پوتین و فرصت طلایی در خاورمیانه
حمله نظامی اسرائیل به ایران، فرصتی دوگانه برای کرملین به وجود آورده است. سالها دیپلماسی چندجانبه ولادیمیر پوتین باعث شده او هم روابط نزدیکی با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، برقرار کند و هم با مقامات ایران در ارتباط باشد. همین موقعیت ویژه، روسیه را به بازیگری بیبدیل بدل کرده که آمریکا برای مدیریت نظم نوین خاورمیانه پس از این جنگ ناگزیر باید روی همکاری آن حساب کند.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
شرق: حمله نظامی اسرائیل به ایران، فرصتی دوگانه برای کرملین به وجود آورده است. سالها دیپلماسی چندجانبه ولادیمیر پوتین باعث شده او هم روابط نزدیکی با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، برقرار کند و هم با مقامات ایران در ارتباط باشد. همین موقعیت ویژه، روسیه را به بازیگری بیبدیل بدل کرده که آمریکا برای مدیریت نظم نوین خاورمیانه پس از این جنگ ناگزیر باید روی همکاری آن حساب کند. هرچند حملات هوایی اسرائیل هنوز به زیرساختهای حیاتی صادرات نفت ایران آسیب نزده، اما این جنگ نگرانی بازارهای جهانی را برانگیخته و باعث افزایش قیمت نفت خام شده است؛ موضوعی که بهطور مستقیم به نفع روسیه و تقویت منابع مالی کرملین تمام میشود. در ماههای گذشته، مذاکرات میان روسیه و دولت ترامپ برای پایاندادن به جنگ اوکراین در ظاهر بینتیجه مانده است. مذاکرهکنندگان روس همیشه تأکید کردهاند که اوکراین تنها بخشی از یک پازل بزرگتر است؛ جایی که منافع نظامی، اقتصادی و سیاسی واشنگتن و مسکو میتواند به هم نزدیک شود. اکنون با تشدید بحران ایران و اسرائیل، این تحلیل روسیه رنگ واقعیت گرفته است. پس از حملات اسرائیل، پوتین تنها رهبر جهانی بود که با نتانیاهو، رئیسجمهور ایران و ترامپ تلفنی گفتوگو کرد؛ امری که نشان از جایگاه ویژه او در معادلات جدید منطقهای دارد. در پی حملات اسرائیل، آمریکا با چالشهای چندلایهای روبهرو شده است؛ از تلاش برای مهار شوک قیمتی نفت گرفته تا جلوگیری از گسترش جنگ به خاورمیانه و همچنین حفاظت از منافع و شهروندانش در منطقه. در این معادله پیچیده، نقش روسیه با پیوندهای نظامی و دیپلماتیک با تهران، اهمیت ویژهای یافته است. حالا فشار بر کرملین برای کاهش تنشها در اوکراین، در برابر دغدغه پیشگیری از شعلهورشدن یک بحران فراگیر در خاورمیانه، موضوعی کماهمیتتر به نظر میرسد. در روزهای گذشته، روسیه با صدور بیانیهای، حملات اسرائیل را «کاملا غیرقابل قبول» خواند و هشدار داد که پیامدهای این اقدام متوجه رهبری اسرائیل خواهد بود. همزمان، مسکو از طرفین خواست خویشتنداری کنند تا منطقه به سوی جنگ تمامعیار کشیده نشود. اما این اتحاد تاکتیکی با ایران، از نگاه مسکو، در اولویت دوم قرار دارد؛ هدف اصلی کرملین، تثبیت جایگاه روسیه بهعنوان یک بازیگر تأثیرگذار و میانجی در سطح جهانی است، کنار آمریکا و چین. پوتین در گفتوگوی تلفنی با نتانیاهو بر اهمیت بازگشت به مذاکره و حل مسائل هستهای ایران با روشهای سیاسی و دیپلماتیک تأکید و آمادگی روسیه را برای ایفای نقش میانجی جهت جلوگیری از تشدید بحران اعلام کرد. در تماس با ترامپ نیز پوتین سیگنال داد که روسیه آماده است برای کاهش تنشها، نقش میانجی را ایفا کند و یادآوری کرد که مسکو در سالهای گذشته یکی از متحدان آمریکا در مذاکرات هستهای ایران بوده است.
سیاست چندلایه مسکو
روابط روسیه و جمهوری اسلامی همواره فراز و نشیبهای خود را داشته است. از دهه ۹۰ میلادی، مسکو به تهران کمک کرد تا موشکهای دوربرد شهاب و نخستین نیروگاه هستهای غیرنظامی در بوشهر را بسازد. روسیه و ایران همچنین با هم برای حمایت از دولت بشار اسد در سوریه همکاری کردهاند؛ از اعزام جنگندههای روسی تا انتقال سامانههای پدافندی S-300 و واردات هزاران پهپاد توسط روسیه. همزمان، روسیه یکی از امضاکنندگان توافق هستهای ۲۰۱۵ بود که با وساطت آمریکا حاصل شد و دو سال بعد ترامپ آن را کنار گذاشت. اکنون، مسکو پیشنهاد داده در چارچوب توافقی جدید، غنیسازی سوخت هستهای ایران را بر عهده بگیرد تا تهران بتواند برنامه انرژی هستهای غیرنظامی خود را ادامه دهد و بهانهای برای غنیسازی تسلیحاتی نداشته باشد. با وجود همکاریهای فنی و سیاسی، روسیه فروش جنگندههای پیشرفته سوخو-۳۵ به ایران را به تعویق انداخته و اسرائیل هم تاکنون از ارسال سلاح به اوکراین خودداری کرده است؛ نشانهای از ملاحظات پیچیده در روابط چندجانبه منطقه. در پی حملات اسرائیل، قیمت نفت در بازارهای جهانی از کمتر از ۶۰ دلار به بیش از ۷۵ دلار در هر بشکه جهش کرد؛ زیرا معاملهگران نگران اختلال در صادرات نفت ایران شدند. اما بهزودی مشخص شد جنگندههای اسرائیلی به تأسیسات کلیدی صادرات نفت ایران، بهویژه پایانه خارک، آسیبی وارد نکردهاند و تردد در تنگه هرمز هم روند عادی داشت. اسرائیل، بهجای هدف قراردادن مراکز حیاتی صادرات، صنایع انرژی داخلی ایران ازجمله برخی پالایشگاهها و انبارهای سوخت را هدف قرار داد؛ اقدامی که شاید با هدف افزایش قیمتها و تحریک نارضایتی عمومی صورت گرفته باشد. در این میان، مقامات آمریکایی بهصراحت اعلام کردند با دقت در حال رصد پیامدهای تحولات منطقه بر بازار جهانی انرژی هستند و تلویحا به اسرائیل توصیه کردند به زیرساختهای کلیدی نفتی ایران حمله نکند تا اقتصاد مشتری اصلی ایران، یعنی چین، آسیب نبیند. بااینحال، اسرائیل هنوز گزینه تشدید حملات به تأسیسات نفتی را بهعنوان اهرم فشار در مذاکرات با دشمنان و حتی متحدان خود حفظ کرده است. همه اینها برای مسکو که با کاهش قیمت نفت با بحران کسری بودجه مواجه بود، خبر خوبی است. بحرانی بزرگ در خاورمیانه میتواند رسانهها و افکار عمومی جهان را تا مدتها به خود مشغول کند و تمرکز غرب بر جنگ اوکراین را کاهش دهد. یکی از تحلیلگران نزدیک به کرملین به صراحت نوشت: «درگیری ایران و اسرائیل به موفقیت ارتش روسیه در اوکراین کمک خواهد کرد». البته همه پیامدها برای مسکو مثبت نبوده است. حمله هوایی اسرائیل به کارخانه پهپاد، تنها چند روز پس از آسیبدیدگی کارخانه تولید نمونههای مشابه در روسیه، ضربهای به توان حملات روسیه به اوکراین وارد میکند. اما در مجموع، این هزینه نسبت به فرصت ایجادشده برای روسیه چندان چشمگیر نیست. ماه گذشته، دولت ترامپ پیشنهادی چشمگیر به پوتین داد؛ دستاوردهایش را تثبیت کند، خط کنونی جبهه اوکراین بهعنوان مرز جدید شناسایی شود و اوکراین هم هرگز به ناتو نپیوندد. بااینحال، پوتین این پیشنهاد را رد کرد؛ تصمیمی که بسیاری را متعجب کرد. اکنون دلیل این موضعگیری روشنتر شده است؛ هرچه بحران جدیدتری -بهویژه در خاورمیانه- شکل بگیرد، اهمیت جنگ اوکراین برای غرب کاهش مییابد و فرصت بیشتری برای روسیه فراهم میشود تا در نقش میانجی و بازیگر مؤثر دیپلماتیک ظاهر شود. البته نمیتوان ادعا کرد پوتین از ماهها پیش وقوع حمله تمامعیار اسرائیل به ایران را پیشبینی کرده بود، اما او بارها نشان داده که شانس و مهارت خاصی در بهرهبرداری از بحرانهای جهانی دارد. این بار نیز تحولات خاورمیانه، روسیه را یک گام دیگر به جایگاه آرمانی پوتین -یعنی دولتمرد ارشد عرصه بینالملل- نزدیکتر کرده است.
منبع: Spectator
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.