|

کریدور زنگزور و فرصت‌هایی که هدر می‌رود

روز جمعه در کاخ سفید، با میانجیگری دونالد ترامپ، جمهوری آذربایجان و ارمنستان توافق‌نامه صلح امضا خواهند کرد. موضوع مهم کریدور زنگزور نیز در همین چارچوب تعیین تکلیف می‌شود؛ مسیری که می‌تواند نقشه ژئوپلیتیک منطقه قفقاز را دگرگون کرده و معادلات ترانزیتی اوراسیا را به‌ نفع بازیگران تازه تنظیم کند.

کریدور زنگزور  و فرصت‌هایی که هدر می‌رود

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

روز جمعه در کاخ سفید، با میانجیگری دونالد ترامپ، جمهوری آذربایجان و ارمنستان توافق‌نامه صلح امضا خواهند کرد. موضوع مهم کریدور زنگزور نیز در همین چارچوب تعیین تکلیف می‌شود؛ مسیری که می‌تواند نقشه ژئوپلیتیک منطقه قفقاز را دگرگون کرده و معادلات ترانزیتی اوراسیا را به‌ نفع بازیگران تازه تنظیم کند.

اما ما کجای این تحولات ایستاده‌ایم؟

ما همچنان درگیر این هستیم که مذاکره بکنیم یا نکنیم. برخی مذاکره را «گوساله سامری» می‌دانند و از آن بُت می‌سازند تا بتوانند انفعال خود را تقدیس کنند. در مقابل، بخش‌هایی از ساختار سیاسی کشور، مذاکره را نه به‌عنوان یک ابزار دیپلماتیک، بلکه به‌عنوان یک تهدید ایدئولوژیک می‌بیند؛ در‌حالی‌که کشورها سال‌هاست ‌منافع ملی خود را نه با شعار، بلکه با تعامل و چانه‌زنی پیش می‌برند.

در این سال‌ها، ما مدام با پروژه کریدور زنگزور مخالفت کرده‌ایم و آن را تهدیدی علیه تمامیت منطقه‌ای خود دانسته‌ایم؛ تهدیدی که بیشتر بر‌اساس تحلیل‌های توهم‌آمیز و درک نادرست از موازنه قدرت تعریف شده است تا بر پایه داده‌های واقعی. حتی ارمنستان -‌که تصور می‌کردیم همه تخم‌مرغ‌های قفقازی خود را در سبد ما گذاشته‌- حالا بدون هیاهو با این پروژه کنار آمده و راه خود را بازتعریف کرده است. البته‌ نمی‌توان آنها را سرزنش کرد؛ چرا‌که بر‌اساس منافع ملی‌شان تصمیم گرفته‌اند.

در دنیای سیاست، دوستی‌ها و دشمنی‌ها نه بر پایه احساسات، بلکه بر‌اساس منافع ملی شکل می‌گیرد و تغییر می‌کند. ما اما هنوز با ژست‌های انقلابی توخالی، از کنار واقعیت عبور می‌کنیم و عملا فرصت‌ها را می‌سوزانیم. کریدوری که فردا نهایی می‌شود، سهم ما از ترانزیت منطقه را تا ۳۰ درصد کاهش می‌دهد و ارتباط مستقیم ما با اروپا را به‌شدت محدود خواهد کرد. ما بازنده این بازی هستیم؛ نه چون ضعیف هستیم، بلکه چون نخواستیم در زمین واقعیت بازی کنیم. فراموش نکنیم که ایران، با قرار‌گرفتن در چهارراه اتصال شرق و غرب، می‌توانست بازیگر اول ترانزیت در منطقه باشد؛ اما کدام مسیر ترانزیتی در منطقه هست که بدون دورزدن ایران طراحی نشده باشد؟ از شمال به جنوب گرفته تا شرق به غرب، همه به دنبال عبور از ما هستند، نه عبور از درون ما.

و این، نتیجه سیاست‌هایی است که به‌جای منافع ملی، اسیر افکار گروهی خاص شده است؛ گروهی که حیات سیاسی و اقتصادی خود را در استمرار تحریم‌ها و تقابل‌ها می‌بیند؛ همان‌هایی که مذاکره را حرام و سازش را خیانت می‌دانند، در‌حالی‌که از منافع تحریم و انزوا بیشترین سود را می‌برند. اگر می‌خواهیم فرزندان‌مان و آیندگان ما را نفرین نکنند، باید یک‌ بار برای همیشه تصمیمی شجاعانه بگیریم؛ دست تندروها را کوتاه کنیم و سیاست‌گذاری کشور را بر‌اساس منافع ملی بازتعریف کنیم. تا کی قرار است زمان بخریم، در‌حالی‌که منطقه و دنیا از ما عبور می‌کنند؟

 

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.