|

به مناسبت صدوچهارمین سالگرد درگذشت میرزا کوچک‌خان

چهره فرهمند جنبش جنگل

میرزا کوچک‌خان جنگلی به تعبیر خسرو شاکری «رهبر فرهمند جنبش جنگل» بود که در 1269 یا 1270 در ناحیه استادسرای رشت متولد شد و نام مستعار میرزا کوچک را گرفت. او نخست به مدارس محلی سنتی رفت و در نوجوانی به تحصیل دروس مذهبی در مدرسه‌ای در رشت پرداخت. آن‌طورکه گزارش کرده‌اند، او پس از بیست‌و‌یک‌ سالگی در تهران به تحصیل دروس پیشرفته مذهبی مشغول شد.


چهره فرهمند جنبش جنگل

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

پیام حیدرقزوینی

 

میرزا کوچک‌خان جنگلی به تعبیر خسرو شاکری «رهبر فرهمند جنبش جنگل» بود که در 1269 یا 1270 در ناحیه استادسرای رشت متولد شد و نام مستعار میرزا کوچک را گرفت. او نخست به مدارس محلی سنتی رفت و در نوجوانی به تحصیل دروس مذهبی در مدرسه‌ای در رشت پرداخت. آن‌طورکه گزارش کرده‌اند، او پس از بیست‌و‌یک‌ سالگی در تهران به تحصیل دروس پیشرفته مذهبی مشغول شد.

دقیقا مشخص نیست که کوچک‌خان کجا و چگونه گرایش سیاسی پیدا کرد و شاکری در «میلاد زخم» می‌گوید احتمالا در دوران اقامتش در تهران در اوایل قرن بیستم، زمانی که سفرهای شاه به اروپا با پول استقراضی موجب اعتراض عمومی شد، روی به سیاست آورد. او همچنین در رشت و در میان طلبه‌های جوان فعال بود و گفته می‌شود از‌جمله سازمان‌دهندگان انجمن طلاب بوده و احتمالا از‌جمله نخستین مشروطه‌خواهانی به شمار می‌رفته که رفقای انجمن خود را برای حمایت از نهادهای تازه‌تأسیس دموکراتیک مسلح کرد. کوچک‌خان در روند جنبش مشروطه، زندگی پرفرازونشیبی داشت و پس از کودتای 1287 دوران استبداد صغیر، به قففاز پناهنده شد. او در پیوند مداوم با مشروطه‌خواهان بود و علیه سلطنت مبارزه می‌کرد و با آغاز جنگ جهانی اول به همراه یارانش به مبارزه مسلحانه علیه نیروهای روس مستقر در گیلان پرداختند. از سوی دیگر، او مخالف سرسخت ورود نیروهای انگلیسی به ایران هم بود.

در اواخر سال 1298، در‌حالی‌که از نیروهای انگلیس شکست خورده بودند، جنبش جنگل را احیا کرد. کوچک‌خان اتحاد کوتاه‌مدتی با کمونیست‌های ایرانی تشکیل داد، اگرچه احیای این اتحاد در اردیبهشت 1300 با حیدر‌خان عموغلی هم شکست خورد و این منجر به بدگمانی زیادی شد. در نهایت جنگلیان در برابر نیروهای نظامی تحت حمایت مالی و تجهیزاتی انگلیسیان و پشتیبانی وزیرمختار شوروی در تهران به زانو درآمدند. شاکری می‌گوید عامل تعیین‌کننده در این شکست، مثلث دیپلماتیک لندن، تهران و مسکو بود که از نظر سیاسی جنبش جنگل را منزوی کرد. کوچک‌خان سرانجام در آذر 1300 در توفان برف گرفتار شد و در ارتفاعات البرز از سرما یخ زد. نیروهای دولتی پیکر او را پیدا کردند و گردن زدند و سرش را برای رضاخان به تهران فرستادند. خسرو شاکری در پژوهش خود درباره رهبری میرزا کوچک‌خان در جنبش جنگل استدلال کرده که چون تلاش برای اقدام جمعی در قالب انجمن‌ها، مجلس و حتی احزاب شکست خورده بود، ایرانیان به استقبال یک رهبر فرهمند شتافتند و کوچک‌خان در چنین بستری ظهور کرد: «دوست و دشمن در او چهره یک میهن‌دوست سرسخت، مدافع ایدئالیست عدالت، صریح‌اللهجه اما متواضع، بی‌علاقه به منافع یا افتخار شخصی را می‌دیدند.

به گفته وابسته نظامی فرانسه در تهران، کوچک‌خان صدایی نرم و اقناع‌کننده و یک چهره روحانی داشت و مورد علاقه دهقانانی بود که در او به چشم منجی می‌نگریستند. مراتب میهن‌دوستی، بزرگواری و عشق او به عدالت مورد تأیید میسیون مذهبی آمریکایی در رشت نیز بود. وی زندگی پارسایانه‌ای داشت و هر زمان که لازم بود، سخن می‌گفت و فردی صادق و شکیبا، با خلق‌و‌خوی ملایم و خویشتن‌دار توصیف می‌شد. میرزا از انتقام‌جویی نفرت داشت و حتی نسبت به دشمنان مهربان بود و تمایل داشت آنان را به جای مجازات نصیحت کند‌». به همین دلیل است که برخی معتقد بودند کوچک‌خان فاقد شهامت و جسارت لازم به‌عنوان یک رهبر انقلابی است. شاکری در «میلاد زخم» از باور مرسومی که شکست جنبش جنگل را به نیروهای خارجی نسبت می‌دهد، فاصله گرفته، اگرچه این باور با توجه به سیاست‌های مداخله‌جویانه خارجی در ایران راه خود را باز کرده است. یکی از هدف‌های مهم شاکری در این اثر، قرار‌دادن سیاست‌ قدرت‌های خارجی در ایران در جایگاه مناسب خودشان است. شاکری بر این باور است که ریشه‌های شکست جنبش جنگل و دیگر وقایع مشابه در ایران قرن بیستم را باید در سامان‌های اجتماعی، اقتصادی و ذهنی‌ای یافت که رهبری سیاسی ایران را شکل می‌دهند. بر‌اساس این دیدگاه است که او می‌گوید می‌توان به شکست جنبش جنگل همچون تولد رژیم پهلوی نگریست که پس از نیم‌قرن و به‌رغم همه ظاهرسازی‌های وارونه، قهقرای تاریخی ضایعه‌باری را به‌ویژه در عرصه فکری به بار آورد. بخش درخور توجهی از کتاب، شرحی از برهم‌کنش و تعامل سیاست خارجی در شوروی در حال ظهور، نفوذ رو به افول بریتانیا و جنبش جنگل است. شاکری نشان داده که درباره تاریخ جنگل تا زمان سقوط رژیم پهلوی تا چه اندازه اسطوره‌پردازی شده بود و نیز تا چه اندازه اسطوره‌های تازه جعل و ساخته می‌شوند.

شاکری در این کتاب، نخست به بررسی تاریخ اقتصادی و سیاسی منطقه ساحلی خزر پرداخته که جنبش جنگل از آنجا سر برآورد. او در فصل دوم، تصویری از توانمندی‌ها و دشواری‌های منطقه به دست می‌دهد که بر اثر هجوم سلطه روسیه تزاری و بریتانیا وخامت یافت و به ظهور و سقوط جنبش جنگل کمک کرد. فصل سوم مطالعه شاکری، به تحلیل نقش منطقه خزر در تکاپوی ایران برای دموکراسی در مبارزات مشروطه‌خواهی اختصاص دارد. او در فصل‌های دوم و سوم بر ‌معضلاتی تأکید کرده که ایران در گذار سیاسی از یک جامعه سنتی به جامعه‌ای مبتنی بر الگوی اروپای مدرن، با آنها روبه‌رو شد؛ معضلاتی که نه‌فقط جنبش جنگل، بلکه جنبش‌ بعدی ایران به سوی دموکراسی و نوسازی را احاطه کرده‌اند. فصل چهارم کتاب به بحث درباره دشواری‌های جنگ جهانی اول و اشغال نظامی ایران می‌پردازد که زمینه را برای احیای جنبش میهنی، این‌ بار به رهبری جنبش جنگل، فراهم آورد. در این فصل، همچنین خاستگاه جنبش و رسیدن یکباره آن به موفقیت‌های جدید تحت تأثیر انقلاب 1917 روسیه مورد بررسی قرار گرفته است.

شاکری در فصل دیگری از کتاب، برنامه و ساختار سیاسی جنبش جنگل را ‌بررسی کرده و هم خصلت سنتی و هم مبارزه آن برای پاک‌سازی کشور از نیروهای خارجی را توصیف کرده است. فصل ششم کتاب به بازسازی رویارویی نظامی نیروهای جنگل با انگلیسی‌ها‌ در دوران فرادستی این کشور می‌پردازد که زمینه را برای طرح‌های خود در به دست گرفتن کنترل ایران ‌هنگامی فراهم آورد که بلشویک‌ها موقتا نفوذ سنتی روسیه در ایران را می‌زدودند. فصل هفتم کتاب به بررسی انتقادی تصویری از جنبش جنگل مربوط است که ناظران گوناگون خارجی و دست‌اندرکاران ایرانی از آن به دست داده‌اند و به این وسیله به تحریف تاریخ کمک کرده‌اند. در فصل هشتم به تهاجم دیپلماتیک بلشویک‌ها در ایران و تأسیس حزب کمونیست ایران توجه شده و به بررسی هدف‌ها و نگرش شوروی به جنبش آزادی‌بخش ملی ایران پرداخته شده است. راهبرد شوروی در فصل نهم بررسی شده و در آن به تحلیل رویکرد دوگانه این کشور پس از پیاده‌شدن نیروهایش‌ در ساحل ایرانی خزر پرداخته شده است. در فصل دهم، ضمن بازسازی چگونگی تأسیس جمهوری شوروی سوسیالیستی ایران، دوراهی جنبش جنگل در مقابل تهاجم شوروی و عقب‌نشینی موقت انگلیسی‌ها بررسی شده است؛ یعنی چیزی که به بازاندیشی مسئله ایران در محافل انگلیسی و مستعمرات آن در هند انجامید. دو فصل یازدهم و دوازدهم کتاب «میلاد زخم» به بررسی انتقادی دولت ائتلافی جنگلی-کمونیستی، فروپاشی آن و تلاش شوروی در شناور نگه‌داشتن آن طی مذاکرات سه‌جانبه تهران، مسکو و لندن اختصاص دارند. در فصل سیزدهم این مذاکرات بازسازی شده‌اند و در فصل چهاردهم به ردیابی شکل‌گیری و اجرای سیاست نواستعماری انگلیس بر پایه مدارک جدید پرداخته شده است. فصل‌های پانزدهم و شانزدهم به تحلیل سیاست دوگانه شوروی در ایران مربوط است که به نابودی جنبش جنگل و سپس امضای دو قرارداد بزرگ اقتصادی و سیاسی مهم با لندن و تهران منجر شد. در نهایت فصل پایانی کتاب، با ردیابی ریشه‌های داخلی و عوامل خارجی شکست جنبش آزادی‌بخش ملی ایران در پیامد سیاست نواستعماری بریتانیا و تز سوسیالیسم در یک کشور لنین، می‌کوشد تا وزن و تأثیر همه عوامل را ارزیابی کند.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.