وقتی بیمارستان و آمبولانس هدف میشوند
در میان صدای آژیرها، انفجارها و اخباری که هر لحظه از هرگوشه کشورم میرسند و دل پرپر میزند که تکذیب شود و راست نباشد، بعضی اخبار و تصاویر، از ذهن پاک نمیشوند، مثل پرواز باران کوچک، یاران قاسیمان دوماهه یا آن آمبولانسی که در کنار خیابان سوخت و هرگز به مقصد نرسید.

به گزارش گروه رسانهای شرق،
در میان صدای آژیرها، انفجارها و اخباری که هر لحظه از هرگوشه کشورم میرسند و دل پرپر میزند که تکذیب شود و راست نباشد، بعضی اخبار و تصاویر، از ذهن پاک نمیشوند، مثل پرواز باران کوچک، یاران قاسیمان دوماهه یا آن آمبولانسی که در کنار خیابان سوخت و هرگز به مقصد نرسید.
اینجا در همین روزها، در همین کوچهها و خیابانهایی که هنوز مردم با ترس و امید در آن تردد میکنند، واقعیتهایی دردناک، خاموش و دلآزار از دیدها پنهان ماند یا آنطور که باید دیده نشد.
در هر جنگی، حتی بیرحمانهترین و بیقاعدهترینش، یک اصل همیشه پابرجا بوده است و آن اینکه جان زخمی، باید امکان درمان داشته باشد. مکان درمان، باید امنترین نقطه باشد و صدای آژیر آمبولانس، باید همه را به کنار رفتن، نه شلیککردن، دعوت کند. اینها قوانین نیستند؛ اینها بقایای وجدان انسانیاند.
اما وقتی به روایت وزارت بهداشت طی این یک هفته شش آمبولانس و سه بیمارستان از سوی رژیم صهیونیستی مورد حمله قرار گرفته و بیش از ۴۵ زن و کودک کشته شدهاند، یعنی چیزی فراتر از دیوار و شیشه و تجهیزات هدف گرفته شده و آن چیزی نیست جز خودِ انسانیت و وجدان انسانی.
و حالا نوبت ماست که این درد را فریاد کنیم؛ وقتی آمبولانسی در راه نجات جان، با نشان روشن امداد، در میانه مسیر هدف قرار میگیرد، دیگر نمیشود آن را صرفا یک رویداد جنگی دانست. این نام دیگری از جنایت است. جنایتی آشکار که نه در میدان نبرد، که در وجدان بشری باید محاکمه شود.
اینجا، در این کشور، در این روزها، آمبولانس و بیمارستان را هدف گرفتند؛ مجتبی ملکی، امیرحسن جمشیدپور ،مهدی زرتاجی و... نامها و جانهایی هستند که نباید فراموششان کرد؛ زخمی که بر آمبولانس و بیمارستان نشست، زخم بر اصولی است که روزی جهان به آنها سوگند خورده بود: مصونیت جان، حرمت درمان، قداست نجات.
و این همان نکتهای است که این روزها باید فریادش کرد تا جهان بداند و فراموش نکند که چه بر ما رفته و چه خواهد رفت.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.