در مراسم یادبود ناصر تقوایی مطرح شد
کارهای تقوایی شباهت عجیبی به آثار ونسان ونگوگ دارد
مراسم یادبود و نگاهی دوباره به سینمای مستند زندهیاد ناصر تقوایی در قالب برنامه «شب ناصر» از طرف انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند با همکاری خانه سینما برگزار شد.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
مراسم یادبود و نگاهی دوباره به سینمای مستند زندهیاد ناصر تقوایی در قالب برنامه «شب ناصر» از طرف انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند با همکاری خانه سینما برگزار شد. در این برنامه سعید قطبیزاده گفت: این برنامه به بُعد دیگری از شخصیت هنری ناصر تقوایی در سینمای مستند اختصاص دارد. همانطورکه میدانید، موسیقی در جنوب یک سبک زندگی به شمار میرود و اهالی موسیقی به این هنر بهعنوان شاخهای تخصصی نگاه میکنند اما در موسیقی فیلم، هر نوع موسیقی باید در خدمت فیلم باشد.
موسیقی در آثار تقوایی صدای زندگی است
در ادامه محسن شریفیان، پژوهشگر موسیقی نواحی جنوب نیز درباره سبک، لحن، فضاسازی و سازهای محوری موسیقی جنوب کشور و همچنین درباره اهمیت ناصر تقوایی، گفت: زندهیاد تقوایی تصویر جذابی از موسیقی جنوب در دهههای ۴۰ و ۵۰ ارائه کرد که بعدها به سرمشق همه ما تبدیل شد. از مستندهای «باد جن» تا «اربعین» نگاه انسانشناسانه او باعث شد موسیقی نهتنها بهعنوان صدای صرف، بلکه در مقام صدای زندگی شنیده شود. او افزود: سینما و مردمشناسی پس از تقوایی در حوزه مستندسازی به صورت جدیتری دنبال شد و ما فهمیدیم در کنار موسیقی چطور میتوانیم به موضوع مردمشناسی بپردازیم. اگر تقوایی در سال ۴۸ مستند «اربعین» را در بوشهر ضبط نمیکرد، ما نمیتوانستیم بعدها درباره آثاری مانند «ممد نبودی» حرف بزنیم. شریفیان با بیان اینکه بخشی از مستند «باد جن» در بندر لنگه و بخشی در قشم ضبط شده است، گفت: در این مستند و همچنین «اربعین»، موسیقی در خدمت فیلم قرار میگیرد و جغرافیا و هویت جنوب نقش مهمی برعهده دارد.
فیلمهای تقوایی باعث شد متوجه شویم آیینهای جنوب کشور به چه شکلی است. درواقع جنوبیبودن ناصر تقوایی در نگاه و بینش او تأثیر بسیار زیادی داشته است. او تلاش کرد تا موسیقی و فرهنگ جنوب را معرفی کند. متأسفانه حتی بسیاری متوجه نشدند نوع موسیقی که در مراسم تدفین او اجرا شد، چه بوده است. او حتی در مستند «اربعین» به لباس سفید حین مراسم تدفین اشاره کرده است که برخاسته از مراسم عزاداری جنوبی است که در آن لزومی ندارد همگی لباسهای سیاه به تن کنند اما این موضوع نیز در مراسم تشییع او انتقادهای فراوانی را به دنبال داشت. شریفیان خاطرنشان کرد: تقوایی چهره ماندگاری به نام جهانبخش کردیزاده را معرفی کرد و باعث ماندگاری او شد. او بسیار سختگیر بوده است و در انتخابهای خود همواره جزئیات زیادی را اعمال میکرد.
محمدعلی نجفپور، آهنگساز و پژوهشگر موسیقی نیز در پاسخ به سعید قطبیزاده درباره اهمیت سازهای ریتمیک در فضاسازی موسیقی جنوب کشور، گفت: ناصر تقوایی در سینمای ایران مانند یک جواهر به حساب میآمد. از نظر من، هنر یک فضیلت عقلانی است و برای من نگاه تقوایی، نگاه فیلسوف مؤلف پشت دوربین است و همین موضوع او را از دیگران متمایز میکند. او افزود: آیینهای جنوب بهمثابه تبلور ناخودآگاه جمعی است. در این آیینها جمعیت و باور جمعی اهمیت بسیار زیادی دارد. به نظرم کارهای تقوایی شباهت عجیبی به آثار ونسان ونگوگ دارد. نجفپور اظهار کرد: این موضوع درواقع بخشی از ناخودآگاه است که سرکوب شده و به صورت روح بیگانه به ظهور میرسد. درمان این بیماری به معنای پذیرفتن رنج است که موجب شفا میشود. او یادآور شد: موسیقی در جنوب کشور، برای فیلمساز مختص این خطه، نهتنها انگیزه، بلکه نوعی لنگر هویتی به شمار میرود.
درواقع موسیقی از ژن مردمان بومی جنوب جدا نیست. برای مثال، در مستند «اربعین» شاهد یک آیین موسیقایی هستیم که سوژه فیلمساز به شمار میرود. نسبت موسیقی با زندگی مردمان جنوب، مانند نسبت شیرینی با قند است و جزء تفکیکناپذیر زندگی اهالی این خطه به شمار میرود. او با بیان اینکه در کارهای تقوایی موسیقی با دوربین یکسان بوده است و نمیتوان میان آنها تفکیک قائل شد، گفت: تقوایی بسیار خوب خط تألیف موسیقی را میشناخت و این مورد در بسیاری از کارگردانهای سینمای ایران دیده نمیشود. در ادامه این نشست قطبیزاده گفت: همواره کنجکاو بودهام درباره آموختههای مهوش شیخالاسلامی از تقوایی سؤال کنم و در ادامه مهوش شیخالاسلامی گفت: ناصر تقوایی در هر مقطعی که با او کار کردم، از سال ۵۲ و در مقاطع مختلف، صبر، مهربانی، آرامش و بسیاری از موارد دیگر را به من آموخته است. باید در ابتدا تقوایی را شناخت تا بتوان با او کار کرد. او اخلاق خاص خود را داشت و این موضوع برای هرکسی قابل درک نیست. تهیهکنندهها معمولا ناصر را نمیشناختند، درحالیکه زمانی که این شناخت حاصل شده، شاهد فیلمهایی موفق بودهایم. او افزود: تقوایی به هریک از جزئیات دقت بسیاری داشت تا بتواند لوکیشن و زاویه درست را پیدا کند. ارتباط تقوایی با دوربین در سینمای مستند به شکلی کاملا فکرشده بود و باید بیاموزیم که در سینمای مستند چنین رویکردی را در پیش بگیریم. شیخالاسلامی، مستندساز و پژوهشگر سینما، خاطرنشان کرد: خوشبختانه در مستندهای ساختهشده تقوایی، تهیهکنندهها همکاری بسیار خوب و نزدیکی با او داشتند.
پیوند واقعیت و ادبیات در سینمای تقوایی
قطبیزاده در ادامه بیان کرد: تقوایی از شیوه کار مستند در سینمای داستانی نیز بهره میبرد و در نتیجه رگههایی جدی از واقعیت در کارهای او دیده میشود. او به دلیل خاستگاه ادبی خود، مقوله ادبیات را وارد مستند میکند. در ادامه شیخالاسلامی ادامه داد: من در سریال «داییجان ناپلئون» در کنار تقوایی بودم. در سال ۵۲ تحصیلات خود را به پایان رساندم. آن زمان تقوایی میخواست فیلمی درباره فرش بسازد و کارهای مربوط به آن در وزارت فرهنگ و هنر انجام میشد. در آن زمان برای اولین بار بهعنوان دستیار و برنامهریز با او همکاری کردم. در آن مقطع، طی پنج ماه فیلمی بینظیر به نام فرش ساخته شد اما پوزیتیو و نگاتیو مربوط به آن در دسترس نیست. پس از انقلاب پرسوجوی بسیاری انجام دادیم اما نتوانستیم نگاتیوهای مربوط به آن را پیدا کنیم. او خاطرنشان کرد: در تولید فیلمهای مستند مربوط به پروژه فرش، تهیهکننده و سفارشدهنده بسیار با ناصر تقوایی همراه بودند. تقوایی از نور استفاده بسیار زیادی میکرد و تصویرهای او دارای کیفیت نقاشانه بود. ضمن اینکه در آثار او، معماری در خدمت فیلم قرار داشت و میان معماری و بافت فرش نوعی پیوستگی احساس میشد و این موارد باعث تشکیل فرم در فیلمهای او شد. او ادامه داد: برای من حضور در پروژه «داییجان ناپلئون» افتخار بزرگی بود و برای نخستین بار بعد از این سریال، عنوان برنامهریزی در تولید فیلمها به امری رایج تبدیل شد.
یاد و خاطره ناصر تقوایی در میان همکاران
شیخالاسلامی با بیان اینکه تقوایی هنگام ساخت سریال «داییجان ناپلئون» بسیار جوان بود، گفت: او هیچگاه به فردی بیاحترامی نمیکرد و در کار خود بسیار مهارت داشت. زمانی که کار هر روز به اتمام میرسید، او به لوکیشن مربوط به روز بعد مراجعه میکرد و جزئیات فیلمبرداری را یادداشت میکرد. در کارهای او همواره جای دوربین مشخص بود و برای اولین بار سناریوهایی به دست ما میرسید که بدون تغییر و به شکل پلانبندیشده فیلمبرداری میشد و بههمیندلیل کار من بهعنوان برنامهریز آشنا با اخلاق تقوایی، بسیار ساده بود. شیخالاسلامی در پاسخ به سؤال قطبیزاده درباره روش تقوایی در ساخت فیلم مستند پاسخ داد: او بر میزانسن نظارت کامل داشت و برای آنکه فرم نهایی اثر شکل بگیرد، حتی درباره جای قرارگیری بازیگران نظارت داشت. در سریال «کوچک جنگلی» که البته پیشتولید کوتاهی داشت، در بازبینی لوکیشن همراه او بودم. در آن زمان تیرهای برق مزاحم بودند و تقوایی میگفت باید این تیرها با تیرهای برق چوبی تعویض شود. سپس قطبیزاده خطاب به شیخالاسلامی گفت: بسیاری معتقد هستند دقت تقوایی به وسواس تبدیل شده بود و علت ساخت آثار کمتعداد او، با وسواس زیادش مرتبط بود. درواقع نوعی جامعالاطراف بودن در کار تقوایی به چشم میخورد.
نظیر تسلط بر موسیقی، ادبیات، شناخت از ادبیات کلاسیک و آشنایی با هنرهای دیگر. به نظر شما این جامعیت و تسلط تا چه اندازه بر همکاران او تأثیر میگذاشت؟ شیخالاسلامی در پاسخ گفت: تعداد آثاری که تقوایی تولید آنها را شروع کرد، کم نبودند. به عقیده من وجود دقت نظر در تقوایی یک خصلت مهم در او بود. ما برای بازبینی مجموعه «کوچک جنگلی» چند ماه با یک خودروی متعلق به تلویزیون، در جستوجوی لوکیشن بودیم. او حین کار فراموش میکرد که باید ناهار بخورد. درواقع تقوایی در کار خود غرق میشد. زمانی که فردی به کار خود علاقه دارد، معمولا چنین حالاتی را تجربه میکند. این روزها بسیار دلتنگ ناصر تقوایی هستم. در این مراسم افرادی مانند: عزیز ساعتی، محسن عبدالوهاب، سعید رشتیان، فرهاد ورهرام، محمد کارت، میترا محاسنی، علی همراز، پریسا عشقی، حمید جعفری، محسن سخا، محمدصادق دهقانی، جابر مطهریزاده، مرتضی جذاب، پروین ثقهالاسلامی، هادی شریعتی، امیر فرضاللهی، شکوه رستمی، علی تکروستا و جمعی از اهالی رسانه حضور داشتند.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.