دیدگاه حیوانستیزی هدفمندی در جامعه ترویج میشود
یک دامپزشک گفت: در سالهای اخیر جریان حیوانستیزی هدفمندی چه در حوزه حیاتوحش و چه در حوزه حیوانات شهری، ایجاد شده است که در هر دو مورد، گروههای سودجویی از آن به صورت خاص بهرهمند میشوند.
یک دامپزشک گفت: در سالهای اخیر جریان حیوانستیزی هدفمندی چه در حوزه حیاتوحش و چه در حوزه حیوانات شهری، ایجاد شده است که در هر دو مورد، گروههای سودجویی از آن به صورت خاص بهرهمند میشوند. ضمن اینکه این سودرسانی جنبه عمومی و یا حفاظت از منافع ملی ندارد، با ترویج برخی مشخصههای فرهنگی غربی و تقلید صرف از مدلهایی که با شرایط طبیعی، اجتماعی و زیرساختهای حفاظتی در ایران همسویی ندارد، هزینههای متعددی را از جنبههای مختلف توأمان به جامعه و محیط زیست تحمیل میکند. مهرداد خلیلی، دامپزشک به خبرنگار «شرق» میگوید: طی سالهای اخیر، دیدگاهی در ایران ترویج میشود که براساس آن جایگاه گونههای جانوری را برای بقا ارزشگذاری میکند. این دیدگاه چند سال گذشته با هدف شکلگیری و توسعه گردشگری شکار توسط برخی مؤسسات ذینفع در کشور به صورت مشخص معرفی شد و سپس توسط سازمان متولی حفاظت از حیاتوحش به عنوان یک موضوع درآمدزایی مورد استقبال واقع شد. به گونهای که امروز تنها دستگاه متولی حفاظت از حیاتوحش به حمایت آشکار از منافع گروهی موسوم به «شکارچیان تفننی» میپردازد و آن را به نام «حفاظت مشارکتی» معرفی میکند.
خلیلی ادامه داد: در همین رابطه، اخیرا خبری منتشر شد که نشان میدهد سازمان حفاظت محیط زیست در پی گنجاندن طرحهای اقتصادی مشارکتی در زیستگاهها در لایحه بودجه سال آینده است. درحالیکه کارشناسان محیط زیست و فعالان حوزه حیاتوحش تاکنون بارها نسبت به اقدامات و رویههای یکسان و عملکرد غیرقابل قبول سازمان حفاظت محیط زیست در حوزه محیط طبیعی و حیاتوحش در دولتهای مختلف که تنها به بازی با کلمات و نه تصحیح رویکردها میپردازد هشدار دادهاند. برخی اساتید دانشگاهی و فعالان محیط زیست نیز ندانسته آب در آسیاب ذینفعان از «ترویج جریان حیوانستیزی» در کشور میریزند. او در مورد موضوع ارزشگذاری گونهها و ترویج حیوانستیزی در کشور افزود: در دنیا دیدگاههای متفاوتی در ارتباط با حقوق حیوانات و گونههای جانوری وجود دارد که هریک چارچوب و اصول متفاوتی دارند که برگرفته از فرهنگ و نیازمندیها و ویژگیهای محلی است. به طور مثال، افراد موافق با شکار تفننی مثالهایی از کشورهای دیگر و عمدتا جوامع غربی را مطرح میکنند بدون اینکه در نظر داشته باشند غیر از تفاوت چشمگیر شرایط طبیعی و زیرساختهای حفاظتی در ایران نسبت به این کشورها، فرهنگ همواره یکی از اصول انکارناپذیر در حوزه مدیریت گونههای جانوری اهلی و وحشی است. این افراد با نادیدهگرفتن فرهنگ غالب جامعه ایرانی در رابطه با موضوعات خونریزی و خشونت که مشخصا با فرهنگ کشورهای غربی (مانند آمریکا) متفاوت است، همچنین بیتوجهی به تفاوتهای قابل توجه شرایط طبیعی، ویژگیهای بومی و نیازهای نظارتی و مدیریتی آن مناطق، تلاش در ترویج مدلهای اجراشده در این کشورها که متناسب با آنها برنامهریزی شده است، دارند. خلیلی ادامه داد: منتفعان سعی میکنند دیدگاهی موسوم به دیدگاه قراردادی را که براساس آن گونههای جانوری صرفا به عنوان منبعی برای استفاده انسان دارای ارزش هستند و درآمدزایی از طریق شکار که رسانههای مختلفی آن را به «خونفروشی سازمان حفاظت محیط زیست» تعبیر کردهاند، ترویج کنند. واضح است مدیریتی که شرایط طبیعی، مدیریتی و مشخصههای عمومی جامعه و جوامع محلی در آن نادیده گرفته میشود، منجر به پرداخت هزینههای گزافی خواهد شد. اینها جدا از اشکالات فنی بارز این طرحهاست که بارها توسط کارشناسان حیاتوحش نقد شده است. دکتر خلیلی میگوید: این دیدگاه که در مورد حیواناتی چون سگهای بلاصاحب بدون در نظر گرفتن علل اصلی افزایش جمعیت آنها در برخی مناطق (یعنی دسترسی آسان به زباله به عنوان منابع غذایی وافر و ثابت، شیوههای ناکارآمد مدیریت پسماند در اقصینقاط کشور، محلهای دپوی زباله و طریقه ناکارآمد جمعآوری زبالهها به همراه شیوههای نامناسب استفاده اقشار محلی از سگهای نگهبان و گله در روستاها) در سالهای اخیر ترویج شده است، حالا به گونههای متعددی از حیاتوحش نیز تسری پیدا کرده و با جریان ایجادشده، امروزه شاهد حمایت آشکار و تمامقد تنها سازمان متولی حفاظت از حیاتوحش از این دیدگاه با هدف درآمدزایی برای گروهی موسوم به شکارچیان تفننی هستیم. خلیلی ادامه داد اینها در شرایطی است که حتی شکارچیان تفننی از شکارچیان محلی با شناخت محلی و دسترسی آسان به زیستگاه و حیاتوحش تفکیک نمیشوند. درحالیکه این دو گروه منافع متفاوت، خواستههای متفاوت، جمعیت متفاوت و اثرگذاریهای متفاوتی بر اقدامات حفاظتی دارند. خلیلی اضافه کرد: در مجموع میتوان گفت در سالهای اخیر جریان حیوانستیزی هدفمندی چه در حوزه حیاتوحش و چه در حوزه حیوانات شهری، ایجاد شده است که در هر دو مورد گروههای سودجویی از آن به صورت خاص بهرهمند میشوند و ضمن اینکه این سودرسانی جنبه عمومی و یا حفاظت از منافع ملی ندارد، با فرهنگ عمومی جامعه ایرانی نیز مغایر بوده و هزینههای متعددی را از جنبههای مختلف به جامعه تحمیل میکند. موضوعی که میتوان گفت با «هوشیاری خرد جمعی» جامعه سبب افزایش فعالیتهای عمومی حامیان حقوق حیوانات به عنوان طریقهای برای «مخالفت با ترویج خشونت و رویههای حیوانستیزی» در جامعه شده است.