|

‌و سرانجام جنگ

سرانجام جنگی که همه نگران آن بودند به وقوع پیوست. جنگی که با حمله نظامی-‌امنیتی‌-‌تبلیغاتی اسرائیل به ایران در 23 خرداد 1402 آغاز شد و 12 روز بعد با حمله ایران به پایگاه آمریکایی در قطر پایان یافت. حمله اسرائیل به وضوح حرکتی طراحی‌شده و دقیق بود که آشکار است درخصوص ابعاد و روند آن سال‌های متمادی برنامه‌ریزی شده بود.

‌و سرانجام جنگ

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

سرانجام جنگی که همه نگران آن بودند به وقوع پیوست. جنگی که با حمله نظامی-‌امنیتی‌-‌تبلیغاتی اسرائیل به ایران در 23 خرداد 1402 آغاز شد و 12 روز بعد با حمله ایران به پایگاه آمریکایی در قطر پایان یافت. حمله اسرائیل به وضوح حرکتی طراحی‌شده و دقیق بود که آشکار است درخصوص ابعاد و روند آن سال‌های متمادی برنامه‌ریزی شده بود.

البته از آغاز پیش‌بینی می‌شد که در سال جاری شاهد حوادث و تحولاتی در رابطه با پرونده هسته‌ای و برجام باشیم؛ چراکه بر‌اساس قطع‌نامه 2231 آخرین محدودیت‌های ایران در زمینه صنعت هسته‌ای در اکتبر 2025 به پایان می‌رسید و با توجه به تعلیق تعهدات ایران در چارچوب برجام، متعاقب خروج آمریکا از این توافق، مشخص بود که در سال جاری تنش‌هایی بین ایران و غرب به وجود خواهد آمد.

اما شروع مذاکرات موجب پدیدآمدن فضایی آکنده از خوش‌بینی به کاهش تنش در منطقه شد که با حمله اسرائیل این فضا جای خود را به فضایی آکنده از بهت و وحشت داد. حال و با توجه به استقرار آتش‌بس، مهم‌ترین نکات برای توجه و تأکید درخصوص روند جنگ چه می‌تواند باشد؟ به نظر می‌رسد در حال حاضر موارد ذیل را می‌توان به‌عنوان مهم‌ترین نکات مورد توجه و تأکید قرار داد.

1- ایران در جنگ اخیر شخصیت‌های بسیار مهمی را از دست داد و اغلب این ضایعات در 24 ساعت اول جنگ به کشورمان وارد شد. به بیان دیگر اولین روز جنگ روز بسیار بد و خسارت‌باری برای ما بود. اما این چیز عجیبی نیست؛ درواقع در تمام جنگ‌های گذشته نیز طرف مهاجم در مراحل اولیه نبرد، دستاورد‌های مهمی داشته است. آغازکننده جنگ قبل از شروع تهاجم، برنامه‌ریزی‌های گسترده‌ای انجام داده، شکل حمله خود را مشخص و اهداف خود را تعیین می‌کند؛ بنابراین در شرایط غافلگیری معمولا ضایعاتی به کشور مدافع وارد می‌شود. ایران نیز در روز اول حمله اسرائیل متحمل خسارت‌های مهمی شد و شخصیت‌های ارزشمندی را از دست داد. اما نکته مهم و درخور توجه در این میان سرعت بازیابی نیرو‌های نظامی علی‌رغم ضایعات وارده به آنها بود؛ تا جایی که اولین حملات مؤثر ایران به اسرائیل در کمتر 24 ساعت پس از شروع تهاجم اسرائیل انجام شد. این موضوع با توجه به فرهنگ ریشه‌دار کشورمان در زمینه متکی‌بودن به شخصیت‌ها و افراد می‌تواند بسیار ارزشمند تلقی شده و نشانه روشنی از تقویت فعالیت‌های سیستمی و جمع‌محور در نیرو‌های مسلح ایران است.

2- در روزهای پیش از حمله، ایران تمام تلاشش را کرد که به یک مصالحه متوازن دست یابد و علی‌رغم گذشته ترامپ، در تعامل با او تردید نکرد. اما همه چیز ناگهان به هم خورد. درواقع باز هم حسن نیت و تلاش کشورمان جهت تعامل و رفع اختلافات با آمریکا، به صخره سخت واقعیت برخورد کرد. در سال‌های گذشته افسانه‌هایی ساخته و توسط رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور ترویج شده که بی‌توجه به تلاش‌های مداوم ایران در جهت رفع اختلافات با آمریکا و تلاش‌های معکوس آمریکا در جهت تداوم تخاصم، مدعی است ایران به دلایل ایدئولوژیک به دنبال تداوم تنش با آمریکاست. اما این بار آمریکا از مذاکره به‌عنوان ابزاری برای ایجاد اطمینان در ایران و تسهیل حمله اسرائیل استفاده کرد. البته نمی‌توان با قطعیت بیان کرد که آیا ترامپ از ابتدا مذاکره را به‌عنوان روشی برای پنهان‌کردن تهاجم نظامی در پیش گرفته، اما اکنون می‌توان دلایلی را برای مواضع گیج‌کننده ترامپ در خلال گفت‌وگوها پیدا کرد. ایران در چندین ماه گذشته تلاش کرده تا با صرف‌نظرکردن از مواضع متناقض آمریکا و اقدامات غیرحرفه‌ای این کشور در زمینه رسانه‌ای‌کردن محتوای مذاکرات، همچنان به تعامل با آمریکا ادامه دهد. اما حالا می‌توان با اطمینان از این صحبت کرد که رویکرد ترامپ لااقل در چند هفته منتهی به حمله اسرائیل، تنها دورکردن توجه مقام‌های ایرانی از حمله قریب‌الوقوع به کشورمان بوده است. با وجود وقوف بر تمام موارد فوق‌الذکر شاید مهم‌ترین نکته در شرایط فعلی، اجتناب از تصمیمات شتاب‌زده و احساسی و تأمل کافی پیش از هر تصمیم جدی است. البته مواضع اصولی و منطقی وزیر امور خارجه به روشنی نشان‌دهنده رویکردی عقلانی در زمینه اتخاذ تصمیمات آتی است. بااین‌حال، نگرانی در این است که فضای ملی و میهنی این روزهای کشور و به‌ویژه خشم ناشی از اقدامات ترامپ، موجب شود ‌فضا برای مذاکرات احتمالی با طرف‌های غربی تنگ‌تر شود.

در این رابطه لازم است به یاد داشته باشیم که اولا گفت‌وگو ضرورت پیشبرد هر روند سیاسی است و همواره حتی نتایج پیروزی‌های نظامی نیز بر سر میز مذاکره متبلور شده است و ما حتی برای تثبیت موفقیت‌هایمان نیز به میز گفت‌وگو نیاز داریم و ثانیا ورود به یک روند مذاکراتی مؤید هیچ چیزی نیست و اتفاقا حضور دیپلمات‌های ایرانی در فرایند گفت‌وگوهای سیاسی با حفظ مواضع اصولی کشورمان، نشان‌دهنده قدرت و تصمیم خلل‌ناپذیر ما برای حفظ حقوق قانونی کشورمان از یک طرف و تعهدمان به صلح و ثبات از طرف دیگر است. علاوه بر این باید به یاد داشت که خیانت آمریکا به میز مذاکره تنها کار دیپلمات‌ها را برای ایفای وظایفشان مشکل‌تر کرده است، لذا حتی امروز باید با احترام و اعتماد بیشتری به ارزش فعالیت نمایندگان سیاسی کشور در صحنه‌های بین‌المللی نگریست.

3- خاورمیانه سرزمینی است که به‌طور عمومی با جنگ و آوارگی و بحران شناخته می‌شود و تحلیلگران در نگاه به این بخش از جهان غالبا آن را سرزمینی مصیبت‌زده با جنگ‌های بی‌پایان و تنش‌های بی‌حاصل توصیف می‌کنند. بااین‌حال، جنگ اخیر نشان داد که مردم و رهبران این منطقه در شرایطی با یک جنگ مواجه شدند که همگی به دنبال جلوگیری از وقوع آن و در پی حمایت از روند‌های سیاسی بودند. اما اسرائیل با کمک و حمایت آمریکا جنگی را راه انداخت که می‌توانست منطقه را به آتش بکشد و در این میان تمام کشور‌های مؤثر منطقه در خلال جنگ در پی راهی برای بازگشت آرامش و پایان درگیری‌ها بودند. این در حالی است که در دوران مذاکرات منتهی به برجام، این فرایند برعکس بوده و کشورهای منطقه خواهان برخورد قهری آمریکا و اجتناب از مذاکره و توافق با کشورمان بودند. این تغییر می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد، اما بی‌تردید رشد بلوغ سیاسی در بین زمامداران منطقه، در کنار تعمیق سیاست تنش‌زدایی کشورمان با همسایگان عرب و مسلمان خود، مهم‌ترین نقش را در این زمینه داشته است. بنابراین به نظر می‌رسد که تداوم تلاش برای تنش‌زدایی در منطقه یک سیاست راهبردی است که ضروری است اولویت اول را در روند سیاست‌گذاری کشور داشته باشد.

اصولا کشور‌های مهم خاورمیانه در سال‌های اخیر اقداماتی را انجام دادند که نشانگر استقلال نسبی سیاسی آنها و توجه به منافع خود بی‌توجه به اولویت‌های آمریکا و بلوک غرب بوده و در این میان اجتناب از افزایش تولید نفت در بازه زمانی پس از حمله روسیه به اوکراین، علی‌رغم فشارهای شدید آمریکا، نشان‌دهنده این بلوغ و توجه صرف به منافع ملی خود این کشور‌ها‌ست. از سوی دیگر در بحران اخیر به روشنی مشاهده شد که علی‌رغم حمایت یک‌جانبه آمریکا و اروپا از اسرائیل در جنگ اخیر، کشورهایی مانند عربستان سعودی و قطر (لااقل در لفظ) حمله اسرائیل را به‌شدت محکوم کردند.

بنابراین با توجه به شرایط منطقه و توسعه درگیری‌های کشورمان با بلوک غرب، می‌توان حتی وارد مذاکراتی با کشورهای منطقه جهت اتخاذ یک موضع مشترک در قبال بحران فلسطین شد و برای این بحران راه‌حل منطقه‌ای پیشنهاد کرد. ما نباید فراموش کنیم که تحولات دو سال اخیر به‌ویژه حمله اسرائیل و آمریکا به کشورمان ثابت کرد که آمریکا و اسرائیل تنها در پی توسعه تنش در منطقه هستند و به نظر می‌رسد که چشم‌انداز نهایی آنها ایجاد یک نظم امنیتی منطقه‌ای با رهبری اسرائیل است که قطعا برای کشورهای عرب منطقه خوشایند نیست. بنابراین برای جلوگیری از تحقق این راهبرد و فراهم‌کردن قدرت لازم برای مقابله با آن، لازم است ایران با هم‌افزایی قدرت و امکانات خود با قدرت و امکانات کشور‌های منطقه، شرایطی را فراهم آورد که طرح‌های آمریکا در منطقه تحقق پیدا نکند. البته در این مسیر بدیهی است که کشورمان مجبور به تغییر برخی از سیاست‌های خود در قبال بحران فلسطین خواهد شد. اما وقتی ما وارد مذاکرات سیاسی با غرب شده و در قالب این مذاکرات، از برخی از توانمندی‌های هسته‌ای خود صرف‌نظر می‌کنیم، واقعا چه ایرادی دارد که وارد مذاکراتی با کشورهای منطقه شویم در هماهنگی با آنها و برخی از دیدگاه‌های خود را در مورد بحران فلسطین تغییر دهیم؟

 

 

 

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.