به یاد دکتر «بهرام عکاشه»
استادی که بر لزوم تأسیس وزارتخانه زلزلهشناسی تأکید داشت
نرسیده به نیمه خرداد ۱۴۰۴، علم ایران یکی از بزرگان خود را از دست داد. دکتر بهرام عکاشه، زاده ۱۳۱۵ در مسجدسلیمان، در بامداد ۱۲ خرداد ۱۴۰۴ در تهران پس از دورهای بیماری درگذشت. استاد عکاشه اولین ایرانی بود که به استادی زلزلهشناسی در دانشگاه تهران رسید و به صورت پیوسته نیمقرن در شناخت زلزلههای ایران و تربیت زلزلهشناس برای کشور و ترویج علم و آموزش همگانی خطر زلزله و ایمنی کوشید.

نرسیده به نیمه خرداد ۱۴۰۴، علم ایران یکی از بزرگان خود را از دست داد. دکتر بهرام عکاشه، زاده ۱۳۱۵ در مسجدسلیمان، در بامداد ۱۲ خرداد ۱۴۰۴ در تهران پس از دورهای بیماری درگذشت. استاد عکاشه اولین ایرانی بود که به استادی زلزلهشناسی در دانشگاه تهران رسید و به صورت پیوسته نیمقرن در شناخت زلزلههای ایران و تربیت زلزلهشناس برای کشور و ترویج علم و آموزش همگانی خطر زلزله و ایمنی کوشید.
استاد عکاشه در گفتوگویی با نگارنده که هشتم اردیبهشت ۱۳۹۲ در روزنامه «شرق» منتشر شد، به تاریخچه فعالیتها برای تأسیس مؤسسه ژئوفیزیک و شبکه لرزهنگاری در ایران پرداخت و معتقد بود که موضوع زلزله آنقدر در ایران مهم است که ما به وزارتخانه زلزلهشناسی در ایران نیاز داریم. او تأکید کرد: «در زمانی که مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران تأسیس شد، برنامهای برای تدریس نداشت و کارش صرفا تحقیقات بود. این مؤسسه از سال 1336 که تأسیس شد تا سال 1352، کار تدریس نداشت چون در اصل هدف از تأسیس چنین مرکزی، صرفا تحقیقات بود نه آموزش، ولی از سال 1352 دوره کارشناسی ارشد در مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران دایر شد. ما آن موقع میرفتیم دانشکده علوم و ژئوفیزیک دانشکده علوم را تدریس میکردیم. لرزهخیزی فعلی ایران و دورههای گذشته، چندان فرقی نکرده و یکسان بوده اما چون ما دادههای ثبتشده ملی از آن دوران نداریم، نمیتوانیم با قاطعیت درباره آن صحبت کنیم. پس اگر اکنون آمار بیشتری از تعداد زلزله داریم، به دلیل این است که دستگاههای لرزهسنجی در این دوران بیشتر شده است. ما اکنون شبکه البرز را داریم، پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی هم شبکه دارد، شبکه کشوری را هم داریم. چون تعداد پایگاهها بیشتر شده است، آمار ثبتشده بیشتری در اختیار ماست وگرنه از لحاظ میزان لرزهخیزی، به همان صورت سابق است و تغییر چندانی در آن مشاهده نمیشود. تهران سال 1345 حدود سهونیم میلیون نفر جمعیت داشت. تهران در سال 1355 از جمعیت اشباع شد و بحث امکان وقوع زلزله تهران از سال 1350 مطرح بود.
در سال ۱۳۵۴ یک شبکه لرزهنگاری در جنوب غرب تهران تأسیس شد. این شبکه به شکل دایره بود که یک دستگاه لرزهنگاری در مرکز و ششتا در محیط این دایره نصب کردند. این دستگاه را در عمق صدمتری زمین کار گذاشته بودند که به این شبکه میگفتیم شبکه «ایلپا» (Iranian Long Period Array به معنی شبکه پریود بلند ایران).
مشابه چنین شبکهای در تایوان هم بود. هدف از نصب چنین شبکهای در تایوان و ایران ردگیری انفجارهای زیرزمینی شمال سیبری بود. چون آن موقع جنگ سرد در جریان بود و ایالات متحده میخواست انفجارهای زیرزمینی شوروی سابق را ردگیری کند. آنها میخواستند دریابند از زمینلرزههایی که پیش میآید، کدام مربوط به زلزله و کدام مربوط به انفجارهای سلاح نظامی است. از آنجایی که بزرگنمایی این دستگاهها 300 هزار بود (که بزرگنمایی زیادی محسوب میشود)، میتوانستیم زلزلههایی با بزرگای منفی را هم ثبت کنیم. با توجه به اینکه این دستگاهها در عمق صدمتری زمین نصب شده بود، میتوانستیم همه رویدادهای لرزهای را بهخوبی ثبت کنیم. وقتی به رکوردهای زمینلرزهای منطقه تهران نگاه میکردیم، میدیدیم تهران بسیار زلزلهخیز است، هر روز چند زلزله خفیف داشتیم».
استاد زندهیاد بهرام عکاشه حساسیت فراوانی روی خطر زلزله در تهران و نواحی پرجمعیت کشور داشت و اولین دانشمندی بود که ارزیابیهای علمی خود را در این زمینه مستقیم با رسانهها در میان میگذاشت. او معتقد بود مردم باید با یافتههای علمی بیواسطه آشنا شوند.
استاد عکاشه یک مروج بینظیر علم و از پیشگامان این عرصه بود. خدایش بیامرزاد که در دلسوزی برای میهنش یک لحظه بیکار ننشست و تا قبل از شدتگرفتن بیماریاش، یکسره به کوشش علمی در زمینه تخصصی خود ادامه داد. لازم است به همیاری و مراقبت از استاد از سوی همسرشان سرکار خانم شهناز سلطانیان نیز –بهویژه در سالهای پایانی حیات استاد- پرداخته و از کوششهای مهربانانه این بانوی باوفا تشکر و قدردانی شود.
آخرین اخبار فردا را از طریق این لینک پیگیری کنید.