|

روایتی از پوشش آتش‌نشان‌ها و امدادگران هلال احمر در روزهای پرالتهاب جنگ؛

لباس‌هایی که جان می‌پوشند

در روزهایی که آسمان خاکستری‌تر از همیشه است و صدای آژیرها با تپش دل‌ها هماهنگ شده ، آدم‌هایی هستن که برخلاف جهت ترس می‌دوند… آتش‌نشان‌ها، امدادگران، نیروهای داوطلب هلال احمر. آن‌ها قهرمان نیستند. انسانند. انسان‌هایی که لباس‌شان تنها یک یونیفرم نیست، بلکه سنگینیِ وظیفه و جان‌های به دوش گرفته است…

لباس‌هایی که جان می‌پوشند

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

لباس آتش‌نشان‌ها در روزهایی که جنگ ایران و اسرائیل هوا و زمین را در برگرفته، بیشتر شبیه یک زره است تا لباس. کت و شلوارهای ضخیم ضدحریق با نوارهای شب‌تاب، آن‌قدر سنگین است که نفس کشیدن زیر آن، خودش یک مهارت می‌خواهد. اما همان لباس، همان پارچه‌ی ضخیم و عرق‌گرفته، برایشان مثل پوست دوم است. زیر آن لباس، آدمی ایستاده که شاید چند ساعت غذا نخورده، شاید شب نخوابیده، اما ایستاده...

کلاه‌های ایمنی زرد و قرمز، شیشه‌های دودی‌اشان که چشم‌ها را از غبار و دود محافظت می‌کند؛پر از خط‌وخش است. اما هر خط، نشانی از یک عملیات، یک نجات، یک دل‌سوخته است... دستکش‌های چرمی‌شان سیاه شده از دوده و خون. چکمه‌های لاستیکی‌شان صدای گِل و خاک و آوار را می‌بلعد...

در سوی دیگر، امدادگران هلال احمر با لباس‌هایی سفید و سرخ، ساده اما پرمعنا، دل به دل آتش‌نشان‌ها می‌سپرند. رنگ سرخ پیراهنشان نه برای دیده‌شدن، بلکه برای آن است که اگر بر خاک افتادند، بشود پیدایشان کرد. روی سینه‌شان، آرم هلال؛ ساده، بی‌ادعا. فقط یک نشانه که می‌گوید: «آمده‌ایم زخم ببندیم، نه بجنگیم.»

لباس امدادگران نازک‌تر است، نه از بی‌اهمیتی، بلکه به‌خاطر سبکی و تحرک بیشتر. آن‌ها باید بدوند و خم شوند. جیب‌های کوچک و بزرگ‌شان پر است از وسایل پانسمان، قیچی، سرنگ، الکل. بعضی‌هایشان حتی روی بازوی‌شان آستینی بسته آن  برای شناسایی خون، یا نوار سفیدی که رویش با ماژیک نوشته : «O+».

ماسک‌های سفیدشان، گاهی روی صورت می‌ماند اما گاهی به زیر چانه میاورند تا بتوانند با مردم حرف بزنند، امید بدهند، حتی وقتی خودشان از درون فرو ریخته اند. گاهی گل‌ و لای روی لباسشان می‌نشیند، گاهی خون.هر لکه، نشانه‌ی تلاشی است برای حفظ زندگی.

این لباس‌ها، لباس کار نیستند. لباس‌های ایمانند. پوششی از تعهد. بعضی‌ها با همان لباس‌ها به خط پایان رسیدند، بی‌آنکه کسی بخواهد آن‌ها را تحسین کند. اما همین لباس‌ها، حالا برای ما مثل پرچم‌های افتاده‌ای هستند که یادمان می‌اندازند در دل آتش و ویرانی، کسانی هستن  که انتخاب کردند بمانند.

در این روزهای پرالتهاب، آن‌ها به دل خطر زده اند. با لباس‌هایی که شاید ضدگلوله نیست، اما ضدفراموشی است. لباس‌هایی که اگرچه خاکی، سوخته، یا پاره اند، اما به درد انسان پوشیده شده...

و این است لباس قهرمانان خاموش: لباسی ساده، اما سنگین‌تر از هر زره…

مریم محمودخواه

نویسنده مد و فشن

آخرین اخبار جامعه را از طریق این لینک پیگیری کنید.