نگاهی به فیلم «طرح فنیقی» به کارگردانی وس اندرسن
کند اما ژرف
فیلم «طرح فنیقی» در ژانر کمدی سیاه-جاسوسی، محصول سال ۲۰۲۵ به کارگردانی وس اندرسن است. او فیلمنامه را به همراه رومن کوپولا نوشته و تهیهکنندگی فیلم را نیز بر عهده داشته است.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
فرزانه متین
فیلم «طرح فنیقی» در ژانر کمدی سیاه-جاسوسی، محصول سال ۲۰۲۵ به کارگردانی وس اندرسن است. او فیلمنامه را به همراه رومن کوپولا نوشته و تهیهکنندگی فیلم را نیز بر عهده داشته است. هر زمان که نام وس اندرسن مطرح میشود، علاقهمندان به یاد فیلم هتل بزرگ بوداپست (۲۰۱۴) میافتند؛ فیلمی که نخستین نامزدی اسکار در رشته بهترین کارگردانی را برای او به ارمغان آورد.
همچنین این اثر توانست برنده جایزه گلدن گلوب بهترین فیلم موزیکال-کمدی و جایزه بفتا برای بهترین فیلمنامه اصلی شود. اندرسن بعدها برای فیلم جزیره سگها (۲۰۱۸) جایزه خرس نقرهای بهترین کارگردانی جشنواره برلین را نیز دریافت کرد. اندرسن فیلمسازی است که سالهاست مرز میان سینمای هنری و جریان اصلی هالیوود را جابهجا کرده است. نخستین نمایش جهانی «طرح فنیقی» در جشنواره کن ۲۰۲۵ رقم خورد؛ هرچند دستاورد چشمگیری برای فیلم در پی نداشت. اندرسن پس از درگذشت پدر همسرش (اهل لبنان بود)، داستانی درباره شرق را به نگارش درآورد و این فیلم حاصل آن نگاه تازه است که تقدیم به او کرده است.
اندرسن در این اثر بازیگرانی همچون بنیسیو دلتورو، میا تریپلتون، برایان کرانستون، مایکل سرا، متیو آمالریک، ریز احمد، تام هنکس، جفری رایت، اسکارلت جوهانسون و بندیکت کامبربچ را گردهم آورده است. او با بهرهگیری از مجموعهای از هنرپیشگان مشهور، داستانی خاص را روایت میکند.
در خلاصه داستان فیلم طرح فنیقی آمده است: در سال ۱۹۵۰، اسلحهسازی به نام «آناتول کوردا» با بازی بنیسیو دلتورو، بهسختی از یک ترور جان سالم به در میبرد. او هنگام بیهوشی وارد دنیای بعد از مرگ شده و در دادگاه الهی حاضر میشود تا صلاحیتش برای ورود به بهشت بررسی شود. کوردا با آگاهی از این حقیقت که تا ابد از دست آدمکشها در امان نخواهد بود، تلاش میکند رابطه خود را با تنها دخترش «لیسل» که بهتازگی به صومعه رفته و راهبه شده است، بهبود ببخشد. او از لیسل درخواست میکند صومعه را ترک کند و کسبوکار خانوادگیاش را به دست بگیرد. روایت فیلم از همین نقطه آغاز میشود. فیلم درواقع نوعی «سفرنامه» است؛ سفری اگزیستانسیالیستی و ادیسهوار که در آن پدری به همراه دخترش از جلسات غیرمتعارف هیئتمدیره تا مواجهه با قاتلان، مبارزان آزادی و حتی صحنههای جنایت سازمانیافته پیش میرود.
فیلمهای وس اندرسن همواره فضایی فانتزی و منحصربهفرد دارند. او با استفاده از رنگهای اشباعشده و قاببندیهای حسابشده، فضایی بصری خلق میکند که حس نو و متفاوتی به تماشاگر میدهد و یک زیباییشناسی خاص خلق میکند که ابزاری است برای پیونددادن محتوای عمیق فیلم با نقدهای اجتماعی و سیاسی. بهترین نمونه این سبک را پیشتر در هتل بزرگ بوداپست دیدهایم. اما پرسشی که پیش میآید، این است که منظور از طرح فنیقی چیست؟ فیلم به پروژهای عظیم اشاره دارد؛ طرحی برای زیرساختهای مهم از جمله یک سد و راهآهن در دل بیابانهای خاورمیانه (سوریه و لبنان کنونی). بزرگترین مشکل این پروژه، کمبود بودجه است. برای حل این مشکل، پدر و دختر باید سفری داشته باشند برای مذاکرات سیاسی و اقتصادی که در خاورمیانه شکل میگیرد. در همین مسیر است که سفر جهانی «کوردا» (شخصیت اصلی) او را پیوسته به آزمونی روحانی میکشاند. او وارد جهانی سیاه و سفید میشود؛ جهانی که در آن با خدا و فرشتگان گفتوگو میکند. دیدن کوردا که با تصاویر مذهبی و زندگی پس از مرگ بازی میکند و به پیامدهای احتمالی زندگی فاسد زمینی میاندیشد.
از منظر مفهومی، طرح فنیقی در نهایت به یک داستان رستگاری شباهت دارد؛ سرگذشت مردی قدرتمند که بارها از خود میپرسد اینهمه قدرت چه دستاورد واقعیای برای او داشته است؟ اما اینکه لیسل در این پروژه پدرش را همراهی میکند، دلیل حضورش برمیگردد به یافتن حقیقتی درباره اینکه چه کسی مسئول مرگ مشکوک مادرش بوده است؛ آیا واقعا کوردا پشت این ماجره بوده است یا عموی خلافکارش؟ گاهی اوقات نمیتوان این اثر را جدی تلقی کرد، بلکه منتقدان آن، فیلم را یک کمدی احمقانه میبینند. اگر کسی با آثار پیشین وس اندرسن آشنا نباشد، مسلما داستان برایش گنگ خواهد بود و البته نباید فراموش کرد او یک کارگردان مؤلف است و اثر بیشتر سرگرمکننده محسوب میشود؛ چراکه سراسر فیلم ما با یک طنز هوشمندانه، دیالوگهای منحصربهفرد و شخصیتپردازی درخشان روبهرو هستیم که در انتها شخصیت هرکدام برای ما رمزگشایی میشود. طرح فنیقی مخاطب را به جهانی متفاوت میبرد. توانایی کارگردان در ترکیب طنز بصری با مضامین فلسفی و مذهبی در اثر چشمگیر است. گفته میشود طرح فنیقی گفتوگوی وس اندرسن با خودش درباره معنای موفقیت و شرافت است.
برخی از ستارگان فیلم ظاهرا فقط در یکی، دو سکانس به صحنه فیلمبرداری اندرسن آمدهاند تا یک پلان کوتاه را ضبط کنند که نشان از جایگاه این کارگردان در هالیوود دارد. تمها و لایههای اجتماعی این اثر شامل تضاد ایمان و تجارب، نقد استعمار و قدرت است. این پیچیدگی چندلایه، فیلم را هم سیاسی و هم انسانی کرده است. از سوی دیگر، به دلیل ریتم کند فیلم، نمیتوان منکر این قضیه شد که گاهی برای مخاطب این روایت کسلکننده میشود. اما آنچه باعث ارزش طرح فینیقی میشود، همانطور که در بالا ذکر شد، سینمای بصری خاص اندرسن، داستانهای عمیق چندلایه و پرداخت در روابط انسانی است. روایت فیلم سرراست نیست و خردهپیرنگها در آن فراوان است. اما همگی در خدمت فیلم قرار دارند. این توصیف به نوعی همان دوگانگی اصلی آثار اندرسن را برجسته میکند؛ از یک سو تماشای زیبا و خلاقانه و از سوی دیگر، ریتم کند و روایت غیرساده که میتواند مخاطب عام را خسته کند ولی برای مخاطب جدی سینما ارزشمند است.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.