|

گفت‌و‌گو با محمد رحمانیان به بهانه همکاری با جشنواره تئاتر «صورتخانه»

تئاتر سال‌هاست که با ضرورت‌های جامعه هیچ نسبتی ندارد

محمد رحمانیان با تشریح یکی از تخلف‌های آشکاری که در فضای تئاتر کشور رخ می‌دهد، از وضعیت فعلی تئاتر ابراز تأسف می‌کند و در‌عین‌حال از دلایل همکاری‌اش با جشنواره تئاتر «صورتخانه» می‌گوید. این نمایش‌نامه‌نویس و کارگردان تئاتر مدتی است که نمایش جدیدی را در ایران روی صحنه نبرده.

تئاتر سال‌هاست که با ضرورت‌های جامعه هیچ نسبتی ندارد

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

شرق: محمد رحمانیان با تشریح یکی از تخلف‌های آشکاری که در فضای تئاتر کشور رخ می‌دهد، از وضعیت فعلی تئاتر ابراز تأسف می‌کند و در‌عین‌حال از دلایل همکاری‌اش با جشنواره تئاتر «صورتخانه» می‌گوید. این نمایش‌نامه‌نویس و کارگردان تئاتر مدتی است که نمایش جدیدی را در ایران روی صحنه نبرده. او نیز مانند بسیاری از همکاران خود از حال و و روز تئاتر کشور متأسف است و انتقاد خود را درباره یکی از دستورالعمل‌های مربوط به سازوکار اجرائی تئاتر که به گفته او به زیان نمایش‌نامه‌نویسان است، مطرح می‌کند.در‌حال‌حاضر حضور رحمانیان در فضای اجرائی تئاتر کشور به پذیرش دبیری جشنواره تئاتر «صورتخانه» خلاصه می‌شود و همین موضوع بهانه‌ای است تا در گفت‌وگویی نه‌چندان بلند هم گله‌ها و نقدهای او را بابت وضعیت فعلی تئاتر کشور بشنویم و هم درباره دلایل همکاری او با این جشنواره گفت‌وگویی کنیم.

  

 به‌عنوان پرسش اول، برگزاری جشنواره‌هایی از این دست چه ضرورتی دارد؟

نمی‌دانم چطور باید این پرسش شما را پاسخ داد که به کسی برنخورد، مدیران نرنجند، سازمان تئاتری کشور دچار توهم توطئه نشود و همکاران محترم آن را توهین به خود و حرفه نمایشگری تلقی نکنند. پس در عین محافظه‌کاری از نوع نه سیخ بسوزد، نه کباب، توضیح می‌دهم که نه‌تنها برگزاری جشنواره تئاتر، بلکه اساسا خود تئاتر سال‌هاست که با ضرورت‌های جامعه هیچ نسبتی ندارد. همه ما وسط یک نمایش ابزورد که به شیوه اسلپ‌ استیک اجرا می‌شود، گرفتاریم. از سر ناچاری تئاتر کار می‌کنیم، چون حرفه ماست. نمایش بر صحنه می‌بریم، در‌حالی‌که خوب می‌دانیم مخاطبان واقعی خود را از دست داده‌ایم و در سبد مایحتاج خانوارها جایی نداریم. خود را سانسور می‌کنیم، تمایلات خود را سانسور می‌کنیم، احساسات خود را مثل عشق و نفرت و ناامیدی و دلتنگی و دلشکستگی سانسور می‌کنیم.

و بعد از همه این سانسورهای فردی، تازه نوبت به سانسورهای دولتی و سر‌و‌کله‌زدن جانکاه با اداره نظارت و ارزشیابی می‌رسد و از این هفت خان هم که بگذریم، نوبت نهادهای غیر‌هنری است که چپ و راست احضارت می‌کنند تا جلوی شیطنت تئاتری‌ها را بگیرند. و ما مجبوریم هر بار توضیح بدهیم واضحاتی را که معنا و مفهومش اظهر من‌الشّمس است و در بطن اثر نهفته که هیچ، بسیار هم آشکار است... . با این حساب، پرسش شما آیا موضوعیت خود را از دست می‌دهد؟ که برگزاری جشنواره چه ضرورتی دارد؟ به گمان من ضرورتش به نسل‌های جوانی است که یا آمده‌اند یا در راه‌ هستند. نسلی جوان و پویا با توانی مثال‌زدنی و سختکوشی بی‌دریغ. نسلی که بیشتر از ما کتاب می‌خوانند، نمایش‌ می‌بینند، فیلم‌های روز جهان را دنبال می‌کنند، تمرین‌های فردی و گروهی انجام می‌دهند، سبک‌های بازیگری را می‌شناسند، در تئاتر به دنبال رهایی و پرواز هستند، در کوچه‌ها و خیابان‌ها بزرگ شده‌اند و قد کشیده‌اند، با موسیقی و ساز و آواز بیگانه نیستند و مثل هم‌نسلان من نمایش موزیکال را «کاباره» خطاب نمی‌کنند... . دلیل این دست‌و‌پا زدن ناامیدانه در غرقابه تئاتر این است... تا در مرداب ابتذال و روزمرگی فرو نروم. پس زمانی که سهیل براتی عزیزم از من دعوت کرد برای دبیری جشنواره «صورتخانه»، با وجود همه این ناملایمات که پیش‌رو داریم، پذیرفتم؛ با این امید که بتوانم گامی کوچک در این مسیر بردارم.

 لطفا درباره اهداف جشنواره تئاتر صورتخانه توضیح بفرمایید.

با این تفاسیر اهداف جشنواره تئاتر «صورتخانه» به قول انشاهای دوره مدرسه کاملا واضح و مبرهن است: آشنایی با نسل جدید درام‌نویسان، بازیگران، طراحان و کارگردانان کشور. و حمایت از آثار آنان و تلاش برای چاپ نمایش‌نامه‌ها یا اجرای عمومی نمایش‌های این دوستان و پافشاری بر این ایده که موفقیت یک امر تصادفی نیست، بلکه حاصل تلاش جمعی نمایشگرانی است که جوانی خود را پای نمایش‌های خود می‌گذارند تا سهمی در ارتقای فرهنگ و هنر این سرزمین داشته باشند.

 از آنجا که در کشور ما جشنواره‌های بسیار زیادی در زمینه تئاتر برگزار می‌شود، جشنواره تئاتر صورتخانه چه وجه تمایزی با دیگر جشنواره‌های موجود دارد؟

به‌عنوان یک جشنواره خصوصی، جشنواره «صورتخانه» کم‌و‌بیش از دستاوردهای جشنواره‌های مشابه استفاده می‌کند و البته وجوه تمایزی هم با آنان دارد. مثلا شرط چاپ و منتشر‌نشدن نمایش‌نامه‌های ایرانی، به صحنه نرفتن آثار پیشنهادی، محدودیت زمانی بین 25 تا 35 دقیقه و نیز حضور بازیگران محدود از شروط اعلام‌شده در فراخوان است، ولی در عمل اختلاف چندانی با جشنواره‌های دیگر ندارد. مثل همیشه هیئت انتخابی وجود دارد و هیئت داورانی که آثار رسیده را برمی‌گزینند و به بهترین آثار و اجراها در سه رشته نمایش‌نامه‌نویسی، بازیگری و کارگردانی جوایزی اهدا می‌شود. در پرسش خود به «جشنواره‌های بسیار زیاد» اشاره کردید. مشکل اینجاست که این جشنواره‌های بسیار زیاد پس‌زمینه‌ای دولتی یا نهادی دارند که به تناسب برگزارکنندگانش، محدودیت‌هایی در موضوع و خاستگاه‌های عقیدتی هنرمندان ایجاد می‌کنند. ولی در جشنواره‌های خصوصی، تمرکز اصلی بر اصول هنری و دستاوردهای فنی و اجرائی است.

 عنوان جشنواره صورتخانه از کجا می‌آید؟

عبارت «صورتخانه» را نخستین بار در دوره نوجوانی از استاد علی نصیریان در تلویزیون شنیدم. در شبی از شب‌هایی که شبکه دوم تلویزیون تئاتر پخش می‌کرد، نمایش سیاه به نویسندگی، کارگردانی و بازیگری ایشان از تلویزیون پخش شد. پیش از شروع نمایش، استاد توضیحاتی دادند درباره این نمایش که براساس و با موضوع تخت‌حوضی یا سیاه‌بازی شکل گرفته بود. و همان‌جا اعلام کردند در دهه 40 که این نمایش‌نامه را نوشتند، ابتدا عنوان «صورتخانه» را بر آن گذاشتند و باز همان‌جا در توضیح «صورتخانه» فرمودند، چون گروه‌های نمایشی تخت‌حوضی، ساعت‌ها در مراسم‌های مختلف حضور داشتند و گاه اجرای آنان از یک غروب پنجشنبه تا خروس‌خوان جمعه طول می‌کشید، صاحبخانه‌ها اتاق‌ها یا پستوهایی را در اختیار آنان می‌گذاشتند که حکم اتاق گریم، تعویض لباس و نیز استراحت گروه را داشت. بخش دوم نمایش «سیاه» یا همان «صورتخانه» در این اتاق سپری می‌شد و تماشاگر به‌تدریج با قصه پرغصه هر‌یک از اعضای گروه سیاه بازآشنا می‌شدند و تراژدی این شب تیره، با مرگ سیاه پیر نمایش به پایان می‌رسید.

 با توجه به این عنوان، آیا این جشنواره، رویکردهای خاصی را مد‌نظر دارد؟

آن نمایش و مفهوم اتاق «صورتخانه» تا سال‌ها با من مانده و از آن بسیار آموخته‌ام. صورتخانه، در ذهن من مرزی شد میان نمایش و زندگی که هم از نمایش بهره می‌برد و هم از زندگی. جایی که زندگی و تئاتر با هم درمی‌آمیزد و جهانی تازه را خلق می‌کند. جهانی گسترده که بسیاری از دیدگاه‌ها و قراردادهای نمایشی؛ از شبیه‌خوانی و مجالس تقلید گرفته تا اپرای پکن و نمایش ژاپنی کابوکی و نیز تئوری‌های آوانگارد مه رهولد و برشت را در بر می‌گیرد. در کنار این مفاهیم، جشنواره تئاتر «صورتخانه» ادای دینی عمیق دارد به جهان مطربان و بنگاه‌های شادمانی و دسته‌جات طرب و هنرمندان تخت‌حوضی و سیاه‌بازی و انواع نمایش‌های ایرانی که اصولی عجیب، زیبا و نفس‌گیر به تئاتر ایران و جهان هدیه کرده‌اند.

 و به‌عنوان حرف آخر؟

مدتی است که یک تخلف آشکار و خارج از «قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان» از سوی اداره نظارت و ارزشیابی اداره کل هنرهای نمایشی رخ می‌دهد که جا دارد کانون نمایش‌نامه‌نویسان و مترجمان علیه این تخلف ضد هنری موضع بگیرد و بیانیه‌ای در مخالفت با این روند غیرقانونی منتشر کند.

 از کدام تخلف می‌گویید؟

ببینید، طبق مواد 8 و 9 از فصل دوم این قانون، تحت عنوان «حقوق پدیدآورنده»، فقط کتابخانه‌های عمومی و مؤسسات جمع‌آوری نشریات و نیز مؤسسات علمی و آموزشی غیرانتفاعی می‌توانند طبق آیین‌نامه مصوب هیئت وزیران از آثار چاپی نسخه‌برداری و عکس‌برداری کنند. در ماده 9 نام وزارتخانه‌ای هم آمده که مجاز به این نوع تکثیر و نسخه‌برداری هستند که آن وزارتخانه البته وزارت ارشاد نیست!

پرسش من و احتمالا اکثر نمایش‌نامه‌نویسان و مترجمان این است: کدام قانون این مجوز را به اداره نظارت و ارزشیابی اداره کل هنرهای نمایشی داده که تخلف بارگذاری نسخه‌های چاپ‌شده آثار نمایشی را به هنرمندان این حوزه تحمیل کنند؟ و جالب‌تر اینکه در صورت رد این درخواست غیرقانونی یعنی بارگذاری نسخه پی‌دی‌اف به جای ارائه اصل آثار و نسخه‌های فیزیکی از سوی هنرمندان حوزه نمایش، مجوز اجرای آثار صادر نمی‌شود.

یعنی از سویی دستور تخلف از قانون را صادر می‌کنند و از سوی دیگر نتیجه زحمات یک گروه نمایشی را گروگان این دستور غیرقانونی قرار می‌دهند و در‌این‌میان آنچه نادیده گرفته می‌شود، زحمات نویسندگان، مترجمان و ناشران آثار نمایشی است، چرا‌که به جای خریده‌شدن این آثار، یک نسخه باکیفیت پی‌دی‌اف آن مدام دست به دست می‌شود و پس از جلسات بازخوانی سر از اتاق‌های تمرین، گریم، لباس، نور، صدا و روابط‌عمومی و... درمی‌آورند. خبر دارم که بر اثر این قانون‌شکنی مبرهن و آشکار، بسیاری از ناشران دیگر اجازه اجرای آثار خود را به گروه‌های نمایشی نمی‌دهند و این یعنی باز هم فرسوده‌شدن پیاپی حوزه هنر و فرهنگ. بعید می‌دانم گوش شنوایی برای برخورد با این رفتار غیرهنری و غیرفرهنگی وجود داشته باشد. ولی طرح دعواهایی از این دست می‌تواند زمینه را برای اصرار بر تصدی‌گری بی‌چون‌و‌چرای دولت‌ها بر امور فرهنگی و هنری به چالش بکشاند.

 

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.