|

به بهانه درگذشت هوشمند عقیلی‌

خواننده مردمان روزگار عادی

خواننده‌هایی که آهنگ‌هایشان به زندگی روزمره مردمان گره خورده است، فراموش نمی‌شوند. در تاکسی همراه‌شان از این سر شهر به آن سر شهر می‌روند، در میهمانی‌ها و جمع‌های خانوادگی‌شان حضور دارند، در اشک‌ها و خنده‌ها موسیقی‌های‌شان جاری‌ است و جدای از جریان زندگی مردم نیستند.

خواننده مردمان روزگار عادی

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

نسیم قاضی‌زاده

 

خواننده‌هایی که آهنگ‌هایشان به زندگی روزمره مردمان گره خورده است، فراموش نمی‌شوند. در تاکسی همراه‌شان از این سر شهر به آن سر شهر می‌روند، در میهمانی‌ها و جمع‌های خانوادگی‌شان حضور دارند، در اشک‌ها و خنده‌ها موسیقی‌های‌شان جاری‌ است و جدای از جریان زندگی مردم نیستند. آهنگ‌های هوشمند عقیلی از این دست بودند. از سبک موسیقی سنتی کوچه‌بازاری ایران که آخرین نفس‌هایش را می‌کشد. همچون تئاتر روحوضی، موسیقی لاله‌زاری، تئاتر لاله‌زاری و خیلی از هنرهایی که به واسطه مدرنیته، جریانات اصلی و فرعی اجتماعی و سیاسی و... از میان رفتند.

با وجود این، عقیلی جزء دسته خوش‌شانس‌های موسیقی بود. مردم با وجود اینکه او سال‌ها دور از ایران زندگی کرد و موسیقی نوشت، ترانه‌هایش را گوش می‌کردند و می‌خواندند. «دریا» و «امشب دلم می‌خواد» در زمره آثاری بودند که چند نسل از ایرانی‌ها، با آنها خاطره ساختند. طبیعتا این عمقی که باعث می‌شود مردم از میان هزاران خواننده جدید همچنان به قدیمی‌ترها گوش کنند، از شکل کاری آنها و برخوردشان با موسیقی می‌آید؛ چنان‌که‌ هوشمند عقیلی از کودکی و با تشویق پدرش، دوره‌های آکادمیک استادان بزرگی مانند تاج اصفهانی را در دهه 30 گذراند و برخی دستگاه‌های ایرانی را نزد او فرا‌گرفت. بعد از ایشان هم در همان اصفهان که یکی از مهدهای مهم موسیقی ایران بود، سراغ کلاس‌های یکی از معتبرترین ردیف‌دان‌های ایرانی یعنی استاد محمود کریمی و سپس اسماعیل مهرتاش رفت و پس از آن به خودش اجازه داد تا در برنامه‌های رادیو اصفهان بخواند و موسیقی اجرا کند. 

اولین آهنگ اجراشده او «ساقی‌نامه» بود که با آهنگ‌سازی اسماعیل مهرتاش در سال 1334 منتشر شد. در همان سال‌ها هم به‌ عنوان یکی از دو خواننده برتر ارکستر دانش‌آموزی اصفهان انتخاب شد. به تهران آمد و در مراسم افتتاح تلویزیون ملی ایران با ارکستر ملی به اجرای موسیقی پرداخت و با آهنگ‌سازان برجسته‌ای همکاری کرد. بعد از طی این روند و ورود او به جهان حرفه‌ای‌های موسیقی سنتی ایران، در تلویزیون نیز اجراهایی را انجام می‌داد و در کنار استادانی چون مرتضی حنانه و حسین قوامی به اجرا می‌پرداخت.

در میان آثار او، «فردا تو می‌آیی»* ساخته جهانبخش پازوکی، ماندگارترین قطعه‌اش است. قطعه‌ای که هم‌زمان از اندوه، انتظار و امید حرف می‌زند و با لحن باصلابت او خوانده شده که در عین صلابت، آغشته به حزن است. این مسئله درباره دیگر آثار ملی-میهنی او نیز وجود دارد. او یکی از خوانندگانی بود که علاقه‌اش به وطن پیوسته همراه او بود و قطعات زیادی را هم در این زمینه منتشر کرد که بهترین آنها «وطن» بود. روند کاری او البته که با مهاجرت مسیر متفاوتی را در پیش گرفت اما همچنان پرکار بود و تا سال 1385 آلبوم تولید کرد. در صدای او می‌شد صدای اصالت، اندوه و مردانگی را شنید. صدایی که قدرت بسیار بالایی در اجرا و تحریرهای ایرانی داشت و او را هم‌ردیف خوانندگانی مانند ایرج و گلپایگانی قرار می‌داد. او نیز همچون هم‌ردیف‌های خودش، پیوسته زندگی‌ای به دور از هر نوع حاشیه داشت که خبر از اصالت او می‌داد.

*بخشی از ترانه «فردا تو می‌آیی»: امشب سرای سینه من گریه بارونه/ امشب چه آسون میریزن اشکا روی گونه/امشب خدا هم بنده خود را غضب کرده/ غم‌ها همه از سینه من سر در‌آورده/ این گریه‌زاری را اون نمی‌دونه، نمی‌دونه.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.