخی از مقامات خارجی بود تا هشتادمین سالگرد پیروزی علیه نازی‌ها را جشن بگیرد.

 

رژه میدان سرخ را می‌توان به‌مثابه یک تئاتر سیاسی دانست که در آن یک دولت-ملت، مقاومت و پیروزی خود را به رخ جهان می‌کشد. این آیین که با رژه سربازان و غرش تانک‌ها و پرواز جنگنده‌ها همراه است، نه‌تنها گذشته‌ای باشکوه را بازسازی می‌کند، بلکه نویدی هم برای آینده در نظر می‌گیرد. گویی که روس‌ها در میدان سرخ در مقابل چشمان «دیگری» صف می‌کشند تا نشان دهند شکوه و جلال پیروزی، درس‌های مقاومت میهنی و پیروزی علیه شر (یا دست‌کم آنچه روس‌ها آن را به‌عنوان شر می‌شناسند)، نه اموری مربوط به گذشته، بلکه موضوعاتی متأخر محسوب می‌شوند. در سه سال گذشته رژه روز پیروزی برای روس‌ها و غیرروس‌ها معنای متفاوتی پیدا کرده است.

 

پس از حمله روسیه به اوکراین، این مراسم دیگر تنها تئاتری برای یادآوری گذشته و نمایشی برای قدرت نظامی-سیاسی فعلی نیست، بلکه ابزاری برای اعلام همبستگی و سلاحی برای توجیه سلطه به شمار می‌آید. رژه در میدان سرخ از زمان حمله به اوکراین پیامی متفاوت از همیشه را به مخاطبان ارسال کرده است. این رژه به‌ویژه امسال تلاش کرد تا جنگ اخیر را به جنگ قدیمی گره زده و ریشه‌های مشترکی برای آن دو پیدا کند. روسیه برای اینکه بتواند کماکان سربازان خود را راهی جنگ با اوکراین کند و در مقابل به سرزنش آنهایی که حمله به اوکراین را نه یک ضرورت ژئوپلیتیکی، بلکه توسعه‌طلبی بی‌رحمانه مسکو می‌دانند، پاسخ دهد، نیاز دارد تا به دوگانه خیر و شر با توسل به خاطرات جمعی تکیه کند.

 

کرملین با احیای نمادهای شوروی و ارجاع به گذشته می‌کوشد زمان را متوقف کرده و تاریخ را به ابزاری برای مشروعیت‌بخشی بدل کند. این شیوه یادآور سنتی است که استالین آن را بنیان گذاشت. رژه‌ روز ۹ می‌ مراسم یادبود روزی است که شوروی پس از تحمل مصائب بسیار توانست بر آلمان نازی پیروز شود. برای روس‌ها به‌ویژه پس از فروپاشی شوروی، این آیین نه‌تنها بازتابی از گذشته، بلکه تلاشی برای بازسازی حال و آینده در برابر تهدیدهای هویتی و ژئوپلیتیکی است‌ که آنها را تهدید می‌کند. پیروزی بر نازیسم در سال ۱۹۴۵ به ابزاری برای مشروعیت‌بخشی به استالین تبدیل شد. خیلی زود پاک‌سازی‌های خونین او به دست فراموشی سپرده شدند و هویت ملی جدیدی زیر سایه جنگ بزرگ میهنی شکل گرفت.

 

برای پوتین که با وجود داشتن متحدی در کاخ سفید، کماکان به دلیل توسعه‌طلبی‌ها و ادعاهایش درباره اوکراین و به راه انداختن جنگی چنین بزرگ در اروپا مورد انتقاد و تحریم است، شبیه‌سازی میان جنگ دوم جهانی و جنگ با اوکراین یک راه فرار به‌ حساب می‌آید. او از جنگ بزرگ میهنی به‌عنوان استعاره‌ای استفاده می‌کند تا عملیات‌های خون‌بار در خاک کشور همسایه را از یک سو و مقابله با مخالفان جنگ در داخل کشور را از سوی دیگر‌ توجیه کند. شاید بتوان رژه پیروزی ۲۰۲۵ را به‌مثابه یک اسپکتاکل نگاه کرد. مفهومی که گی دبور، نظریه‌پرداز فرانسوی، آن را مطرح کرده است. بر‌اساس این نگاه، اعمال قدرت دیگر تنها از طریق اجبار، زور و سرکوب رخ نمی‌دهد، بلکه قدرت می‌تواند از طریق فریبندگی بصری و عاطفی اعمال شود. نمایش رژه روز پیروزی در میدان سرخ با آن ردیف‌های منظم سربازان و موشک‌های چشمگیر و حضور رهبرانی مانند شی، جدیدترین تلاش مسکو برای نمایش اقتدار و مشروعیت‌بخشی به جنگ محسوب می‌شود.