جدال بر سر یک تصویر از غزه، به تهدید جانی یک عکاس جنگ منجر شده است
عکاسی در میانه جنگ
عکاسان معمولا در حاشیه میمانند؛ آنان شاهدان خاموش جنگ هستند که دوربینشان آینه رنج و ویرانی است. اما در نوار غزه، جایی که سوگواری و قحطی درهم تنیده، «انس فتوحه» دیگر فقط یک ناظر نبود. روز بیستوچهارم جولای، در محله انصار شهر غزه، او برای خبرگزاری دولتی آنادولو ترکیه به عکاسی از صف طولانی مردم پرداخت؛ صفی که در انتظار غذا شکل گرفته بود. همان روز، تصویری از او منتشر شد؛ تصویری که اکنون تهدیدی برای جانش شده است.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
شرق: عکاسان معمولا در حاشیه میمانند؛ آنان شاهدان خاموش جنگ هستند که دوربینشان آینه رنج و ویرانی است. اما در نوار غزه، جایی که سوگواری و قحطی درهم تنیده، «انس فتوحه» دیگر فقط یک ناظر نبود. روز بیستوچهارم جولای، در محله انصار شهر غزه، او برای خبرگزاری دولتی آنادولو ترکیه به عکاسی از صف طولانی مردم پرداخت؛ صفی که در انتظار غذا شکل گرفته بود. همان روز، تصویری از او منتشر شد؛ تصویری که اکنون تهدیدی برای جانش شده است.
برای هفتهها، فتوحه هدف کارزاری سازمانیافته قرار گرفت. آغاز ماجرا مقالهای در روزنامه آلمانی و پرنفوذ زوددویچه تسایتونگ بود که پرسشی کلی درباره «اصالت تصاویر از غزه» مطرح کرد. در آن گزارش، تصویری از فتوحه چاپ شد؛ بدون ذکر نام او، اما همراه با جملهای پرمعنا: «تصاویری وجود دارد که نشان میدهد برخی مردم با دیگهای خالی نه در برابر مرکز توزیع غذا، بلکه در برابر دوربین ایستادهاند». این جمله بهسرعت دستاویز شد تا زمینه برای تردید نسبت به کار او فراهم شود.
دو روز بعد، روزنامه بیلد، دیگر نشریه شناختهشده آلمان، گام فراتر نهاد. با تیتر تند و کوبنده «این عکاس غزه پروپاگاندای حماس را صحنهسازی میکند»، تصویر فتوحه را بار دیگر چاپ کرد. زیرنویس عکس مدعی شد: «انس زاید فتوحه، رنج واقعی فلسطینیان را برای افکار عمومی جهانی صحنهسازی میکند - به سود حماس و تبلیغات آن». رسانههای اسرائیلی نیز این روایت را تکرار کردند. تایمز اسرائیل، با اشاره به مقاله زوددویچه، نوشت: «برخی عکسها نشان میدهند که ساکنان غزه با دیگهای خالی نه در برابر مراکز توزیع غذا، بلکه صرفا در برابر دوربین عکاسان ایستادهاند تا توهم ناامیدی خلق شود».
اوضاع زمانی جدیتر شد که اسحاق هرتزوگ، رئیسجمهور اسرائیل، همان تصویر فتوحه را در کنفرانسی در استونی مقابل دوربینها گرفت و گفت: «همهچیز صحنهسازی بود»؛ او از «ریاکاری و دستکاری حماس» سخن گفت و رسانههای آلمان را به عنوان شاهد معرفی کرد.
این جنجالها که مرز میان روزنامهنگاری تحقیقی و حمله شخصی را درنوردید، زندگی حرفهای و شخصی فتوحه را زیر سؤال برد. او در گفتوگوی تلفنی با اشپیگل اعتراف کرد: «واقعا ترس جانم را دارم».
حملات رسانهای و روایتهای متناقض
درحالیکه زوددویچه صرفا پرسشی درباره اعتبار تصاویر مطرح کرده بود، بیلد تمرکز را مستقیم بر فتوحه گذاشت. اتهام اصلی این بود که «صحنهسازی رنج» در خدمت حماس قرار دارد. نویسندگان بیلد با استناد به مقاله زوددویچه، بار دیگر بر تصاویر کودکان لاغر، مادران ناامید و مردمی با دیگهای خالی، تأکید کردند و نوشتند: «گرسنگی (تقریبا همیشه) واقعی است - اما شاید عکسها نه».
بیلد همچنین مدعی شد فتوحه بخشی از عکسهای خود را از روز ۲۴ جولای منتشر نکرده است، زیرا آن تصاویر بیشتر مردانی را نشان میداد که موفق به دریافت غذا شده بودند. از نگاه نویسندگان، فتوحه شاید این تصاویر را «به کار نمیبرد» چون با روایت مورد نظرش سازگار نبود. این در حالی بود که زوددویچه تأیید کرد هرگز تماسی با او نگرفته است، اما بیلد مدعی شد که پیام فرستاده و پاسخی دریافت نکرده. فتوحه این ادعا را رد کرد. از زمان انتشار گزارش بیلد، سایه اتهام صحنهسازی بر سر او سنگینی میکند و زندگیاش را دگرگون ساخته است. پرسش اصلی همچنان باقی است: در آن روز داغ ماه جولای در غزه چه اتفاقی افتاد؟
آشپزخانه میدانی و شواهد عینی
بررسیهای منبعباز که اشپیگل انجام داد، نشان داد که فتوحه واقعا در برابر یک آشپزخانه میدانی ایستاده بود. در یکی از عکسهایش بنری با نام «خوله البدری» دیده میشود؛ مرکزی که توسط سازمان خیریه فلسطینی «خیرالنساء» اداره میشود و فعالیتهایش در اینستاگرام مستند است.
زوددویچه در مقالهاش به دیدگاه گرهارد پاول، استاد بازنشسته تاریخ و متخصص عکاسی، استناد کرده بود. او تردیدهای بنیادینی نسبت به تصاویر مناطق جنگی ابراز کرد و پرسید: «عکاس کجا ایستاده؟ اطرافش چه کسانیاند؟ آیا کسانی که در عکس میبینیم واقعا مقابل مرکز توزیع غذا ایستادهاند یا روبهروی صفی از عکاسان؟».
در نهایت، زوددویچه در پاسخ به پرسش اشپیگل پذیرفت که عنوان مقالهاش -«عکسهای غزه چقدر اصیلاند؟»- بهطور غیرمستقیم به همان تصویر فتوحه اشاره داشت و بهتر بود از خود او درباره شرایط گرفتن عکس سؤال میشد.
بررسی دقیقتر نشان داد که غذا نه در محوطه جلویی حصار فلزی، جایی که فتوحه ایستاده بود، بلکه در بخشی مسقف در پشت آن آماده میشد. عکسهای متعدد دیگری نیز وجود دارند که فتوحه را در موقعیتهای مختلف همان روز نشان میدهند و نمای گستردهتری از صحنه ارائه میدهند.
نشانههای اصالت و رد اتهام صحنهسازی
با کنار هم قراردادن جزئیات، از موانع فلزی قرمز و سفید تا الگوی بناهای پشتصحنه و حتی قفسه فلزی مخصوص دیگها، تحقیق اشپیگل نشان داد که صحنه بههیچوجه ساختگی نبوده است. در ویدئوها و عکسهای دیگر همان روز نیز کارکنان سازمانهای امدادی و ساکنان محلی دیده میشوند. آشپزخانه خیریه «خوله البدری» دستکم از اواسط جولای فعال بوده و تصاویر متعدد از آن در دسترس است.
بیلد در پاسخ به اشپیگل تأکید کرد که مقالهاش هرگز ادعا نکرده اصلا آشپزخانهای وجود نداشته یا تصویر عمدا ساخته شده است. از نگاه نویسندگان آن روزنامه، «صحنهسازی» نه در خلق واقعیت، بلکه در «انتخاب گزینشی عکسها» بوده است. بیلد استدلال کرد که فتوحه تصاویری را برجسته کرده که «هرجومرج، ویرانی و بهویژه کودکان و مادران» را در قاب نشان میدهند و از انتشار عکسهایی که فقط مردان با دیگهای خالی را نشان میدهد، خودداری کرده است. به باور بیلد، همین انتخاب هدفمند برای خلق تصویری یکسویه از رنج بوده است.
روایت شخصی عکاس
با این حال، فتوحه دلایل روشنی برای انتخاب عکسهایش داشت. او در ۲۶ جولای -یعنی پیش از انتشار گزارشهای جنجالی- در اینستاگرام توضیح داده بود که خبرگزاری آنادولو، او و دیگر همکاران را مأمور کرده بود تا «رنج آوارگان فلسطینی در تلاش برای دسترسی به غذا» را از زاویه دید خود مستند کنند. او نوشت که در حین انجام مأموریت «اغلب خودش هم گرسنگی میکشیده» و به همین دلیل در قاب برخی تصاویر دیده میشود.
همان روز، آنادولو مجموعهای از عکسها و یک ویدئو از توزیع غذا را منتشر کرد. در این تصاویر فتوحه دیده میشود که در میان جمعیت حرکت میکند، گاهی از جا میجهد تا صحنهای شلوغ را ثبت کند و حتی در لحظاتی دیگهای پر از خورش زردرنگ لبریز شده و جمعیت با صدای بلند فریاد میزنند. این تصاویر همزمان با گزارشهایی از آشفتگی صفهای طولانی و کمبود شدید غذا منتشر شد.
جالب آنکه فتوحه همان عکسی را که بیلد مدعی بود «پنهان کرده»، در صفحه اینستاگرامش به اشتراک گذاشته بود. در آن تصویر، صف مردان با دیگهای خالی و همچنین پسزمینه کامل مرکز توزیع غذا بهوضوح دیده میشود. به این ترتیب، ادعای عدم انتشار عکسها بیاساس بود.
واقعیت میدانی غزه، هرگونه نیاز به صحنهسازی را منتفی میسازد. براساس گزارش تازه «طبقهبندی یکپارچه امنیت غذایی» (IPC)، شمال نوار غزه، از جمله شهر غزه، رسما وارد مرحله قحطی شده است. این مرحله با «گرسنگی، درماندگی و مرگ» شناخته میشود و بیش از 500 هزار نفر را دربر گرفته است. این آمارها بهروشنی نشان میدهند که عکاسان نیازی به آرایش صحنه یا هدایت جمعیت ندارند؛ فقط کافی است لحظهای از صفهای روزانه مقابل آشپزخانهها را ثبت کنند.
فتوحه نیز همین نکته را بیان میکند: «ایستادن مقابل آشپزخانههای خیریه بخشی از زندگی روزمره مردم غزه است. تعداد غذا بسیار کمتر از جمعیت است و بسیاری پس از ساعتها صف، با دیگهای خالی به خانه بازمیگردند». به گفته او، عکاس در چنین شرایطی تنها شاهدی است که فاجعه را مستند میکند.
جایگاه حرفهای فتوحه و دشواری راستیآزمایی
فتوحه عکاس شناختهشدهای است که تصاویرش توسط خبرگزاریهای معتبر و همچنین گتیایمجز منتشر میشود. جستوجوی آرشیوی نشان میدهد فقط در ماه آگوست بیش از چهار هزار تصویر از غزه ثبت شده که بسیاری از آنها همان مرکز توزیع غذا را نشان میدهند.
اما در غزه، راستیآزمایی تصاویر دشوار است. اسرائیل از آغاز جنگ مانع ورود خبرنگاران خارجی شده و رسانههایی چون اشپیگل ناگزیرند بر منابع عمومی و محلی تکیه کنند. این روند شامل جستوجوی عکسهای مشابه از زاویههای متفاوت، مقایسه اطلاعات زمینهای، بررسی تصاویر ماهوارهای و تحقیق در شبکههای اجتماعی است. با این حال، همواره عدم قطعیت باقی میماند.
علاوه بر عکاسان حرفهای، کارکنان سازمانهای امدادی، فعالان و حتی شهروندان عادی نیز تصاویر منتشر میکنند که منشأ، زمان و اصالت آنها همیشه روشن نیست. از همین رو، پرسش درباره اعتبار تصاویر در جنگی چنین بسته و پرمحدودیت، اجتنابناپذیر است.
جنگ روایتها
گرهارد پاول، استاد تاریخ که سالها درباره عکاسی در خاورمیانه تحقیق کرده، تصاویر غزه را دارای «کارکردی اضافی» میداند. او مدعی است: «این عکسها برای پوشاندن صحنههای وحشتناک حمله هفتم اکتبر حماس طراحی شدهاند. بسیاری دیگر آن تصاویر را به یاد نمیآورند. حماس استاد صحنهسازی است». این نگاه، خوراکی آماده برای رسانههای اسرائیلی و بخشی از مطبوعات آلمان فراهم کرد. اما عکاسان مستقل دیدگاهی کاملا متفاوت دارند. دانیل اتر، عکاس برنده جوایز بینالمللی که بارها در مناطق جنگی کار کرده، چنین ادعاهایی را «تلاشی برای بیاعتبارکردن کل حرفه عکاسی در غزه» میخواند. او میگوید: «این بحث مضحک است؛ در جایی که ویرانی و فاجعه در هر گوشه جاری است، هیچ نیازی به صحنهسازی نیست». او البته میپذیرد که شاید حماس محدودیتهایی بر دسترسی عکاسان اعمال کند و تصاویر کمتر شامل مواضع نظامی یا نیروهای مسلح باشند، اما این بههیچوجه از واقعیت رنج مردم نمیکاهد: «آنچه میبینیم، در غزه کاملا واقعی است».
دیرک گبهارت، عکاس باسابقه و استاد دانشگاه دورتموند نیز تأکید میکند: «هر طرف جنگ، چه حماس و چه اسرائیل، منافع سیاسی خود را دارند». او به فشارهای حماس بر روزنامهنگاران اشاره میکند: «کسانی که همکاری نمیکنند، تهدید، ضربوشتم یا حتی شکنجه میشوند. اما این بدان معنا نیست که عکاس حاضر در صحنه لزوما حقیقت را تحریف کرده باشد».
علاوه بر فشارهای حماس، روزنامهنگاران فلسطینی، هدف حملات اسرائیل و رسانههای خارجی نیز هستند. گبهارت یادآور میشود: «نتانیاهو با متهمکردن خبرنگاران فلسطینی به صحنهسازی، میکوشد توجه را از نقض قوانین بینالمللی منحرف کند. اگر خبرنگاران غربی در غزه حاضر بودند، دشوارتر میتوانست اعتبار گزارشها را زیر سؤال ببرد».
بیلد اما اتهام دیگری نیز مطرح کرد: انتشار ویدئویی در اینستاگرام در ۲۵ ژانویه ۲۰۲۵ که در آن فتوحه نوشته بود: «لعنت بر اسرائیل». او این نوشته را انکار نکرد، اما توضیح داد: «۲۲ ماه است که بمباران میشوم و نیمی از دوستانم را از دست دادهام. نفرت من از ایمان کسی نیست، بلکه از بیعدالتی است که هر روز در غزه اتفاق میافتد».
این خشم، ریشه در سیاستهای تندروهای کابینه اسرائیل دارد. وزیر امنیت داخلی ایتامار بنگویر و وزیر دارایی بزالل اسموتریچ بارها تأکید کردهاند که «غزه و کل سرزمین اسرائیل» وعدهای الهی است و باید دوباره اشغال شود. حتی بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر نیز بهتازگی از ایده «اسرائیل بزرگ» حمایت کرده است. در چنین فضایی، طبیعی است که خبرنگاران فلسطینی همدلانه به اقدامات اسرائیل نگاه نکنند. با این حال، هیچ مدرکی دال بر ارتباط فتوحه با حماس وجود ندارد. اشپیگل خود با خبرنگاران فلسطینی کار میکند که حتی گزارشهایی از اعتراضات علیه حماس در غزه ارائه دادهاند.
زندگی در سایه ترس
روزنامهنگاری در غزه اساسا متفاوت از کار در جوامع آزاد است. خبرنگاران همزمان با ثبت ویرانی و قحطی، خود نیز قربانی همان ویرانی و قحطیاند. این شرایط بهتنهایی اعتبار تصاویرشان را زیر سؤال نمیبرد. اورن پرسیکو، روزنامهنگار رسانهای اسرائیلی، در گفتوگو با اشپیگل تأکید میکند که رسانههای بزرگ اسرائیل -جز روزنامه هاآرتص که مخالف دولت نتانیاهو است- به ندرت به قحطی و مرگ در غزه میپردازند. بسیاری از خبرنگاران اسرائیلی کارشان را از رادیو ارتش آغاز کردهاند و به سانسور نظامی عادت دارند. او معتقد است در جنگ کنونی، «خودسانسوری» رایجترین روش است.
فتوحه میگوید در ابتدا تصور نمیکرد کارزار علیه او تا این حد گسترده باشد: «بعد از کمی جستوجو فهمیدم که بیلد موضعی آشکارا طرفدار اسرائیل دارد». اما زمانی که رئیسجمهور اسرائیل نام او را علنا بر زبان آورد، خبر در غزه پیچید و زندگیاش زیرورو شد. او میگوید: «مردم از من فاصله گرفتهاند. دیگر با خانوادهام در یک اتاق نمیخوابم تا جانشان در خطر نباشد».
بزرگترین نگرانیاش ازدستدادن سفارشهای کاری است. خانوادهاش به درآمد او وابستهاند و بیم دارد دیگر هیچ رسانهای با او همکاری نکند. ترس عمیقتر اما چیز دیگری است: قتل هدفمند خبرنگاران. او با یادآوری مرگ انس شریف، خبرنگار الجزیره که عضو حماس هم بود و همراه همکارانش هدف پهپاد اسرائیلی قرار گرفت، میپرسد: «آیا مرگ من هم همین حالا در حال برنامهریزی است؟».
10 دقیقه پس از پایان گفتوگو با اشپیگل، فتوحه دوباره تماس گرفت. صدایش مضطرب بود و فقط یک جمله خواست به ثبت برسد: «اگر بلایی بر سر من یا خانوادهام آمد، این رسانههای آلمانی مسئول مستقیم هستند». بیلد در پاسخ گفت که درباره واکنشها به گزارشهایش اظهارنظر نمیکند. اما زوددویچه تسایتونگ اعلام کرد که «طبعا از پیامدهای این ماجرا عمیقا نگران» است.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.